حالا که هیجانات درباره گفتگوی تلویزیونی جنجالی فتاح رئیس بنیاد مستضعفان کمی فرونشسته است، جا و فضا برای نگاه رسانهای به یکی از جنجالیترین اتفاقات رسانهای سال جاری باز شده است.
سید پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان روز شنبه در یکی از ساعات کمبیننده تلویزیون به یکباره خروشید و اسامی چندین مقام سیاسی و دستگاه نظام را به عنوان کسانی که از املاک بنیاد مستضعفان استفاده کردهاند و پس دادهاند و یا قصد ندارند پس دهند اعلام کرد. صحبتهای فتاح بلافاصله در فضای مجازی همهگیر شد و صبح فردا اغلب بحث و گفتگوها درباره فتاح و آدمها و دستگاههایی بود که او درباره شان حرف زده بود. بدون قضاوت درباره صحت و سقم مسائل گفته شده به نظر میرسد که دقت به چند نکته رسانهای در این میان جالب باشد.
۱. حرفهای فتاح نشان داد که گزاره پیش افتادن فضای مجازی از رسانههای رسمی در کشور بسته به محافظهکاری یا عدم محافظهکاری رسانههای رسمی؛ رسمیت مییابد به افسانه شبیه میشود. در یکی از ساعات نه چندان پربیننده تلویزیون وقتی برنامهای زنده از یک مقام اجرایی پرحاشیه دعوت میکند و وسط حرفهای جنجالی او برنامه به نقص فنی نمیخورد و مجری دستپاچه وسط حرفهایش نمیپرد و او از خط قرمزهای کلیشهای صداوسیما عبور میکند، همه فضای مجازی را از آن لحظه به بعد تحت تاثیر خود قرار میدهد و حداقل تا یک هفته بحث اصلی کاربران فضای مجازی میشود. به این ترتیب است که همه حرفهای کلیشهای درباره اینکه رقیب اصلی تلویزیون و سایر رسانههای رسمی؛ یعنی فضای مجازی سالها از آنها پیش افتاده است در همه مواقع درست نیست. کافی است کمی محافظهکاری کنار گذاشته شود و نهادهای بیرونی صداوسیما که هر کدام خیال میکنند تلویزیون روابط عمومی آنهاست کنار بکشند و اجازه داده شود به هر کس که در چارچوبی مشخص و باز، آنچه میخواهد بگوید؛ فعلاً و حالاحالاها تلویزیون در ایران برنده است. طبق پیشبینیها البته باید منتظر کمی عقبنشینی از سمت صداوسیما در روزهای بعدی بمانیم. چنانچه شایعه تاییدنشده ای از حذف این برنامه از سایت تلوبیون سایت پخش زنده شبکههای تلویزیونی پخش شد که در شرایط فعلی چیزی جز ناشیگری نمیتواند لقب بگیرد.
۲. تلویزیون و سایر رسانههای تودهای کماکان ماهیت ساختاری به شدت عوامپسند دارند و آنکه میخواهد در تلویزیون موفق شود باید بلد باشد که تودههای مردم را تحریک کند. این اتفاق در گفتگوی تلویزیونی پرویز فتاح به شدت واضح و مشخص بود هر چند در رفتارهای رسانهای او پیش از این هم دیده شده است (مهر بردن به برنامه زنده و سجده شکر روی سن برنامه و…) اما این بار فتاح قله کسب توجه عمومی همدلانه را واقعاً فتح کرد. استفاده بسیار از کلیدواژه مستضعفین؛ ردیف کردن آدمها از چپ و راست با موازنه قابلقبولی با هدف زدودن تصور جناحی بودن این حرفها و لحن حماسی صحبت فتاح نشان میداد که او پیش از برنامه؛ حسابی خود را آماده کرده است تا آنچه میگوید با حداکثر تاثیر عمومی به هدف بخورد. برنامهریزی فتاح موفق بود و فردای آن روز همه مردم بیگناهی که پای تلویزیون نشسته بودند به این نتیجه رسیده بودند که چپ و راست ندارد و همه دزد هستند. عامهپسندی این گزاره دقیقاً به ازای عامهپسندی گفتگوی داغ تلویزیونی پرویز فتاح بود.
فردا صبح و روزهای بعدتر تعدادی از آنانی که اسمشان برده شده بود به ارائه توضیحاتی پرداختند که بعضاً حیرتآور بود. مثلاً در دو مورد مشخص شد که توافق برای تخلیه این ملکها با مدیران ارشد بنیاد مستضعفان صورت گرفته است و پرویز فتاح یا خبر نداشته است و یا اینکه در احتمالی خطرناکتر کم شدن نام آنها از لیست؛ قدرت پرتاب رسانهای او را کم میکرد و لاجرم او را به عدم حذف آنها کشانده است. هر چه بود الگوی طراحی شده فتاح برای رساندن حداکثری حرف خود به همه مردم موفق عمل کرده بود و نتیجه بحثهای فردا در متروهای کماکان شلوغ و اتوبوسهایی که دیگر ضدعفونی هم نمیشود بود.
اگر چه این طرح و برنامه، شباهت زیادی به طرح و برنامه رسانهای مهندس دیگر عالم سیاست ایران، محمود احمدینژاد داشت؛ اما ریسک انجام دوباره آن در وضعیت مواج سیاسی کشور وجود داشت و فتاح ریسک کرد و از این آزمون رسانهای سربلند بیرون آمد. شاهد این سربلندی توضیحاتی بود که از دستگاهها و آدمهای مختلفی که فتاح از آنها نام برده بود یکی یکی زیر فشار افکار عمومی صادر میشد.
گزارههای عوامانه البته با گزارههای عوامانه پاسخ داده میشود؛ به زودی قصد فتاح از این افشاگری حضور در انتخابات سال ۱۴۰۰ عنوان شد و به این ترتیب از قدرت ضربه اول او کمی کاسته شد.
۳. سنت افشاگری تلویزیونی و پایان بحث در همانجا؛ سنت نامیمون رسانهای مناظرههای انتخاباتی در ایران است. بنابراین سنت پاگرفته هر کس در یک برنامه زنده هر آنچه میخواهد درباره دیگران میگوید و با پایان برنامه این اتهامات پاسخ نگفته و پیگیری نشده باقی میماند. انگار نه انگار که چیزی گفته شده است. در مناظرههای انتخاباتی ریاست جمهوری در سه دوره گذشته، این اتفاق به مراتب رخ داد و کسی مراقب فشار رسانهای این اتفاق بر روی افکار عمومی نبود. در مناظره انتخابات ریاست جمهوری سال پیش سه نفری که هم اکنون رئیس سه قوه ساختاری کشور هستند اتهاماتی تند علیه یکدیگر به زبان آوردند و حالا این سه نفر در کنار هم ساختار اصلی اداری جمهوری اسلامی ایران را تشکیل میدهند. آنها، اتهام زنندگان و اتهامزدهشدگان احتمالاً تصور میکنند که این حرفها در این دوران شلوغ و پرخبر ایرانی؛ همان موقع فراموش شده است و دیگر کسی به آنها فکر نمیکند.
آنها اشتباه فکر میکنند. همه این اتهامات در جایی در ته ذهن افکار عمومی ایرانی قرار میگیرد؛ به انواع و اقسام شیوههای مختلف تقویت میشوند و مداوما گزاره بیاعتمادی به سیستم را تشویق میکنند. اثرات این آتش زیر خاکستر به این زودیها معلوم نمیشود؛ اما در روزگاری که دیگر جای بازگشتی نیست؛ همه آنها به رو آورده میشوند و همهشان تقویتکننده گزارههایی علیه کل سیستم مرکزی حکومت خواهد بود. یکی از مهمترین تاثیرات رسانهای صحبتهای ابتدای هفته پرویز فتاح در تلویزیون، فراهم شدن یک امکان مفت و مجانی و هدیه داده شده دیگر برای طرفداران گزاره فساد سیستماتیک در ایران است. این تاثیر غیر آنی معمولاً در سخنرانیها و برنامههای تلویزیونی مقامات ایرانی به پای یک هدف سیاسی کوتاه مدت ذبح میشود. از این رو وظیفه دستگاههای رسانهای اعتمادساز نظام و در راس آنها صداوسیمای جمهوری اسلامی توقف بر سر این گونه برنامهها و سخنرانیها و پیگیری آن تا انتهاست. طبیعی است که دیگر ارکان نظام مثل دستگاه قضایی نیز امکان ورود دارد که این بحث در این نکات رسانهای جای نمیگیرد.
صداوسیما البته در این آزمون رسانهای؛ نمره قبولی نمیگیرد. با اینکه شروعکننده این جریان رسانهای شبکه اول تلویزیون بود، اما خیلی زود با پیگیری نکردن صحبتها و رها کردن ماجرا؛ داستان از دستش بیرون آمد و به زودی فضای مجازی که در صحنه اول مقهور رسانه ملی شده بود ماجرا را به دست گرفت. ظاهراً طبق قانون صداوسیما همه آنهایی که نامشان در برنامهای ذکر میشود باید فرصت پاسخگویی در همان زمان و ساختار را پیدا کند اما این قانون در این برنامه عملاً نادیده انگاشته شد. مثل همه موارد مشابه. صداوسیما به راحتی میتوانست در برنامهای دیگر کسانی که مدعی بودند فتاح به کذب نام آنها را بر زبان آورده است و اساساً داستان دیگری در جریان بوده است که فتاح در جریان آن نبوده یا هر چیز دیگری به روی آنتن زنده بیاورد و مشتریان خودش در فضایی که مخاطبان کرونایی تلویزیون زیاد شده است را چندین برابر کند. اما ظاهراً گیج شده از اتفاق روز شنبه تصمیم محافظهکارانهای به عدم ورود به ماجرا گرفت.
منبع: مهر
آخرین دیدگاه