یک شعر است ولی تأثیری بیش از یک شعر در فرهنگ شیعی و عزاداری ماه محرم داشته است؛ «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟»
حماسه عاشورا در طی قرنها اثر بسزایی در شعر و ادبیات فارسی داشته است. در میان آثار خلقشده در اینباره نیز مرثیه معروف محتشم کاشانی جایگاه منحصر به فردی دارد. «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» که خود از حماسه عاشورا نماد پذیرفته حالا سالها است که به نماد عزاداری محرم تبدیل شده. عدهای بر این باورند که این سوگنامه اثری بیش از یک شعر داشته است.
محتشم باعث شد پادشاهان به شعرهای مذهبی روی آورند
کمالالدین علی محتشم کاشانی ملقب به «شمسالشعرا» در سال ۹۰۵ ه.ق در نراق کاشان متولد شد. او از شاعران مشهور قرن دهم هجری و بیشتر دوران زندگیاش را در کاشان ساکن بود. او همدوره با شاه طهماسب صفوی و فرزندانش بوده. محتشم بزّاز و شَعرباف بود و از پیروان مکتب وقوع در شعر محسوب میشود. او در نوجوانی و جوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی پرداخت. از محتشم «دیوان شعر»، «جلالیه»، «نقل عشاق»، «ضروریّات» و «معمّیات» به جا مانده است.
ترکیببند «باز این چه شورش است» که نام محتشم را در تاریخ ماندگار کرده، از کتاب کلیات او است که در وزن «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» سروده شده است.
مشفق کاشانی درباره محتشم گفته است که پاکی، اعتقاد، استواری و محبت او به اهل بیت باعث شد که برخی پادشاهان صفوی از جمله شاه طهماسب به اشعار مذهبی روی آورند. او معتقد بود که ترکیببند معروف این شاعر پرآوازه مرثیهسرای ایران در رثای حسین (ع) و شهدای کربلا در بین تشیع و بهویژه فارسی زبانان زبانزد شد و توجه بسیاری از شاعران را بهخود جلب کرد.
شریف رضی و محتشم کاشانی از شاعران معروف ادب عربی و فارسی به شمار میروند که در مورد واقعه کربلا نیز اشعاری دارند. در مورد مراثی عاشورایی آنها باید گفت که هر دو شاعر در این اشعار خود، به گونهای بسیار زیبا به وقایع روز عاشورا و حوادث پس از آن پرداختهاند. از آنجا که هر دو شاعر از شاعران اهل بیت به شمار میآیند و در رثای ایشان اشعار فراوانی دارند، بررسی تطبیقی رثای این دو میتواند از بسیاری از مضامین مشترک مورد توجه دو شاعر که در دو زبان مختلف در رثای اهل بیت شعر سرودهاند، پرده بردارد و زمینه را برای پرداختن به مضامین مشابه، برای پژوهشگران فراهم سازد.
بر اساس این پژوهش، محتشم به صورت اغراقآمیز، لحظه عبور کاروان اسرا از کنار پیکرهای مطهر شهدا را به نمایش میگذارد، در حالی که صدای ناله آنها از همه جا به گوش میرسد و این صحنه حتی باعث گریه ملائکه شده است.
همچنین محتشم با تعبیر «شاه شهید ناشده مدفون» به بیغسل و کفن بودن بدن امام حسین(ع) اشاره و ایشان را به پادشاهی تشبیه میکند که غسل و کفن ندارد و هنوز دفن نشده و در واقع، در این عبارت از متناقضنمایی استفاده کرده است. (شاه و بیغسل و کفن بودن)
بر اساس پژوهش «بررسی تطبیقی رثای امام حسین(ع) در شعر شریف رضی و محتشم کاشانی»، محتشم با نوعی روحیه یاس و ناامیدی از گرفتن انتقام از قاتلان حسین، معتقد است که این انتقام فقط در روز قیامت و به وسیله اهل بیت فراهم میشود و با این انتقام است که عرش الهی به تلاطم درمیآید.
«آن انتقام گر نفتادی به روز حشر/ با این عمل معامله دهر چون شدی
آل نبی چو دست تظلم برآورند/ ارکان عرش را به تلاطم درآورند
و دست عتاب حق به درآید ز آستین/ چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند»
گرچه مرثیه محتشم به یک واقعه خاص برمیگردد اما بسیاری معتقدند که این شعر در ظرف زمان نمیگنجد، شعری که عصر تازهای را در سرایش مرثیههای مذهبی ایجاد کرد.
منبع: ایسنا
آخرین دیدگاه