سیاسی/ دفاعی یکی از شهدای دفاع مقدس به اولین شهید آزاده و جانباز کشور مشهور شده است.
دفاع مقدس و دوران هشت ساله جنگ تحمیلی علیه کشورمان همواره یکی از دورانهای افتخارآمیز کشورمان بوده و هست که همه ایرانیان میتوانند به آن و افتخارات مربوط به آن دوران ببالند.
یکی از راههایی که ایران برای عبور موفق از گردنه جنگ تحمیلی و تهاجم همه جانبه استکبار جهانی به سرکردگی صدام در پیش گرفت استفاده از ظرفیتهای مردمی به خصوص استفاده از جوانان در جنگ بود؛ چرا که همین جوانان با ابتکارها و ایدههای خود در دفاع مقدس توانستند تا دشمن بعثی را ناکام بگذارند و با ایدههای خود کاری کنند تا در بسیاری از عملیاتها موانع موجود برداشته شود. نتیجه آن هم شد پیروزی در بسیاری از صحنههای نبرد، پیروزیهایی که شاید کمی از ذهنها دور بود.
یکی از این جوانان که با حضور در جبهههای جنگ هشت ساله علیه کشورمان توانست علاوه بر رشادتهای فراوان به فیض جانبازی نیز نائل شود، شهید بهروز ترکاشوند است که یکی از آزادگان سرافراز کشورمان نیز است.
اولین شهید آزاده و جانباز کشور که بود؟
شهید بهروز ترکاشوند نخستین نفر از شهدای آزاده و جانباز کشورمان است که روز اول فروردین ماه سال ۱۳۴۷ در شهر اراک و در یک خانواده نظامی چشم به جهان گشود. پدرش که علی محمد نام داشت از اعضای ژاندارمری بود و والده او نیز به نام آبی یک زن خانه دار بود. او دوران ابتدایی و راهنمایی را در همان زادگاهش گذراند و در همین حین در یک تعمیرگاه نیز شاگردی میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و صدور فرمان امام خمینی مبنی بر تشکیل بسیج به عضویت این سازمان درآمد. در روزهای ابتدایی به شدت علاقهمند بود تا به جبههها اعزام شود، اما به علت سن کم از اعزام او به جبههها ممانعت شده بود. اشتیاق بالا بلاخره باعث شد تا مانند سایر همنسلان خود با دست بردن در شناسنامه اش و تغییر تاریخ تولد خود بتواند به جبههها اعزام شود.
بهروز در سال ۱۳۶۲ که برای نخستین بار به جبههها اعزام شده بود وارد تیپ جند الله شد و به مناطق کردستان برای مقابله با کمین ضد انقلاب رفت. وی هفت ماه در جبهه کردستان بود و در این مدت بارها با ضد انقلاب درگیر شد که بلاخره پس از چند مرحله درگیری با ضد انقلاب مجروح میشود و تحت مداوا قرار میگیرد.
پس از بهبود حال، بهروز به تیپ ۲۰ زرهی رمضان که در منطقه سومار مستقر بود اعزام شد و در کنار برادرش بهزاد مشغول نبرد علیه دشمن بعثی میشود. او و برادرش به همراه سایر رزمندگان ورامینیِ این تیپ در عملیات بدر حاضر و در این عملیات شرکت میکنند. پس از این عملیات بود که بهروز به تیپ سیدالشهدا (ع) و گردان حضرت علی اصغر (ع) اعزام شد که در آن زمان فرمانده این گردان شهید اسکندرلو بود.
بهروز در عملیات ام الرصاص در منطقه پشت گمرک خرمشهر و جزیره بوارین حاضر شده و با زیرکی خاص خود توانست تا تانکهای نیمه سوخته که عراقیها در آنها حضور داشتند را به طور کامل منهدم کند و به همین دلیل در این عملیات به او لقب شکارچی تانک دادند. او در عملیات والفجر ۸ نیز حضور موثری داشت و در نزدیکی منطقهای به نام کارخانه نمک چندین نفربر و تانک بعثی را شکار میکند و توسط دشمن نیز مجروح میشود. پس از اینکه بدن وی دچار جراحات بسیاری میشود به بیمارستان نجمه اعزام شده و در آن جا بستری میشود.
بهروز با اینکه هنوز به طور کامل بهبود پیدا نکرده بود دوباره به گردان حضرت علی اصغر (ع) تیپ سیدالشهدا باز میگردد و در ۱۳ اردیبهشت ماه سال ۶۵ به همراه سایر همرزمانش با استعداد یک لشکر پیاده و یک لشکر مکانیزه به مواضع دشمن در منطقه فکه حمله میکنند و در این حمله تا نزدیکی پل کرخه جلو می روند. گردان حضرت علی اصغر (ع) که بهروز نیز در آن حضور داشت در این عملیات نوک حمله بود و رشادتهای بسیاری نیز انجام داد.
بهروز که در این عملیات جزو رزمندگان نوک حمله بود از ناحیه کتف و صورت مجروح میشود؛ اما چند فروند از دوشکا و تانکهای بعثی را با آر پی چی هدف قرار میدهد. در همین عملیات بود که بهروز به اسارت نیروهای بعثی درمی آید. او مدت ۵ سال در اسارت نیروهای بعثی بود و در این دوران نیز از آزادگان فعال و مسئول بند ۶ اردوگاه کمپ ۱۰ عراق بود که بارها مورد شکنجههای بعثیها قرار گرفت.
آزادهای که در حضور بعثیها در بین الحرمین شعارهای انقلابی سَر داد
یکی از روزهایی که بهروز در اسارت به سر میبُرد بعثیها تصمیم میگیرند که جمعی از آزادگان را برای زیارت به بین الحرمین ببرند و او در این هنگام با سَر دادن شعارهای انقلابی و مذهبی باعث ناراحتی بعثیها میشود. بعثیها که از این کار او خشمگین شده بودند پس از آزار و اذیت بهروز ۱۸ علامت بر پشت بدن این شهید و همرزمانش حک میکنند. اواسط تابستان سال ۱۳۶۹ بود که بهروز به همراه سایر آزادگان وارد کشور میشود و پس از مدتی ازدواج میکند. آذرماه همان سال بود که پس از گذشت یک ماه از ازدواجش هنگامی که از منزل خارج شده بود به علت عارضههای ناشی از دوران اسارت در کنار خط آهن بدحال شد و به علت وخامت حال به یاران شهیدش میپیوندد. پیکر مطهر این شهید در کنار امامزاد حسین رضای ورامین به خاک سپرده شد.
او یک ویژگی شاخص هم دارد و آن هم لقب گرفتن به عنوان مردی است که اولین شهید، آزاده و جانباز کشور نامیده شد.
وصف سید آزادگان از شهید بهروز ترکاشوند
مرحوم سید علی اکبر ابوترابی سید آزادگان خطاب به پدر شهید ترکاشوند میگوید: فرزند شما سه مقام دارد؛ اول اینکه اسارت را تحمل کرد، دوم اینکه به افتخار جانبازی نائل گشت و سومین مقام او نیز دستیابی به شهادت است که حقش بود و نصیبش شد.
خاطرات همرزمان شهید بهروز ترکاشوند از او
یکی از همرزمان شهید بهروز ترکاشوند درباره او میگوید: «در اردوگاه رمادیه عراق کمپ ۱۰ قطعه بسیجیها، آسایشگاه ۸ من و شهید ترکاشوند با هم همبند بودیم. به جرات می توانم بگویم که کسی را مثل شهید آزادهِ سرافراز بهروز ترکاشوند سراغ ندارم که با حماسه آفرینی در اردوگاه ضربه بسیار سختی بر پیکره سیاسی و تبلیغاتی صدام وارد کرد و باعث اتحاد بیشتر اسرا و ایجاد شور حسینی، تقویت شجاعت و شهامت در میان اسرای ایرانی در مقابل حزب بعث عراق شد.»
او ادامه میدهد: «یکی از این فرزندان ملت شهید بهروز ترکاشوند بود که در ماه محرم حماسه آفرینی بزرگ و عظیمی را در اسارت رقم می زند و سلطه امنیتی و تبلیغاتی که از سوی حزب بعث عراق در اردوگاههای اسرا ایجاد شده بود را میشکند و شکست سیاستهای امنیتی و تبلیغاتی حکومت صدام را رقم میزند.»
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه