داریوش مؤدبیان: تلویزیون یک مرکز تحقیقات دارد که برنامهها را ارزیابی و از مردم نظرسنجی و به شیوههای مختلف روی موضوعات گوناگون نیازسنجی میکند و از همین طریق متوجه ضرورتها در تمامی حوزهها، مخصوصاً فرهنگ و هنر میشوند.
باید در نظر داشته باشیم که تلویزیون بخشی شناور و روزانه مثل روزنامه و نشریات است اما تئاتر پایدار است و حتی اگر تولیدات آن روی صحنه مثل شرایط امروزی پایدار نباشد، ادبیات پایداری دارد که مختص به یک زمان و جغرافیای خاص نیست. در حال حاضر بسیاری از مجموعههایی که در تلویزیون تولید میشوند، یکبار مصرف هستند و همان یکبار تولید هم با مشکلات بسیاری مواجه میشوند و از این نظر تولیدات انبوه سینمایی و… داریم که اتفاقاً بسیار هم گران و پر هزینه هستند؛ اما تولید تئاتر، در تمام دنیا و همچنین کشور خودمان، بسیار حرفهای و البته ارزان درمیآید و این موضوع را به گواه سالها تهیهکنندگی تئاتر میگویم و به تلویزیون چنین مسألهای را ثابت کردم.
زمانی که تلویزیون تلهتئاتری را پخش میکند حتی زمان بازپخش هم برای تلویزیون سودآوری دارد. بهعنوان نمونه تلهتئاتر «باجناقها» از سال ۶۵ تا امروز، از شبکههای مختلف از جمله شبکههای داخلی سراسری و استانی و شبکههای برون مرزی بارها و بارها به زبانهای مختلفی ترجمه و براساس آمار خود رسانه ملی ۴۰ بار پخش شده و جز همان پخش سال ۶۵ که هزینهای برایش پرداخت شده، هیچ هزینه دیگری را به دوش رسانه ملی نگذاشته و بعد از آن تاریخ تا امروز بهعنوان یک سرمایه برای رسانه ملی محسوب میشود.
در حال حاضر هم نه فقط به خاطر بحران کرونا، بلکه همیشه به عنوان یک سرمایه مهم به حساب میآمده است. اگر به گذشته هم مراجعه کنیم میبینیم مثلاً بعد از ۲۸ مرداد و تعطیلی تئاترها، هنرمندان آثار خود را به رادیو بردند و نمایشهای خود را در مرکز هنرهای نمایشی اجرا کردند و کارهای بسیار حرفهای و مناسبی تولید و پخش شد و تا اواخر دهه ۴۰ که به عینه دیدم که رادیو باعث رونق تولیدات تئاتری شد.
تلویزیون هم از سال ۳۸ با برنامههای اداره هنرهای دراماتیک چهارشنبهها ضبط و پخش همزمان تئاتر داشت تا بعدها که دستگاههای ضبط آمد و موفق شدند این کارها را آرشیو کنند. بعد از این تاریخ هم در همان سالها تئاترهای تلویزیونی رونق پیدا کرد و گروههای حرفهای بسیاری در اداره هنرهای دراماتیک بسیار فعال بودند تا اینکه زمانی که سنگلج امروزی ساخته شد و اتفاقاً وقتی آن کارهای تلویزیونی روی صحنه آمدند، مردم چهرههای مطرح تئاتر مثل نصیریان، والی، رشیدی، جوانمرد و بیضایی را میشناختند. بعد از انقلاب هم همین اتفاق افتاد و در دهههای ۶۰ که تئاترها تعطیل شد و شاهد فروکش آثار نمایشی بودیم کارهایی در رادیو و تلویزیون انجام دادیم که این کارها اجازه نداد تئاتر از رونق بیفتد. ما این سنجش اجتماعی را داشتیم و مدیران آن زمان هم پذیرفتند و نظر مثبتی داشتند و توانستیم مجموعههای بسیاری را در این بستر تولید و ارائه کنیم.
امروز متأسفانه یا این نیازسنجی اتفاق نمیافتد یا ضرورت و دغدغهای برای آن وجود ندارد. همان کارها را امروز هم میتوانیم دوباره پخش کنیم و در قالب یک برنامه ترکیبی، کارها را نقد و بررسی کنیم و با کارگردان یا بازیگران آنها گفتوگو کنیم. متأسفانه تلویزیون حتی کارها را درست تبلیغ نمیکند و گویا از خبر فوریچاری است که امروز هم جستهگریخته ساعت ۱۱ شب تلهتئاتر پخش میکند. اهل رسانه و منتقدین باید از مدیران بپرسند که چرا امروز چنین اتفاقی افتاده و اگر آنها واقعاً دغدغه ضبط و پخش تلهتئاتر دارند، بیایند شورایی تشکیل بدهند و از آدمهای حرفهای دعوت کنند تا تولید تئاتر که آبروی تولید تلویزیونی است از سر گرفته شود.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه