زن جوان که با همدستی یک مرد، شوهر و مادر بزرگ شوهرش را در یکی از محلههای جماران به قتل رساندهبودند در زندان رجاییشهر کرج قصاص شدند.
صبح روز ۲۳آبانسال۹۴ مأموران پلیس از قتل مردی جوان و مادر بزرگش در خانهای قدیمی در منطقه جماران باخبر شده و در محل حاضر شدند.
مأموران پلیس در طبقه اول ساختمان قدیمی با جسد مرد ۲۹سالهای به نام وحید روبهرو شدند که با اصابت ضربات چاقو به گردن و بدنش به قتل رسیده و در پلههای طبقه دوم خانه جسد زن ۷۰سالهای به نام شهربانو را کشف کردند که او هم با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
پدر وحید به پلیس گفت: پسرم یکسال قبل با شراره ازدواج کرد، اما از همان روزهای اول زندگی آنها با هم اختلاف پیدا کردند. پسرم همراه همسرش در طبقه اول خانه مادر بزرگش زندگی میکرد و مادر بزرگش هم در طبقه دوم زندگی میکرد.
چند روز قبل همسرش قهر کرد و پسرم تنها بود. پسرم صبح از خانه من به خانهاش رفت تا لباسهایش را عوض کند و به محل کارش برود که تماس گرفت و گفت همسرش به خانه برگشته و در را از داخل قفل کرده و باز نمیکند و احتمال میدهد کسی دیگری همراه شراره داخل خانه باشد. وقتی تلفن را قطع کرد راهی خانهاش شدم که با جسد پسرم و مادربزرگش مواجه شدم.
عاملان حادثه
بررسیهای مأموران نشان داد لحظاتی قبل از رسیدن پدر وحید به محل حادثه زن و مرد جوانی سراسیمه از خانه قدیمی خارج شده و با خودرویی از محل گریختهاند. مأموران در تحقیقات بعدی دریافتند زن فراری کسی جز شراره همسر وحید نیست و پسر جوان هم تیمور نام دارد که چند روز بعد دو متهم در پارکی در شمال تهران دستگیر شدند.
تیمور ۱۹ساله گفت: من دانشجوی رشته مهندسی هستم و با وحید و مادر بزرگش نسبت فامیلی دارم. وحید و همسرش با هم اختلاف داشتند و به همین خاطر او چند باری از من خواسته بود بین او و همسرش میانجیگری کنم تا اینکه شب قبل از حادثه همراه وحید از قم به تهران برگشتیم و آن شب او به من گفت که با همسرش صحبت کنم که طلاق نگیرد.
از طرفی صبح شراره با من تماس گرفت و مرا به خانهاش دعوت کرد تا درباره اختلافات او و همسرش با هم حرف بزنیم و من هم قبول کردم. ساعتی بعد وحید از راه رسید که متوجه شد در خانه قفل است. او با داد و فریاد از همسرش خواست در را باز کند، اما شراره مدعی بود که اگر در را باز کند شوهرش با او درگیر میشود.
وی ادامه داد: وحید قصد داشت با پیچ گوشی و آچار در را باز کند که شراره در را باز کرد و او وارد خانه شد.
او با من و همسرش درگیر شد که شراره با چاقو چند ضربهای به او زد. صدای داد و فریاد ما مادربزرگ وحید را به طبقه اول کشاند که شراره او را هم با چاقو زخمی کرد و بعد چاقو را به من داد که من هم با چاقو تعدادی ضربه به وحید زدم و و فرار کردیم.
شراره هم در بازجوییها گفت: وقتی شوهرم وارد خانه شد من فقط دو ضربه به او زدم و ضربات مرگبار را تیمور به او زد. من یک ضربه هم به مادر بزرگش زدم و تیمور علاوه بر ضربات مرگبار به شوهرم، مادر بزرگ او را هم به قتل رساند.
دو متهم پس از تحقیقات تکمیلی در دادگاه کیفری محاکمه شدند و هیئت قضایی هم تیمور را به جرم کشتن وحید و مشارکت در قتل مادربزرگ وحید به دوبار قصاص و شراره را به جرم مشارکت در قتل مادربزرگ همسرش به یک بار قصاص محکوم کردند.
قصاص، پایان جنایت جماران
رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه۲۷ دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران فرستاد شد.
دو متهم پس از گرفتن استیذان حکمشان اواخر زمستان سال قبل پای چوبه دار رفتند، اما با میانجیگری هیئت صلح سازش موفق به گرفتن مهلت از اولیایدم شدند، اما در نهایت چند روز قبل پس از پایان مهلت اولیایدم، دو متهم در زندان رجایی شهر کرج قصاص شدند.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه