یک کارشناس آموزشی گفت: امروزه در هر خانوادهای نیروی تحصیل کرده بیکار وجود دارد و افزایش ترک تحصیل مستقیم به وضعیت اقتصادی بر میگردد. زیرا آموزش دیگر برای خانوادهها اولویت قابل دسترس نیست.
مرکز آمار ایران با هدف رصد وضعیت اجتماعی و فرهنگی کشور از فصل بهار سال ۱۳۹۹ اقدام به تهیه و انتشار نشریه “گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران” نموده است. این نشریه حاوی آخرین اطلاعات فصلی و سالانه شاخصهای جمعیت، آموزش، سلامت، اشتغال و بیکاری، آسیبهای اجتماعی، زنان و خانواده، فرهنگ، رسانه و فضای مجازی و رفاه و تامین اجتماعی با تکیه بر اطلاعات فصلی است. براساس آمارهای موجود در این گزارش نرخ ترک تحصیل دانشآموزان در دوره متوسطه اول طی چند سال اخیر در کشور افزایش یافته است. به این دلیل که تحصیلات در پیشرفت جوامع اهمیت چشمگیری دارد ما در این گزارش سعی کردیم دلایل افزایش ترک تحصیل دانشآموزان را بررسی کنیم.
نرخ ترک تحصیل
طبق تعریف، ترک تحصیل کرده، دانشآموزی است که حین تحصیل، بعد ازقبولی یا مردودی، به هردلیلی نظام آموزشی را ترک کرده باشد. نرخ ترک تحصیل در دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۹۴-۹۳، عدد ۱.۲۳ درصد بوده که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ به ۰.۹ درصد رسیده و رقم کاهشی را نشان میدهد. این نرخ در متوسطه اول نیز ۲.۷۸ درصد بوده که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ به ۴.۴ درصد رسیده و روند افزایشی را نشان میدهد. همچنین نکته جالب توجه دیگر این است که نرخ ترک تحصیل دانشآموزان پسر در متوسطه اول در سال تحصیلی۹۴-۹۳، عدد ۲.۶۴ درصد بوده است که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ به ۴.۹۸ درصد رسیده است و نرخ ترک تحصیل دانشآموزان دختر در این مقطع در سال تحصیلی ۹۴-۹۳، عدد ۲.۹۴ درصد بوده است که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ به ۳.۸۱ درصد رسیده که نشاندهنده افزایش نرخ ترک تحصیل در هر دو جنس است با این تفاوت که نرخ ترک تحصیل دختران در سال آخر نسبت به دو سال قبلتر روند نزولی داشته در حالیکه در مورد پسران همیشه روند افزایشی داشته است. در متوسطه دوم نیز نرخ ترک تحصیل از ۶.۰۶ درصد به ۲.۷۰ درصد رسیده و روند کاهشی دارد.
روند افزایشی هزینههای تحصیل
محمدرضا نیکنژاد کارشناس آموزشی در این خصوص گفت: « تقریبا در دو دهه گذشته این میزان از فشار اقتصادی که بر روی جامعه ایران است وجود نداشته است. متاسفانه در سالهای اخیر تحریمها، فشارهای بینالمللی و ناکارآمدی بخشهای مختلف اجرایی و غیر اجرایی باعث بالا رفتن فشار اقتصادی شده است. زمانی که فشار اقتصادی زیاد میشود تمرکز خانوادهها متوجه نیازهای اولیه میشود، درواقع تمرکز بر نیازهای فیزیولوژیکی همان چیزی که در کف هرم مازلو هم دیده میشود. افراد تنها برای زنده ماندن تلاش میکنند و قادر هستند تنها نیازهای اولیه خود را برآورده کنند. آموزش در سطح نیازهای ثانویه انسانها قرار میگیرد. امروزه پیامد فشارهای اقتصادی در مدارس هم به راحتی قابل مشاهده است. بسیاری از خانوادهها قادر نیستند مانند سالهای گذشته برای تحصیل فرزندان خود هزینه کنند. اما الان حتی اگر مدرسه درخواست هزینهای کند والدین اقدام به تعویض مدرسه فرزندان خود میکنند یا نسبت به هزینههای مدارس اعتراض دارند. این بحث برای خانوادههای متوسط تهرانی است اما این قضیه برای مناطق نابرخوردار متفاوت است. افراد قدرت انتخاب ندارند مثلا یک مدرسه در روستا قرار دارد و همه برای تحصیل باید به آن جا بروند در این صورت اگر افراد قادر به پرداخت هزینهها باشند ادامه تحصیل میدهند و در غیر اینصورت از تحصل باز میمانند. به نظر من فشارهای اقتصادی در این زمینه حرف اول را میزند. »
