یک پژوهشگر دینی بر این نکته تأکید کرد که فضای مجازی نوعی ژست و پز برای مدیران است و برخورد دوگانه دارند؛ هم میخواهند از منافع فضای مجازی استفاده کنند و هم پاسخگو نباشند. در راستای رشد فعالیتهای فرهنگی قرآنی عصر سهشنبه، ۱۸ آذرماه، نشستی با موضوع «شناسایی ظرفیتهای فضای مجازی در انجام فعالیتهای نوین قرآنی» از سوی مرکز مطالعات میانرشتهای قرآن کریم در استودیو مبین این خبرگزاری برگزار شد و حجتالاسلام زائری، پژوهشگر دینی و مصطفی انتظاری هروی، مدیرعامل خبر فوری، به بحث پرداختند. آنچه در ادامه میخوانید مشروح کامل این نشست است:
فعالیتهای فرهنگی و قرآنی چه دامنهای دارد و چگونه تبیین میشود؟
زائری: به دلیل ارتباط معارف و برنامههای قرآنی با حاکمیت و ترویج رسمی از سوی این نهادها، تلقی دیگری از آن وجود دارد و از همین رو، فعالیت قرآنی در سال ۵۹ با فعالیت قرآنی در سال ۹۹ بسیار متفاوت است. فرهنگ موضوعی درازدامن، گسترده و تا حدی مبهم است که هنوز هم شاید نتوان تعریف جامع، مانع و قطعی برای آن داشت که همه بر روی آن اتفاق نظر داشته باشند و همین به ابهام و تردید در این حوزه کمک میکند اما به طور کلی امروز وقتی فرهنگ به ذهن ما و در ظرف جامعه دینی متبادر میشود، در قالبهای محصولات فرهنگی یا خدمات فرهنگی است، برای مثال در حوزه قرآنی یا خدمات قرآنی و یا محصولاتی که در این حوزه تولید شده به ذهن متبادر میشود.
طبیعتاً نمیتوانیم خود را از واقعیات پیرامونی و حاشیهای جامعه دور کنیم، اما نمیتوانیم این را منکر شویم که مخاطبی که امروز با ما در ارتباط است و در ظرف زمانی مشخص تنفس میکند، تحت تأثیر عوامل و بردارهای مختلفی است که با آن زندگی میکند. به همین دلیل است که فعالیت قرآنی در سال ۵۹ با فعالیت قرآنی در سال ۹۹ بسیار متفاوت است. سال ۵۹ کلاس قرآن در مسجد محل برگزار میشد و حتی یک خانم بیحجاب با شوق و علاقه و رغبت در این کلاس ثبتنام میکرد اما امروز با چهل سال پیش خیلی تفاوت پیدا کرده است، لذا هر گونه سیاستگذاری، تصمیمگیری و برنامهریزی بدون در نظر گرفتن این تفاوتها و رویدادها و تاریخ باشد، دچار اختلال و ایراد خواهد بود. امروز وقتی از معارف قرآن سخن به میان میآید، به دلیل ارتباط آن با حاکمیت و ترویج رسمی از سوی این نهادها، تلقی دیگری از آن به وجود آمده. اگرچه در همین شرایط نیز فعالیتهای متعددی میتوان انجام داد و در قالبهای متعدد میتواند نوآوریهایی اتفاق بیفتد، اما این پیشینه نباید مورد غفلت قرار گیرد.
فضای مجازی به لحاظ دامنه استفاده چه ظرفیتهایی دارد؟
انتظاری هروی: نخبگان سیاسی کشور از عرصه تحولی فضاهای ارتباطی جا ماندند و نتوانستند خود را با آن همراه کنند و به همین دلیل فرصتها و ظرفیتها را به مثابه تهدید قلمداد کرده و فضای مجازی را نادیده گرفتهاند.
در زمینه مخاطب اتفاقاتی طی این چند سال در دنیا رخ داده که نوعی تحول بوده و آن سرعت بالای تکنولوژیهای ارتباطی است. این تغییرات از یک جایی به بعد شتاب گرفت و به همین دلیل امروز مسئله ما شده است. با اینکه حتی در زمان انقلاب نیز، همین نگاه نو و همراهی با تغییرات باعث شد انقلاب به پیروزی برسد، از جمله استفادههایی که از کاست شد، اما از یک جایی به بعد یک شکاف و گسست ارتباطی به وجود آمد و احساس شد بخشی از جریان سیاستگذاری در ایران و برخی نخبگان از این شکاف و تحول ارتباطی جا ماندند و نتوانستند خود را با آن همراه کنند. بستری که امروز از آن به عنوان فضای مجازی یاد میکنیم، گستردگیهای فراوانی دارد که معمولاً، چون شناخته شده نیست، از آنها به مثابه تهدید قلمداد میشود. اتفاقی که در فضای مجازی شاهدیم این است که به جای چراغ انداختن روی این ظرفیتها، آنها را تاریک نگه داشتهایم و جلو نمیرویم.
برای درک فضای جدید، ابتدا باید آن را به رسمیت بشناسیم و شتاب آن را در نظر بگیریم و سعی کنیم خود را در این مسیر ببینیم و به جای نادیده گرفتن و کند کردن و ترمز گذاشتن، با این شتاب همراه شویم. هر کجا ترمز گذاشتیم فعالیت در این فضا در جای دیگری با جهش بیشتر دنبال شده و به همین دلیل ما هنوز در درک این مفاهیم که وب یک و دو چیست و فضای تعاملی در این فضا چگونه است، مشکل داریم؛ در حالی که فعالیت تعاملی است که موجب ارتباط با مخاطب میشود.
در فضای فعالیتهای دینی باید بتوان منابر را تبدیل به عرصه جدید در فضای مجازی کرد. تکنولوژیها، سرعت و شتاب این فضا و همراه شدن با آن باعث میشود در فضای مجازی مرزبندی سنتی بین مخاطبان از بین برود. برای مثال در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور به چندین زبان با مخاطبان ارتباط برقرار میشود، دستکم در گذشته ۴۲ زبان در این مجموعه وجود داشت و این موضوع نشاندهنده برداشتن مرزبندیهاست.
زائری: شفافیت و صراحت، اقتضای فضای مجازی است، این همان چیزی است که در قرآن هم میبینیم. اگر این اقتضا را به رسمیت نشناسیم، فعالیت دینی در فضای مجازی بیمعنا خواهد بود.
غیر از اینکه از شتاب و سرعت تکنولوژی و فضای مجازی جا ماندیم، اتفاق بزرگتری رخ داده و آن این است که هنوز هم اقتضائات این فضا را نمیشناسیم؛ در چنین فضایی تعامل یعنی تو یکی و من هم یکی. منبر در حالت عادی و مرسوم وضعیتی است که واعظ عالم است و آنهایی که مقابل منبر نشستهاند باید از علم او بیاموزند؛ لذا باید سکوت کنند و او حرف بزند. تبدیل مونولوگ به دیالوگ خصلت دنیای جدید است و اگر این را درک نکنیم و بخواهیم با رویکرد منبر در فضای مجازی کار کنیم، جواب نمیدهد.
صراحت و شفافیت جنس فضای مجازی است و اقتضای شبکههای اجتماعی همین است، همه چیز علنی و صریح است. از قرآن صریحتر نداریم که درباره همه چیز سخن میگوید، درباره مشروب، گناه، کفر، جزییات اتفاقات بین یوسف و زلیخا حرف میزند، اما خود ما با این ادبیات نمیتوانیم منبر برویم و در فضای دینی نمیتوانیم گفتاری داشته باشیم. در فضای مجازی نمیتوان شفافیت نداشت، تعارف در این فضا معنا ندارد. اگر این فضا را نشناسیم و مخاطب را تشخیص ندهیم که متفاوت با منبر مسجد است، فعالیت دینی در این فضا بیمعناست.
یک واعظ در مسجد شاید در طول ۲۰ سال توانسته باشد تعدادی مرید داشته باشد، اما امروزه یک فرد در مدت کوتاهی فعالیت در فضای مجازی میلیونها فالوور دارد. چند سال پیش مجله فوربست گزارشی از کودکان ۹ تا ۱۲ سالهای کار کرده بود که کارآفرین بودند و اینها اپلیکیشنی طراحی کرده بودند و از آن درآمد به دست میآوردند. امروز برخی کانالها چندین هزار دنبالکننده دارد و مدیر آن یک فرد ۱۲-۱۳ ساله است و ما مفاهمهای با این فرد نداریم.
منظور این نیست تسلیم این فضا شویم، به هر حال رویکردهای ما اقتضائات و ملاحظاتی دارد، اما اگر اینها را بفهمیم و درک کنیم، نتیجه بهتر خواهد بود. امروز و متأثر از شرایط شیوع بیماری، استادی که تا به حال ۲۰ سال حضوری درس میداده، در کلاسهای مجازی با دنیای جدیدی روبرو شده، این در حالی است که دانشجوها احساس تفاوتی نمیکنند، اما استاد دنیای جدیدی را تجربه میکند.
انتظاری هروی: سیاستگذاران و نخبگان چشمان خود را بر روی فضای مجازی بستهاند و برایشان مهم نیست و برنامهای هم برای آن ندارند. بخشی از جریان سیاستگذاری فرهنگی ما این نگاه جدید و تغییر را نمیتواند به رسمیت بشناسد و گویی این نگاه جدید و تغییر وجود ندارد. برای مثال، در زمینه سایتهای خبری و مطبوعات چیزی به عنوان مجوز داریم و برندهای رسانهای با کسب مجوز، به رسمیت شناخته میشوند و این از کارهای مشابه و کپیبرداری جلوگیری میکند. اما در حوزه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در این حیطه چشمانمان را بستهایم و برای آن سیاستگذاری نمیکنیم و پاسخ سیاستگذار برای مثال این است که: تلگرام فیلتر است، ما قانونی برای آن نداریم. چشمانمان را بستهایم و برایمان مهم نیست در این فضا چه اتفاقاتی رخ میدهد. برنامهای برای مدیریت این فضا وجود ندارد.
زائری: فضای مجازی نوعی ژست و پز برای نهادهاست و مدیران حاکمیتی در این زمینه دوگانه برخورد میکنند؛ هم میخواهند از منافع فضای مجازی استفاده کنند هم پاسخگو نباشند، گویی این فضا هم هست، هم نیست. در زمینه فضای مجازی ما حتی با این مشکل گاه مواجه شدهایم که چرا روی آنتن تلویزیون اسم برند شبکههای اجتماعی را ذکر کردهایم! اینها یعنی ما فرصتهای مدیریت را از دست میدهیم. در همین ایام شیوع کرونا، سازمانی اعلام کرده بود؛ برای اینکه مردم مجبور نباشند در شهر تردد کنند، خدمات را آنلاین کردیم، اما به چه نحو، اینگونه که مردم درخواست خود را در سایت اعلام کنند و پرینت آن را برای تأیید به آن سازمان ببرند و این یعنی سازمان درکی از فضای مجازی ندارد و همان سیستم سنتی قدیمی حاکم است و تنها ژست و پز فضای مجازی وجود دارد و بسیاری از مراکز به صورت تزیینی از فضای مجازی استفاده میکنند.
آموزش و محتوای قرآنی در فضای مجازی، یعنی اقتضائات این فضا را درک کنیم و وجود آن را بپذیریم و سپس برای آن برنامهریزی کنیم. امروز یک کانال چند میلیون عضو دارد و اگر مطلبی هم از این کانالها بازنشر شود، این آمار بالاتر میرود. مدیران حاکمیتی ما در این باره دوگانه برخورد میکنند، هم میخواهند از منافع فضای مجازی استفاده کنند هم اینکه پاسخگو نباشند، گویی این فضا هم هست، هم نیست.
فعالیتهای قرآنی و تنوع آن را برای همه مخاطبان چگونه ارزیابی میکنید؟
زائری: فعالیتهای فرهنگی و قرآنی ناظر به مخاطبی نبوده که هزینه و به خواست خود آن فعالیت را انتخاب میکند، به همین دلیل کارها دچار ضعف بوده است. تنوع وجود دارد و اشخاص حقوقی از جمله معاونت قرآن و عترت(ع) وزارت ارشاد، دارالقرآنها و مجموعههای متنوع دیگر فعالیتهایی در نظر گرفتند و تنوع هم داشته است و نیز اشخاص حقیقی از جمله مرحوم حجتالاسلام راستگو و نیز حاج آقای قرائتی کارهای برجستهای انجام دادهاند و اگر بخواهیم رصد و جستجو کنیم فعالیتهای برجستهای انجام شده و حالا یک جاهایی خلأهایی نیز وجود دارد. اما به این دلیل که عمده این فعالیتها ناظر به نهادهای حاکمیتی بوده، از این جهت با سایر کشورهای جهان اسلام فاصله داریم و تولیدات آنها ناظر به مخاطب و بازار عام است. در رمضان سال گذشته اپلیکیشن قرآنی در یکی از کشورهای اسلامی طراحی شد که همان ابتدای عرضه یک میلیون دانلود داشت.
یکی از بخشهای مغفول مانده، تولید محتوای قرآنی برای کودکان است و آثاری که جذاب، شاد و موزیکال باشد را کم داریم. فعالیتهایی انجام پذیرفته، چه در رادیو و تلویزیون و …، به این دلیل که ناظر به مخاطبی نبوده که بخواهد هزینه کند و به خواست خود این فعالیت را انتخاب کند، دچار ضعف بوده است. اما آن طرف، چون این فعالیتها حاکمیتی نیست، کاملاً با نیاز مخاطب و قوانین بازار سازگار است و مجبور به تولید محتوایی است که مخاطب حاضر است برای آن پول دهد. برای مثال اگر دختر جوانی بخواهد ازدواج کند، بسته معرفتی قرآنی دخترانه با محتوای شاد و جوانپسند در دسترس او هست؟ نهادهای حاکمیتی از این موضع به نیاز مخاطب توجه ندارند و همواره از بالا نگاه و سیاستگذاری کردهاند. یک ایده داده شده و طی جلساتی به این نتیجه میرسند که چه کار کنند. اینطور نبوده که براساس نیاز مخاطب و بازار تولید آن طراحی برنامه شروع نمیشود.
انتظاری هروی: در رسانههای سنتی نیز این نگاه که من عالم هستم و میفهمم وجود دارد و شورای سردبیری تصمیم میگیرد صفحهای اضافه یا کم شود اما امروز در کانالهای فضای مجازی این مخاطب است که تصمیم میگیرد چه محتوایی تولید شود یا نشود.
زائری: بالاتر از عرش خدا که نداریم! خود خدا هم براساس سؤال و نیاز مخاطب سخن میگوید: «یسئلونک عن …». امروز در فضای مجازی هر کاربری به ازای خود صفحه کلیکخور داشته باشد و اخباری که بیشتر دنبال میکند بالا میآید. در خود قرآن آیاتی زیادی وجود دارد که با عبارت «یسئلونک عن …» آغاز میشود. یعنی قرآن نیز متناسب با سؤال و نیاز مخاطب پاسخی ارائه میدهد. بالاتر از عرش خدا که نداریم! اما خود خدا نیز براساس سؤال و نیاز مخاطب سخن میگوید.
مناسبت شب یلدا را پیش رو داریم؛ آیا فکر کردهایم قرآن کجای شب یلداست؟ و برای مردم مسئله نسبت قرآن با شب یلدا مطرح است یا خیر؟ یا نسبت حافظ با شب یلدا چیست؟ این مسئله نهادهای حاکمیتی در حوزه فرهنگی و دینی نیست. چون از نگاه بالا به پایین هیچگاه از اینجا شروع نمیکنیم، در حالی که برای مخاطب شب یلدا، سیسمونی نوزاد، چهارشنبهسوری و … مسئله است. مسائل مدنظر این نهادها با منطق ذهنی مخاطبان و مردم جامعه متفاوت است. به همین دلیل در بازار اقتصادی فضای مجازی در غرب، تولیدکننده ناچار است بابت هزینه مخاطب برنامه تولید کند، کاربردی بودن محصول بسیار محتمل است.
کم و کیف فعالیتها و تولیدات قرآنی در عرصههای واقعی و مجازی با چه قوتها و ضعفهایی روبهرو بوده است؟ انتظاری هروی: فعالیتهای قرآنی را خیلی گلدرشت دیدهایم، چرا باید این فضا را به وجود بیاوریم که فضای قرآنی از زندگی مردم جداست؟ دو ایراد اساسی به فعالیتهای فرهنگی و قرآنی وارد است؛ نخست اینکه فعالیتهای قرآنی را خیلی گلدرشت دیدهایم و اینکه قرآن حتماً خوانده و درست ادا شود و انگار که زندگی مردم جدا و فضای فعالیت قرآنی جداست. در صورتی که همه جای قرآن در پیوند با زندگی روزمره است، حتماً نباید عیناً واژهای قرآنی در کار باشد. برای مثال برخی کمپینها را خود ما در خبر فوری راه انداختیم به منظور مبارزه با فساد و طرح پرسشهایی مانند اینکه «فرزندت کجاست؟» با رویکردی قرآنی بوده است. چرا باید این فضا را به وجود بیاوریم که بستر قرآنی فضای دیگری است؟ اگرچه محتواهای خوبی نیز وجود دارد، اما کماکان غلبه پارادایم فکری مدیران و نخبگان را شاهد هستیم.
نکته دیگر این است که در نوعی وادی تکرار افتادهایم که به دلیل ماهیت فکری مدیران و نخبگان است. بخشهایی از زندگی مردم تغییرات و تغییر جهاتی داشته و تکرار با وجود اینکه مسئله و سؤال و نیاز جدید برای مردم مطرح است، بیهوده است و متأسفانه برخی نهادها همچنان مشغول کار سابق هستند. این آسیبها متوجه اغلب فعالیتهای فرهنگی و قرآنی در کشور است.
زائری: مدیران ما جرئت انجام کار فرهنگی را ندارند و ترجیح میدهند برای آنها حاشیه ایجاد نشود. در فعالیتهای قرآنی اگر قرار است تنوع داشته باشیم لازم است ریسک کنیم.
ما جرئت ریسک نداریم، برخی مدیران را در کشور داریم که اگر هیچ کاری نکنند، کسی با آنها کاری ندارد. تا به حال شنیدهاید راهپیمایی راه افتاده باشد با این مسئله که ای وزارت آموزش و پرورش چرا فلان موضوع در کتابهای درسی نیست؟ و یا اینکه عدهای کفنپوش شده باشند که وزارت ارشاد چرا فیلم در فلان موضوع نمیسازد؟ مدیران ما جرئت انجام کار فرهنگی ندارند و ترجیح میدهند برای آنها حاشیه ایجاد نشود.
در حوزه فعالیتهای قرآنی اگر قرار است تنوع داشته باشیم لازم است ریسک کنیم، اگر چه باید به محدودیتها و حد و مرزها قائل باشیم، اما آیا میتوانیم محصولی تولید کنیم که محتوای قرآنی با موسیقی توأمان باشد؟ اتفاق باید از جایی بیفتد و اگر نمیتوانیم عین آیات کار کنیم ترجمه آن را به کار بگیریم و از مضامین استفاده کنیم. یک وقت مجله جدید قرآنی را تأسیس کردیم که نام آن از یک روایت از امام صادق(ع) برگرفته شد: «اِنَّ هَذا القُرآنِ فی کُلِّ زَمانٍ غضٌّ جدیدٌ». نام مجله «جدید» بود. باید جسارت به خرج داد و موضوعات جدید در زندگی روزمره مردم راه پیدا کند و این پرسش پاسخ داده شود که آیا در این عرصههای جدید میتوان پاسخی قرآنی برای نیاز و مسئله مردم ارائه کرد؟
امروز برخی از شبکههای تلویزیونی در سایر کشورها برنامه آشپزی قرآنی پخش میکنند. اما در کشور ما این اتفاقات نمیافتد، چون مدیران ما جرئت ندارند و حق هم دارند و ساختار به گونهای نیست که مدیری که کاری نکند تشویق میشود و اگر کاری انجام بدهد، توبیخ. لذا مدیران ترجیح میدهند سری را که درد نمیکند دستمال نبندند. مخاطب، تعیینکننده و محور برنامهها و تولیدات قرآنی در کشور نیست. مدیر حاکمیتی دست بالا تصمیمگیرنده است که کدام کالا و کدام محصول، تولید و عرضه شود.
آیا برای جذب مخاطب نیازمند فعالیتهای خودجوش هستیم تا از قالب حاکمیتی بیرون بیاید؟ نهادهای متولی در این باره چطور میتوانند عمل کنند؟
انتظاری هروی: رسانههای امروزی خود تبیینگر هستند و امروز دنبال کنندگان هر صفحهای در فضای مجازی، خود را در آن صفحه و مطالب منتشره میبینند و اگر تناقضی ببینند آن را ترک میکنند و یا با توجه به شدت علاقه دیدگاههای خود را تغییر میدهند.
به لحاظ ساختاری و محتوایی ایراداتی متوجه فعالیتها در این عرصه است. از منظر ساختاری نیاز به اصلاح وجود دارد و سلسله مراتب دولتی کارآمد نیست. در حوزه محتوایی نیز باید به سراغ مخاطب برویم تا متناسب با نیازهای مخاطب تولیدات انجام پذیرد. این نافی توجه به محدودیتها و اقتضائات نیست، چارچوبها و دستورالعملها همچنان پابرجاست، اما باید ارتباط با مخاطب برقرار شود و با او در تعامل بود. در این دو حوزه نیازمندیم که تغییراتی اتفاق بیفتد.
نکته دیگر این است که نسل جدید رسانهها و مخاطب آنها، خود بیانگر و خود تبیینگر است و مخاطب از رسانه استفاده میکند که هویت خود را نشان دهد و خود را بیان کند. اگر رسانه قبلاً پنجره بود اکنون رسانه برای مخاطب آیینه است و مخاطب میخواهد خود را در این فضا ببیند و اگر این ویژگی رسانه در فضای مجازی را در فعالیتهای قرآنی نپذیریم، مخاطب آن فعالیت و کانال و شبکه را ترک میکند و استفاده از چهرهها و هزینههای میلیاردی هم جوابگو نیست. امروز دنبال کننده هر صفحهای در فضای مجازی، خود را در آن صفحه و مطالب منتشره میبینند و اگر تناقضی ببیند آن را ترک میکند و یا بسته به شدت علاقه دیدگاههای خود را تغییر میدهد. فعالیت فرهنگی همچون چشمه است و باید از سمت مردم بجوشد. نباید به سیاستگذاری کلان اکتفا کرد و باید به شهروند و مخاطب اجازه داد تا خود را بیان کند و بتواند خود را در سایر رسانهها ببیند.
هر کجا فعالیت مردمی بوده، سرمایهگذاری دولتی بر روی آن انجام شده و آن را تبدیل به سازمان و نهاد کردهایم و از آن پس این فعالیتها را محدود کردیم. اینگونه فعالیتهای مردمی را از ریشه میخشکانیم.
زائری: جهاددانشگاهی میتواند استارتاپهای قرآنیای را که نوآوری دارند دعوت کند و رقابتی را ایجاد و فرصتی را برای نقشآفرینی افراد فراهم کند.
به نظرم در این حوزه مجموعهای مانند جهاددانشگاهی که تجربه موفق مسابقات مناظره دانشجویی و ایسپا و نظرسنجیها را دارد میتواند پای کار باشد. معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی اتفاقا میتواند استارتاپهای قرآنی که دارای نوآوری هستند را دعوت و ایجاد رقابت کند و فرصتی برای نقش آفرینی اشخاص فراهم آورد. هر جایی مردم بودهاند، موفق شدهایم و این سخن برگرفته از بیانات امام(ره) و رهبری است. وقتی اعتماد به مردم وجود داشته باشد و آنها بدانند این نقشآفرینی سهم آنهاست، پای کار خواهند بود و شأن و کرامت خود را حفظ میکنند و احساس آزادی خواهند کرد.
اگر باور کنیم واقعیت امروز سلطه فضای مجازی است، لذا باید اجازه دهیم افراد بتوانند با شرایط برابر حضور و مشارکت داشته باشند و در آن سهیم باشند. از خود آنها بپرسیم چه فعالیت قرآنی و فرهنگی را ترجیح میدهند و نیاز آنها در این زمینه چیست. چند روز پیش ویدئویی در فضای مجازی بازنشر میشد که یک دانشآموز مشغول تمرین وضو گرفتن است. کجای دین خدا این آمده که حفظ کنیم، امتحان دهیم و نمره بگیریم؟ یا در گزینش اینها ملاک پذیرش افراد باشد! چگونه میتوانیم از فضاها و ظرفیتهای شبکههای اجتماعی به خوبی استفاده کنیم؟
انتظاری هروی: بهترین راه برای مدیریت و کاهش محدودیتهای فضای مجازی و کاهش تنشها این است که به اندازهای تولیدات مثبتی داشته باشیم که فیلترینگ را نقض کند و محدود کردن آن را منفی نشان دهد. محدودیتهایی در داخل داریم که دست و بال خیلیها را بسته، البته به این دلیل که تولید در این فضا را دیر آغاز کردیم، در آغاز تهدیدات این فضا به سراغ ما آمد و عملکرد ما در برابر این تهدیدها واکنشی بود. بهترین راه برای مدیریت این فضا و کاهش تنشها این است که به اندازهای تولیدات مثبت در فضای مجازی داشته باشیم که فیلترینگ را نقض کند و محدود کردن آن را منفی نشان دهد. در عین حال شرط اینکه در چنین فضایی فعالیت کنیم، این است که منطق استفاده از فضای مجازی را به رسمیت بشناسیم. صرف داشتن یک صفحه کفایت نمیکند تا بگوییم در این فضا حضور داریم و آن را درک میکنیم و با آییننامه و بخشنامه نمیتوان این درک را به دست آورد، رویکرد تعاملی و منطق آن را باید درک کنیم.
نکته دیگر اینکه باید از رسانههای بزرگ پرهیز کرد و ما امروز در دوران پایان سلطه رسانههای بزرگ هستیم. امروزه عصر رسانههای کوچک است و در فضاهای مجازی تأثیر خود را میگذارد و اتفاقاً سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور به لحاظ ماهیت دانشگاهی نقش مؤثرتری را میتواند ایفا کند و به صورت عملیاتی ورود کند و چیزی شبیه «تد» از آن بیرون بیاید، اما موفقیت مستلزم آن است که ایدهپردازی و طرح و برنامه نیز متناسب با نیاز و مسئله مخاطب پیش رود. از این طریق سیاستگذاران ما به تدریج چارهای جز این ندارند که بپذیرند محدودیتها بیفایده بوده و منفعتها و ظرفیتهای فضای مجازی به تهدیدهای آن میچربد.
به لحاظ رسانهای اعتماد به نفس نداریم، چراکه اگر بنا به رقابت باشد این قابلیت را داریم که پیام خود را به خوبی به مخاطب منتقل کنیم، مانند آنچه در زمان انقلاب رخ داد، همین مدل میتواند بازسازی شود. لازمه موفقیت در این حیطه، این است که بودجههای دولتی را قطع کنیم و همه در شرایط برابر کار کنند، اگر منطق داریم و به بحث فرهنگی قائل هستیم ضعفی وجود ندارد. از این منطق قرآن استفاده کنیم که اتفاقاً کسی را نفی نمیکند و میگوید اگر میتوانید شبیه من سخنی را بگویید و نمیخواهد همه فقط به او گوش دهند.badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه