سیاسی/ بین الملل دکتر مصطفی انتظاری هروی / مدرس علوم سیاسی دانشگاه
دونالد ترامپ که هفته پیش چنان در اوج قدرت بود که بیم آن میرفت به ایران حمله نظامی کند، حالا حتی اختیار حساب توییتریاش را ندارد. این واقعیتی نه چندان پنهان از پشتپرده سیستم سیاسی آمریکاست.
ایالات متحده آمریکا دستهای پنهانی دارد که کمتر در ظاهر میشود آن را دید. سیستمی بهظاهر نرم و انعطاف پذیر، اما در واقع چنان مقتدر که حتی رئیسجمهورش را هم قربانی میکند.
نمونه تازهای از برخورد قاطع سیستم سیاسی آمریکا در جریان شورش چهارشنبه خود را به نمایش گذاشت. شورشی که با دخالت گارد ملی آمریکا چندین کشته داد و در نهایت هم به بازداشت دهها نفر منتهی شد.
بلافاصله پس از این شورش که هفتهها برای آن برنامهریزی شده بود و کسی هم مخالف آن نبود، از یکسو مخالفان ترامپ استیضاح او را کلید زدند و از سوی دیگر اعضای کابینه یک به یک استعفا دادند.
اما جالبترین واکنش از سوی رسانههای آمریکا نشان داده شد که اقدام به بستن حسابهای توییتری و فیسبوکی ترامپ کردند و همه رسانههای جریان اصلی آمریکا هم ترامپ و ۷۵میلیون رای دهنده به او را سانسور کردند.
معجزه سانسور در آمریکا اما اینست که در آن سیستم سیاسی بهطور مستقیم در آن دخالت نداشته و رسانههای آمریکا بهطور کاملا هماهنگ و خودجوش (!) این سانسور را اعمال کردند.
حالا روشن است که دونالد ترامپ نه فقط از کاخ سفید که از سپهر سیاست آمریکا هم حذف میشود و انگار شورش کنگره تلهای پیش پای او بوده تا خطایی را مرتکب شود که به قیمت حذف کامل او از سیاست آمریکا تمام شود.
نظام سیاسی آمریکا اجازه نمیدهد احزاب دوگانه این کشور، جنبش اجتماعی شکل دهند. نه اوبامای سیاهپوست موفق شد لیدر جنبش سیاهان شود، نه هیلاری کلینتون موفق شد جنبشی برای زنان راه بیندازد. حتی دموکراتهای چپگرا هم نتوانستند جنبش والاستریت را تداوم دهند
دونالد ترامپ تاکنون بارها برای حضور در سیاست تلاش کرده بود. تاجری که با پشتپرده سیاست آمریکایی چندان آشنا نبود و تنها برای شکست هیلاری کلینتون توانست مجوز حضور در کاخ سفید را از حزبی بگیرد که سالها اسپانسر مالی آن بود.
او میخواست همچنان عنصری اثرگذار بر سیاست آمریکا بماند و اپوزسیونی قدرتمند را علیه دولت جو بایدن تشکیل دهد. اما نظام سیاسی آمریکا آن را نمیخواست. نظام سیاسی آمریکا اجازه نمیدهد احزاب دوگانه این کشور، جنبش اجتماعی شکل دهند.
نه اوبامای سیاهپوست موفق شد لیدر جنبش سیاهان شود، نه هیلاری کلینتون موفق شد جتبشی برای زنان راه بیندازد. حتی دموکراتهای چپگرا هم نتوانستند جنبش والاستریت را تداوم دهند.
سیستم سیاسی آمریکا به جنبش اجتماعی به مثابه یک تهدید مینگرد و به رسانهها؛ چه بزرگ و چه کوچک، تنها تا جایی ادامه حیات میدهد که به سمت جنبشسازی پیش نروند.
اگر آنطور که گفته شده، ترامپ بخواهد شبکه اجتماعی راه بیندازد، بیگمان مسدود خواهد شد.
ترامپ در چهار سال گذشته بارها قواعد سیاسی داخلی و خارجی را برهم زد. از برجام خارج شد، توافق محیطزیست پاریس را کنار گذاشت، پیمان موشکی با روسیه را برهم زد و تا سرحد جنگ نظامی با ایران پیش رفت.
او برای هیچکدام از این اقدامات بازخواست نشد و سیستم سیاسی به او اجازه هنجارشکنی در محیط بینالملل داد. اما وقتی نوبت به اقدامات مشابه در داخل رسید، او با قدرت کنار گذاشته شد تا روشن شود، ترامپ و هیچیک از دیگر روسای جمهور آمریکا، قدرت اصلی در ایالات متحده نیستند.
قدرت در آمریکا در اختیار نیروی پنهانی است که پشت نهادهای رسمی پنهان میشود و گاه به نام ترامپ، گاه بهنام توییتر و گاه به نام اینستاگرام، ترور و سانسو میکند، بیآنکه بدنام شود.
ترامپ حالا منزویترین سیاستمدار آمریکایی است. پایان او، درسی برای همه سیاستمداران آمریکایی است که بدانند، چنانکه میاندیشند، کارهای نیستند. وقتی دوره آنها تمام میشود، بهسرعت از سیستم سیاسی حذف میشوند، بیآنکه مجال قدرتنمایی دوباره داشته باشند.
تنها دستاورد ترامپ در این سالها آن بود که واقعیتهای آمریکا را برملا ساخت. واقعیت سیستم پنهان سیاسی که در ظاهر در اختیار هیچکس نیست، اما قدرتمندتر از هرکسی عمل میکند. همه رسانهها را متحد میکند و ابایی از سانسور ندارد؛ بهروی حامیان رئیسجمهور مستقر اسلحه میکشد و نمیگذارد کسی از خط قرمزها عبور کند.
آنها که سالها حسرت دموکراسی و آزادی آمریکایی را میخوردند، خوب است این اقتدار ثباتآفرین آمریکایی را هم ببینند. چهره خشنی که پشت نقاب مهربانیاش مخفی میشود اما گاه این نقاب از صورت میافتد و جهان میبیند که انگار این پادشاه لُخت است…
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه