سال۴۶، سینمای فارسی همچنان تحتتأثیر موفقیت شگفتانگیز «گنج قارون» است و با فردین و بیفردین، الگوی داستانی فیلم سیامک یاسمی، سرمشق فیلمسازان بسیاری است جز خود یاسمی!
کارگردان گنج قارون، تقلید از خود را کسر شأن میداند و با «طوفان نوح» و «دالاهو» دنبال موجآفرینیهای تازه در سینمای فارسی است. تماشاگر اما همچنان فردین و گنج قارون میخواهد. به همین دلیل فیلم فردینی «شکوه جوانمردی» (اسماعیل ریاحی)، فروشی تضمینشده دارد و «چرخ فلک» (صابر رهبر) با حضور توأمان فردین و بیک راه سرراستتری را به سمت گیشه طی میکند. سینمای فارسی در سالی که تولیدات ارزانش فیلمهایی چون «داش احمد» (منوچهر صادقپور) و «در جستوجوی تبهکاران» (رضا صفایی) هستند، با «الماس33» (داریوش مهرجویی) بلندپروازی میکند؛ پرخرجترین فیلمفارسی زمانهاش با فیلمبرداری اسکوپ رنگی، زمان طولانی (بالای 3ساعت)، هنرپیشه خارجی (نانسی کواک و…) و بالارفتن تعداد جلسات فیلمبرداری (آغاز تولید45، پایان بهار46) 2 میلیون تومان خرج برداشت. قرار بود فیلم در پخش جهانی سود سرشاری نصیب تهیهکنندهاش نصرتالله منتخب کند ولی فیلم در تهران هم خوب نفروخت و نسخه طولانیتری که برای اکران بینالمللی آماده شده بود روی دست منتخب ماند. نخستین فیلم داریوش مهرجویی، فیلمی حادثهای با پرداختی هجوآلود از کار درآمد؛ شکستی تمام و کمال که نتیجه بلندپروازیای خامدستانه بود. تا همین چند سال پیش الماس33 فیلمی بود که همه در مورد نادیدهگرفتنش در کارنامه مهرجویی توافق داشتند. سال46 مهرجویی از آمریکا آمده و فلسفه خوانده، شد سازنده فیلمی که هر چیزی که روزگاری گل کرده بود، کمی در آن وجود داشت. در همین سال محمد زریندست که با «هاشمخان» امیدهایی را برانگیخته بود «وسوسه شیطان» را براساس «برادران کارامازوف» داستایوفسکی ساخت؛ کوششی دیگر برای ارتقای سطح فیلمسازی که مثل الماس33، کارگردانی فرنگرفته پشت دوربینش قرار داشت.
«سیاوش در تخت جمشید» فریدون رهنما، غریبترین فیلم اکران46 بود؛ فیلم محبوب هانری لانگوا که در سینما تک فرانسه با استقبال مواجه شد در اکران تکهفتهایاش در سینما بلوار کمترین تماشاگر را جذب کرد. برخلاف فرانسه، در اینجا فیلم رهنما الکن، ملالآور و غیرسینمایی ارزیابی شد. سیاوش در تخت جمشید، آن روی سکه بلندپروازیهای سینما در سال46 را به نمایش میگذاشت.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه