مبلغ نوشت: رها شدن انسان از جسم مادی و ورود روحانی او به عالم ناشناخته برزخ و قدم زدن در پهنه عالمی که تا کنون مانند آن ندیده، تجربه بی نظیری است که تصور آن ساده نیست.
به گزارش مبلغ به نقل از مهر، سید محمود جوادی در یادداشتی به بیان زوایایی از سکرات مرگ و عالم برزخ از منظر علم و قرآن پرداخته است که در ادامه با هم میخوانیم:
درباره لحظه خروج روح از بدن بسیار شنیده ایم و اینکه برخی به سختی جان میدهند و برخی دیگر هنگام مرگ شرایط بهتر و یا اتفاقات شیرینی را تجربه میکنند اما کسی پس از مرگ قطعی و حیات برزخی به دنیا باز نگشته است تا ما را در جریان لحظه مجهول مرگ و خروج روح از بدن قرار دهد و اینکه در عالم برزخ چه بر او گذشته است.
بسیاری از ما در ماه مبارک رمضان گذشته برنامه پر بیننده «زندگی پس از زندگی» در شبکه چهار سیما دیده ایم که بینندگان این برنامه را در جریان عالم شهود و تجربه اشخاص تحت شرایط خاص شِبه مرگ قرار میدهد و ما در اینجا سعی داریم با بهره گرفتن از آیات قرآن و روایات به این رویداد مهم – که به مثابه پلی بی بازگشت میان عالم خاک و عالم ابدی است – مطالبی را بیان کنیم و نیز با پرداختن به یک تجربه کاملاً علمی که توسط یکی از دانشگاههای ایالات متحده آمریکا از لحظه خروج روح از بدن یک بیمار رخ داده است، به جزئیات این لحظه به صورت علمی اما مختصر بپردازیم.
در مارس سال گذشته میلادی یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه ایلینوی آمریکا ثابت کردند که سلولهای مغز انسان در لحظه مرگ فعالتر شده و به حجم آن افزوده میشود. آنها دلیلی برای واکنش مغز نیافتند اما این تغییر در فعالیت و حجم مغز و نیز ادامه این واکنش برایشان سوال برانگیز بوده است. اما به تازگی (فوریه سال جاری میلادی) یک گروه تحقیقاتی در دانشگاه لوئیسیول «Louisville» ایالت کینتاکی آمریکا با قرار دادن یک بیمار سالخورده در دستگاه سی تی اسکن و رصد کردن عکس العمل او در لحظه مرگ، واکنشهای شگفت آوری از مغز او در لحظه مفارقت روح از بدن مشاهده کردند و عکس العمل ادامه دار مغز را پس از خروج روح از بدن بیمار به ثبت رساندند.
به گفته دانشمندان مغز انسان دارای قسمتهای مختلفی مربوط به احساسات گوناگون مانند ترس، دروغ، عشق، نفرت، یادگیری و … است که با مرگ انسان فعالیت همه این اقسام به کلی متوقف میشود اما آنچه باعث حیرت و شگفتی محققان این دانشگاه آمریکایی شد، ادامه واکنش قسمت حافظه مغز بیمار لحظه مرگ او بود، و آنچه مشاهده میکردند خلاف تصور همه دانشمندان بود.
محققان این دانشگاه با بررسی تصاویر مغز بیمار دریافتند که بخش حافظه مغز او پس از توقف کامل قلب به گونهای فعالیت میکند گویا آن فرد در سلامت کامل به سر میبرد و سیگنالهای بسیار واضحی (پرتوهای گاما) را ارسال میکند که گویا بیمار متوفی در حال مشاهده و یادآوری خاطرات و اتفاقات گذشته خود و آنچه بر او در سالهای دور و نزدیک گذشته است. این درحالی است که خداناباوران، به آنچه ادیان آسمانی درباره عالم برزخ مطرح میکنند هیچ اعتقادی ندارند.
آنچه در بالا به آن پرداختیم بخشی از یک تجربه علمی است که محققان در آمریکا آن را اخیراً به ثبت رسانده اند درحالیکه قرآن کریم در خصوص این مرحله از حیات انسان (به یادآوردن اعمال گذشته انسان پس از مرگ برای محاسبه او) چهارده قرن پیش چنین فرموده است: «یوم یتذکر الانسان ما سعی» (در آن روز آدمی هر چه کرده به یاد میآورد – آیه ۳۵ سوره نازعات)، همچنین میفرماید: «لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ» (و تو (ای آدمی نادان) از این (روز سخت مرگ) در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید – آیه ۲۲ سوره ق) که محققان دانشگاه لوئیسیول آمریکا این حقیقت را با ابزار علمی مشاهده و دلیل قابل اثبات این واقعیت را با چشمان خود دیدند.
عکسهای مغز این بیمار مربوط به لحظه قبل از مرگ و لحظه مفارقت روح از بدن و بعد از آن در این دانشگاه موجود است و دکتر «زمان» رئیس گروه محققین این دانشگاه به این باور رسیده که تمام لحظات زندگی انسان در لحظه مرگ در حافظه او زنده میشود و سطح هوشیاری بیمار در آن لحظه به سطح بسیار بالایی میرسد و بعد از این وارد عالم اموات میشود.
آنچه ما از حیات و زندگی درک میکنیم با آنچه خداوند خالق تعریف میکند بسیار متفاوت و قابل تأمل و تعمق آست، انسان تا پیش از مرگ تصور میکند حیات و زندگی یعنی همین خورد و خواب و کامیابیهای دنیوی است درحالیکه خداوند حیات دنیوی را اینگونه توصیف میکند: «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است ای کاش میدانستند – آیه ۶۴ سوره عنکبوت).
در واقع میتوان گفت «حیات و زندگی» را باید از نو تعریف کرد و با آنچه میبینیم و در آینده خواهیم دید باید تعریفهای گذشته را تصحیح کنیم. ما نباید تصور کنیم که حیات انسان با متوقف شدن ضربان قلب و توقف فعالیت مغز او پایان مییابد بلکه این حیات به شکل دیگری ادامه پیدا میکند. آنچه این تیم تحقیقاتی تجربه کرده است، به کمک دستگاههای پیشرفته پزشکی و با استناد به مدارک علمی ثبت شده است تا خداناباوران و تشکیک کنندگان حیات پس از مرگ را با چالشی جدی مواجه کنند.
سکرات مرگ از زبان امیرالمومنین علیه السلام
رها شدن انسان از جسم مادی و ورود روحانی او به عالم ناشناخته برزخ و قدم زدن در پهنه عالمی که تا کنون مانند آن ندیده، تجربه بی نظیری است که تصور آن ساده نیست و ارتباط برقرار کردن با مخلوقاتی غیر از انسان و از جنسی غیر از خاک و امثال آن در آنجا، درک عالم برزخ را برای ما دشوار و غیر قابل تصور میکند. ما برای درک بهتر این عالم ناشناخته با کمک گرفتن از آیات قرآن کریم و روایات نقل شده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام در این خصوص سعی داریم در حد امکان بپردازیم و با آن آشنا شویم.
امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام چه زیبا و تأمل برانگیز در وصف لحظه مرگ فرموده: «النّاس نیام، اذا ماتوا انتبهوا». مردم خوابند چون بمیرند بیدار شوند.
حضرت امیرالمومنین علی (ع) همچنین در بخشی از خطبه ۱۰۹ کتاب شریف نهج البلاغه در مورد کیفیت جان دادن انسان سخن به میان میآورد و میفرماید: سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا، به دنیا پرستان هجوم آورد. بدنها در سختی جان کندن، سست شده و رنگ باختند. مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز میدارد و او در میان خانوادهاش افتاده با چشم خود میبیند و با گوش میشنود و با عقل درست میاندیشد که عمرش را در پی چه کارهایی تباه کرد و روزگارش را چگونه سپری کرده است. به یاد ثروتهایی که جمع کرده میافتد؛ همان ثروتهایی که در جمع کردن آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبههناک گرد آورده و اکنون گناه جمعآوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدایی از آنها فرا رسیده و برای وارثان باقی مانده است تا از آن بهرهمند گردند و روزگار خود بگذرانند.
رفتار فرشتگان قبض روح با مؤمنین
در منابع اسلامی در مورد مشاهده، گفتگو، بشارت به بهشت و نشان دادن نعمتهای آن به مؤمنین درستکار توسط فرشته مرگ در لحظه جان دادن آیات و روایات بسیاری وجود دارد، امّا اینکه انسان در هنگام مرگ، فرشتگان قبض روح را در چه شکل و شمایلی مشاهده میکند و رفتار آنان با مؤمنین چگونه است، باید گفت این حالت نیز به عمل و شخصیت فرد بستگی دارد. انسان خوب و نیکوکار آنها را به شکل خوب و همراه با بشارت، سلام و تحیت مشاهده میکند؛ چنانچه قرآن کریم به آن اشاره کرده و میفرماید: «الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیبینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (همان کسانی که فرشتگان جانشان را در حالی که پاکند میستانند [و به آنان] میگویند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام میدادید به بهشت درآیید. سوره نحل، آیه ۳۲). مبالغه نیست اگر بگوئیم انسانهای خوب و مؤمن بسیاری پیرامون همه ما وجود داشتند که هنگام مرگ و به شهادت اطرافیان به مرحله شهود قبل از انتقال به عالم برزخ رسیدند و مشاهدات زیبا و لحظات خاصی را تجربه کردند و این اشخاص با عاقبت بسیار خوبی چشم از این جهان فروبستند، لذا این آیه به خوبی از حال بندگان خوب خدا در لحظه مفارقت روح از بدنشان حکایت میکند.
یک نمونه از قبض روح بسیار ویژه متعلق به لحظه وفات پیامبر اکرم (ص) است که در روایات شیعه و اهل تسنن آمده است. ساعات آخر از عمر شریف رسول اکرم (ص) باقی مانده بود، «جبرئیل» بر آن حضرت نازل شد و اندکی بعد «عزرائیل» به زمین فرود آمد، جبرئیل پس از جویا شدن احوال پیامبر اکرم، به آن حضرت گفت: اینک «عزرائیل»، اجازه ورود بر شما را دارد، با اینکه پیش از شما از احدی اذن ورود نخواسته و پس از شما هم، از کسی اجازه نخواهد خواست! رسول خدا (ص) به «جبرئیل» گفت: به وی اجازه ورود بده. «عزرائیل» در شمایل یک جوانی خوش سیما بهحضور مبارک شرفیاب شد و در برابر رسول اکرم (ص) قرار گرفت و گفت: یا رسول الله! خدای تعالی مرا بسوی تو اعزام کرده است و دستور داده، هر چه تو بفرمائی من اطاعت کنم؛ اگر دستور دهی، جان تو را قبض کنم، قبض میکنم. و اگر دستور دهی تو را به حال خود واگذارم، از تو نیز اطاعت کرده و قبض روحت نخواهم کرد. رسول خدا (ص) فرمود: هر وظیفهای که نسبت به من داری، انجام بده. «عزرائیل» گفت: وظیفه من بسته به فرمان شماست. «جبرئیل» گفت: یا احمد! خدای تعالی اشتیاق دیدار تو را دارد. رسول خدا (ص) با شنیدن خبر اشتیاق خداوند به دیدار پیامبرش فرمود: «لا بَلِ إلی الرَّفیقَ الْاَعْلی» یعنی من به دیدار رفیق اعلی اشتیاق دارم و مرا به سوی او ببر. رسول خدا (ص) بدین گونه دار فانی را وداع گفتند.
رفتار فرشتگان قبض روح با ستمکاران
اما در خصوص قبض روح انسانهای خداناباور. اینان اگر ظالم و ستمکار باشند، فرشتگان را با چهرههای ترسناک میبیند: «یوْمَ یرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لا بُشْری یوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمینَ وَ یقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً»؛ روزی که فرشتگان (مرگ یا عالم برزخ یا صحنه قیامت) را میبینند. در آن روز گناهکاران را بشارتی نیست و (به فرشتگان) میگویند: ما را ایمنی کامل دهید! و فرشتگان میگویند: سخت ممنوع است (بر شما رحمت و بهشت خدا) – سوره فرقان؛ آیه ۲۲. از احوال اینگونه افراد نیز کم نشنیده ایم و بسیاری هم پیش از مردن موجودات ترسناک و غریبی را که تا پیش از آن ندیده بودند مشاهده و اطرافیان را از آنچه در آن لحظه میدیدند خبر میدادند.
خدای متعال در آیاتی به گفتگوی فرشتگان و ستمکاران در هنگام مرگ تصریح کرده، این گفتگو را چنین بیان میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً»؛ (کسانی که فرشتگان (قبض روح) روح آنها را گرفتند، در حالی که به خویش ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صف کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، [تحت فشار و] مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خداوند، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است) سوره نساء، آیه ۹۷.
همچنین میفرماید: «وَ لَوْ تَری إِذْ یتَوَفَّی الَّذینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریقِ»؛ (ای پیامبر! اگر ببینی کفار را هنگامی که فرشتگان (مرگ) جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند: بچشید عذاب سوزنده را! (به حال آنها تأسف خواهی خورد!) سوره انفال، آیه ۵۰.
و نیز میفرماید: «وَلَوْ تَرَیٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِکَةُ بَاسِطُو أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ، الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنْتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ» (و اگر (فضاحت و سختی حال) ستمکاران را ببینی آن گاه که در سکرات موت گرفتار میشوند! و فرشتگان (برای قبض روح آنها) دست (قهر و قدرت) بر آورند و گویند: جان از تن به در کنید، امروز کیفر عذاب و خواری میکشید چون بر خدا سخن به ناحق میگفتید و از (حکم) آیات او گردنکشی و تکبّر مینمودید) سوره انعام، آیه ۹۳.
آنجاست که کافران و خداناباوران وقتی با حقیقت برزخ و اینکه حساب و کتاب دقیقی در پیش رو دارند آرزوی بازگشت به حیات و جبران مافات میکنند و به تعبیر قرآن کریم: «حَتَّی إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ» (تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد میگوید پروردگارا مرا بازگردانید، شاید من در آنچه وانهاده ام کار نیکی انجام دهم نه چنین است این سخنی است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد) آیههای ۹۹ و ۱۰۰ سوره مومنون، اما هیهات.
خداوند همچنین در آیات آغازین سوره نازعات به انواع فرشتگان قبض روح اشاره میکند و میفرماید: «وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا» (سوگند به فرشتگانی که [از کافران] به شکل سخت و اغراق آمیزی جان میستانند و به فرشتگان نشاط آفرینی که جان [مؤمنان] را به آرامی گیرند) آیههای ۱ و ۲ سوره نازعات. خداوند این هشدار را به کافران میدهد که لحظه مرگ سختی در انتظار آنهاست اما به مؤمنان مژده میدهد که هنگام مفارقت روح از بدن، نشاط و راحتی خاصی را تجربه خواهند کرد.
با دقت کردن در آیات مربوط به لحظه مرگ و بشارت دادن بهشت به آدمهای خوب و وعده آتش جهنم به بدکاران و ستمگران از سوی فرشتگان شاید این پرسش در ذهن بسیاری از ما شکل بگیرد که مگر نباید عالم برزخ را طی کرد و مراحل برانگیخته شدن و عالم محشر و حساب را پشت سر گذاشت سپس از پل صراط عبور و آنگاه به بهشت و یا جهنم رفت پس چگونه است که فرشتگان مرگ در لحظه قبض روح انسان یا بعد از آن او را به بهشت یا جهنم فرا میخوانند؟ میتوان اینگونه استنتاج کرد که بشارت دادن فرشتگان به آدمهای خوب و وعده آتش جهنم به ستمگران در لحظه مفارقت روح از بدن به معنی ورود آنان به بهشت برزخی و جهنم برزخی است، با اینحال برخی معتقدند به دلیل اینکه زمان در عالم برزخ برای اموات بی معناست، انسانها بلا فاصله پس از مردن وارد عالم ماورا میشوند، قیامت آنها برپا شده و بهشت و جهنم خود را مشاهده میکنند.
لحظه کشف و شهود و قرار گرفتن در دروازه عالم برزخ
اهل معرفت زمان احتضار و مرگ را «معاینه» گویند؛ برای آنکه آثار آن عالم را بالعیان مشاهده میکند، و چشم غیبی ملکوتی گشوده میشود و شمّهای از احوال ملکوت بر او کشف شده و برخی آثار و اعمال و احوال خویش را مشاهده میکند.
بسیار واضح است که تفاوت مشهودات اهل ایمان و کفر به اعمال آنها بستگی دارد؛ اهل ایمان و عمل صالح از کرامات حق تعالی بهره مند میشوند و مناظر مطبوع و دلپذیر را مشاهده میکنند؛ ولی اهل کفر و نفاق به مقدار غفلتشان و به اندازه حظّ و بهره خود و آنچه در دار دنیا کسب کردهاند، آثار غضب و قهر الهی را مشاهده میکنند.
امام صادق (علیه السلام) در وصف افراد محتضر این گونه میفرماید: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یحْضُرُهُ الْمَوْتُ إِلَّا رَأَی مُحَمَّداً وَ عَلِیاً حَیثُ تَقَرُّ عَینُهُ، وَ لَا مُشْرِکٌ یمُوتُ إِلَّا رَآهُمَا حَیثُ یسُوؤُهُ»؛ هیچکس نیست که مرگش فرا رسد، مگر آنکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) همگی (با بدنی مثالی) نزد او مجسم و حاضر میشوند، به طوری که آنان را میبیند. اگر محتضر از مؤمنان باشد، وقت مشاهده به آنان علاقه پیدا میکند و عشق میورزد، و اگر از مؤمنان نباشد، هنگام مشاهده ایشان، آنان را دشمن میدارد و به دیدار آنان علاقهای ندارد.»
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به «حارث بن اعور همدانی» فرمودند: «یا حَارِث هَمْدَان، مَنْ یمُتْ یرَنِی مِنْ مُؤْمِنٍ اَوْ مُنَافِقٍ قُبُلاً» (ای حارث همدانی! بدان هر کس از مؤمنان و منافقان که بمیرد، مرا میبیند).
امام صادق (علیه السلام) در خصوص آخرین تلاشهای شیاطین برای شک افکندن در دل انسان مؤمن هنگام مرگ میفرماید: «مَا مِنْ أَحَدٍ یحْضُرُهُ الْمَوْتُ إِلَّا وَکَّلَ بِهِ إِبْلِیسُ مِنْ شَیاطِینِهِ مَنْ یأْمُرُهُ بِالْکُفْرِ، وَ یشَکِّکُهُ فِی دِینِهِ حَتّی تَخْرُجَ نَفْسُهُ، فَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً لَمْ یقْدِرْ عَلَیهِ، فَإِذَا حَضَرْتُمْ مَوْتَاکُمْ، فَلَقِّنُوهُمْ شَهَادَةَ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتّی یمُوتَ»؛ هیچ انسانی نیست، مگر اینکه در هنگام مرگ شیطان، یکی از مأمورین خود را نزد او حاضر میکند تا وی را وسوسه کند و در دینش به شک اندازد و او را به کفر بکشاند. این وسوسه ادامه دارد تا اینکه روح از بدن او خارج شود؛ اگر محتضر از مؤمنان حقیقی باشد، شیطان نمیتواند بر او غالب شود و دین و ایمانش را بگیرد. پس هرگاه یکی از شما بر بالین شخصی از کسان خود رفتید که مرگش فرا رسیده است، شهادتش را به او تلقین کنید تا شیطان به او دست نیابد.
انسان در لحظه مرگ چه می بیند؟
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «لَا یزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ وَ لَا یتَیقَّنُ الْوُصُولَ إِلَی رِضْوَانِ اللَّهِ حَتَّی یکُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَکِ الْمَوْتِ لَه. ِ. ثُمَّ یقُولُ لَهُ انْظُرْ فَینْظُرُ فَیرَی مُحَمَّداً وَ عَلِیاً وَ الطَّیبِینَ مِنْ آلِهِمَا فِی أَعْلَی عِلِّیینَ فَیقُولُ لَهُ أَ وَ لَا تَرَاهُمْ هَؤُلَاءِ سَادَاتُکَ وَ أَئِمَّتُکَ هُمْ هُنَاکَ جُلَّاسُکَ وَ آنَاسُکَ أَ فَمَا تَرْضَی بِهِمْ بَدَلًا مِمَّا تُفَارِقُ هَاهُنَا فَیقُولُ بَلَی»؛ مؤمن پیوسته از قیامت بیمناک است و یقین ندارد که آیا مقام خشنودی و رضای خدا را دریافت خواهد کرد یا نه، تا هنگام مرگ و آمدن ملک الموت؛ فرشته مرگ به او میگوید: اینک تماشا کن! محتضر نگاه میکند. محمد و علی و پیشوایان معصوم (علیهم السلام) را در اعلا علیین مشاهده میکند. فرشته به او میگوید: آنها پیشوایان و رهبران تو هستند و در آنجا با تو همنشین و مأنوس خواهند بود. اکنون حاضری به جای کسانی که اکنون در دنیا از آنها مفارقت میکنی، این همنشینها را انتخاب نمایی؟ میگوید: آری…».
ظاهر شدن ایشان برای عموم مردم در حال احتضار و در قبر، امری ممکن و واقع شدنی است؛ زیرا در آن حال و در آنجا حجابهای عالم ماده برای مؤمن و کافر از دیدهها برداشته میشود، پس انسان مؤمن ایشان را میبیند، به صورتی که دوست میدارد و کافر میبیند، به نحوی که آنها را دوست نمیدارد.
و امّا حاضر شدن ایشان موقع جان دادن به این سبب است که بر کارهای او شهادت دهند و او را به فرشته مرگ معرفی کنند. اگر محتضر از اولیا الله و دوستان و شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام باشد، سفارش او را به ملک الموت میکنند و میگویند: ای گیرنده جانها! ملاحظه حال این محتضر را بکن؛ زیرا او از دوستان و شیعیان ماست. ملکالموت نیز با کمال مهر و محبّت و به آسانی جان او را از بدنش بیرون میآورد. بعد از مرگ در پیشانی آن مؤمن نوشته میشود: این شخص از دوستان و شیعیان علی و اولادش (علیهم السلام) است.
اگر محتضر از منافقان و دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السلام باشد به ملک الموت میگویند: این شخص از دشمنان ما خانواده بود و در دنیا با ما ارتباطی نداشت. هر گونه که صلاح میدانی با او رفتار نما! فرشته مرگ نیز با شدت و سختی جان او را از بدنش بیرون میکشد، و بعد از مرگ هم در پیشانی او نوشته میشود: این شخص منافق یا کافر است.
شگفت زدگی مشرکین از عالم پس از مرگ
آنچه در بالا به آن اشاره شد احوالات انسان در لحظه مفارقت روح از بدن است، لحظهای که او را با عالم ناشناختهای به نام عالم برزخ آشنا میکند و از آنجا سفر پر ماجرای خود را تا عالم جهان آخرت آغاز میکند.
با ورود به عالم آخرت، انسانها با این عالم شگفت انگیز آشنا میشوند. قرآن کریم به شگفت زدگی مشرکین در خصوص عالم پس از مرگ و اعمالی که با خود به جهان آخرت میبرند و آن را فراموش کرده اند اشاره میکند و میفرماید: «وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا» (و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده میشود آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک میبینی و میگویند ای وای بر ما این چه نامه ای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته جز اینکه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده اند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچکس ستم روا نمیدارد) آیه ۴۹ سوره کهف.
علم و قرآن به ما یادآوری میکنند که مرگ نقطه پایان انسان نیست و خبرهای زیادی در عالم پس از مرگ وجود دارد که علم از آن بی خبر است اما خداوند متعال در قرآن کریم اشارههای زیادی به آن عالم میکند، برای مثال: «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است ای کاش میدانستند) آیه ۶۴ سوره عنکبوت. علم ممکن است به مقدار ناچیزی از حیات نباتی انسان پس از مرگ دست یافته باشد اما عالم برزخ عالمی نیست که خداناباوران توفیق درک آن را پیدا کرده باشند چراکه درک صحیح این عالم نیازمند ایمان به خدا و تسلیم در برابر قدرت و اراده بی همتای اوست.
به یادآورن اعمال گذشته تنها به لحظه مفارقت روح از بدن مربوط نمیشود بلکه همزمان با زنده شدن انسان برای حضور در دادگاه عدل الهی و گرفتن کارنامه اعمال خود نیز مربوط میشود. قرآن در این زمینه میفرماید: «فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَی، یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَی، وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرَی، فَأَمَّا مَنْ طَغَی، وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا، فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَی، وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَی» (پس آنگاه که آن هنگامه بزرگ دررسد، [آن] روز است که انسان آنچه را که در پی آن کوشیده است به یاد آورد، و جهنم برای هر که بیند آشکار گردد، اما هر که طغیان کرد، و زندگی پست دنیا را برگزید، پس جایگاه او همان آتش است، و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس باز داشت، پس جایگاه او همان بهشت است) آیههای ۳۴ تا ۴۱ سوره نازعات.
از خداوند متعال میخواهیم دست مارا در لحظه دشوار سکرات مرگ بگیرد و فرشتههای مهربان و نشاط آفرینش را به سراغ ما بفرستد و در لحظه یادآوری اعمال گذشته، چشم مارا به جمال پیامبر اکرم (ص) و خاندان مطهرش روشن کند، مارا شرمسار ایشان نسازد و با گناهان کمتری پا به سرای آخرت بگذاریم.
۶۵۶۵
آخرین دیدگاه