در بسیاری از مناطق پسر نیروی مولد حساب میشود و این نیروی درآمدی باید به دنبال کار باشد. از طرف دیگر دخترها در بعضی از بخشهای جامعه باید زودتر ازدواج کنند تا هزینه آنها از دوش خانواده برداشته شود
تحصیل کردههای بیکار
وی در ادامه افزود: « در بسیاری از مناطق پسر نیروی مولد حساب میشود و این نیروی درآمدی باید به دنبال کار باشد. از طرف دیگر دخترها در بعضی از بخشهای جامعه باید زودتر ازدواج کنند تا هزینه آنها از دوش خانواده برداشته شود. تا دولت اول آقای روحانی بر روی خانواهها خیلی فشار اقتصادی وجود نداشت اما در دوره دوم این فشار اقتصادی بالا تاثیر بسزایی در ترک تحصیل دانشآموزان داشته است. البته عوامل دیگری هم برای ترک تحصیل وجود دارد، بیکاری در سطح تحصیل کردههای دانشگاهی در ترک تحصیل دانشآموزان بسیار تاثیر دارد به عبارتی خانوادهها و به خصوص دانشآموزان با مشاهده تحصیل کردههای بیکار از ادامه تحصیل منصرف میشوند و ترک تحصیل میکنند. امروزه در هر خانوادهای نیروی تحصیل کرده بیکار وجود دارد و این ضربه بسیار بزرگی است. این افزایش ترک تحصیل مستقیم به وضعیت اقتصادی بر میگردد. زیرا آموزش دیگر برای خانوادهها اولویت قابل دسترس نیست. »
نبود امکانات آموزشی کافی
درادامه نرگس ملکزاده کارشناس آموزشی گفت: « آموزش مجازی خود عاملی برای ترک تحصیل میتواند باشد. زیرا تعدادی از دانشآموزان به وسایل مورد نیاز آموزش آنلاین دسترسی ندارند. همچنین عدم اطلاع خانواده از برنامههای آموزشی تلویزیون، سی دیهای آموزشی و همچنین درسنامهها باعث میشود دانشآموزان بیبضاعت از تحصیل خود باز بمانند. پیگیریهای زیادی برای بازگشت دانشآموزان به تحصیل انجام شده است. یعنی از مدارس خواسته شده است دانشآموزانی که ترک تحصیل کردهاند و علت ترک تحصیل آنها مشخص شوند. اما ما نمیدانیم علت واقعی است یا نه و همچنین آیا اقدامی برای بازگشت این دانشآموزان انجام شده است؟ به نظر من نداشتن امکانات آموزش یکی از مهمترین علتها است. چون بعد از مجازی شدن آموزش برخی از بچهها خود را عقبتر از آموزش مدرسه میدانند و تمایلی به ادامه تحصیل ندارند. در برخی از فرمهای دانشآموزان ترک تحصیلی به مواردی از جمله بیسرپرستی، بدسرپرستی و نداشتن شرایط اشاره شده است. اما زمانی که از دانشآموزان سوال میکنیم به ما میگویند نه مشکلی نیست فعلا تمایلی به ادامه تحصیل نداریم. »
آموزش طی سالیان اخیر به طور واضحی محل کسب و کار عده زیادی شده و در حال تبدیل شدن به یک کالای لوکس است. امروزه به خوبی میتوان با مقایسه شکل آموزش و هزینههایی که خانوادهها برای تحصیل فرزندانشان در مدارس غیردولتی و دولتی میکنند به تفاوت عمیق بین آنها پی برد. برخی پدر و مادرها میلیونها تومان میپردازند تا فرزندشان در محیطی با امکانات بیشتر، معلمان دلسوزتر و کلاسهای خلوتتر درس بخوانند و برخی دیگر حتی توان خرید کتب درسی را هم ندارند. متاسفانه در سالهای اخیر دولت نه توان این را داشته است که اکثریت مردم را از آموزش با کیفیت و کم هزینه بهرهمند کند نه در ایجاد اشتغال کافی برای فارغالتحصیلان موفق بوده است. همه چیز به عهده خود خانوادهها گذاشته شده است، از تلاش برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس خوش آوازهتر گرفته تا فراهم آوردن امکانات مناسب آموزشی. اما همه اینها مستلزم هزینههای گزافی است که تنها قشر مرفه از آن بهرهمند خواهند شد. عدهای هم در این بین از این ضعف دولت در اجرای وظیفهاش از طریق راهاندازی مدارس و دانشگاههای غیردولتی و دریافت مبالغ چشمگیر، بهره بردهاند و کار را برای پدر و مادرهای کم درآمد سختتر کردهاند.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه