تلویزیون با نام طنز مخاطب را نادیده و خشمگین می‌کند/ شوخی یا تمسخر؟

تلویزیون با نام طنز مخاطب را نادیده و خشمگین می‌کند/ شوخی یا تمسخر؟

تلویزیون، با ساخت برنامه‌های که نامش را طنز گذاشته بیش از آن که تلاش کند تا مخاطب را اقناع‌ و با خود همسو کند او را به مرز خشونت کشانده است.

مهسا بهادری: «همه ما، چه شما به عنوان هنرمند، چه ما به عنوان مسئولین صداوسیما، باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقه‌ای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینه‌های کم‌تر ساخته می‌شد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمی‌توانیم خودمان را تبرئه کنیم.»

این چند خط بخشی از صحبت‌های پیمان جبلی در چهارم اردیبهشت امسال است که در نشست خبری با جمعی از هنرمندان مطرح کرد، احتمالا بارها این پرسش را شنیده‌اید که چرا مخاطبان تلویزیون کاهش پیدا کرده است؟ یا حتی از زبان آدم‌هایی که به نحوی با تلویزیون ارتباط دارند این گزاره را شنیده‌اید که مخاطب تلویزیون در حال کاهش است یا صداوسیما مخاطبان خود را از دست داده است؛ اما چرا این اتفاق رخ داده؟

کمی به قبل‌تر بازگردیم، کم شدن مخاطب در شرایطی که تلویزیون برای برنامه‌سازان خود فراهم کرده، اتفاق چندان دور از ذهنی نیست. صداوسیما در شرایطی بود که به دلیل نداشتن ایده‌ای تازه برای ساخت برنامه، در حال از دست دادن مخاطبانش بود و برای آنکه این خلا را از بین ببرد دست به ساخت برنامه‌هایی زد که کشورهای دیگر مشابه آن‌ها را سالیان قبل ساخته بودند.

برنامه‌هایی مانند «اعجوبه‌ها»، «عصر جدید» و «دورهمی» که نمونه مشابه آن در کشورهای آمریکایی و اروپایی ساخته شده بود. این برنامه‌ها وقتی به ایران آمدند و ایرانیزه شدند هم در رسته برنامه‌های پر مخاطب قرار گرفتند اما به مرور زمان و با روی کار آمدن پیمان جبلی به عنوان رییس سازمان صداوسیما هر یک از این برنامه‌ها به شیوه‌ای از آنتن حذف شدند؛ برنامه‌های پر مخاطب دیگری مانند «خندوانه»، «کتاب‌باز» و… هم از آن دسته برنامه‌های پر مخاطبی بودند که در ماه‌های اخیر سرنوشتشان حذف شدن بود. این آن چیزی است که دست‌کم در دو سال اخیر بر تلویزیون گذشته، حالا نگاهی بیندازیم بر وضعیت فعلی برنامه‌سازی در تلویزیون.

خوانش یکسان از ماجرا

در این شرایط هم کماکان این موضوع طرح می‌شود که چرا مخاطبان تلویزیون روز به روز در حال کاهش است. یک دلیل ساده برای پاسخ دادن به این پرسش وجود دارد آن هم این است که تلویزیون تریبون را به دست موافقان خود داده و شنیدن عقاید گروه مخالف را بر نمی‌تابد وقتی این وضعیت ادامه پیدا کند، به صورت تدریجی، تلویزیون مرجعیتش را نزد مخاطبان از دست می‌دهد، چون قرار نیست که همه افراد نظرات مشابهی داشته باشند و نیاز است که نماینده همه اقشار و تفکرها نظرات خود را به زبان بیاورند.

نکته اصلی که در این میان مطرح می‌شود، این است که تلویزیون فضایی به مخالفین دیدگاه خود نمی‌دهد و با ساخت برنامه و اخباری که در راستای دیدگاه خود است، سعی دارد تا تنها یک روایت را به مخاطب خود القا کند و این در شرایطی است که در رسانه‌های دیگر و فضای مجازی، یک ماجرا، از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد و باتوجه به افزایش استفاده از رسانه‌های جمعی و بیشتر شدن هوش رسانه‌ای مخاطبان، هر بیننده‌ای با هر دیدگاهی دوست دارد و حتی نیاز دارد که عقاید مخالفین خود را بشنود و آن‌ها را مورد بررسی قرار دهد ولی وقتی گروه‌های مختلف نماینده خود را در رسانه‌ای که نامش ملی است نمی‌بینند، به سمت رسانه‌های دیگر می‌روند.

القا یا اقناع

یکی از کارکردهای رسانه، اقناع سازی مخاطب است. اقناع یعنی پیام به گونه‌ای ارسال شود که گیرنده پیام با رغبت، میل و رضایت کامل، پیام را بپذیرد. تلقین که نوعی متقاعدسازی نا هوشیارانه و نا آگاهانه است، از شیوه‌های رایج اقناع به حساب می‌آید. تلقین نوعی فرآیند ارتباطی است که موجب پذیرش مسئله مورد نظر اقناع‌گر می‌شود؛ اما این پذیرش مبتنی بر دلایل منطقی نبوده و به‌صورت، غیرحساب‌گرانه و ناآگاهانه محقق می‌شود.

برخی شگردهای تلقین عبارتند از: القاء تدریجی یک اندیشه، طرح سؤال، تکرار، بزرگ‌نمایی و مبالغه یا کوچک‌نمایی، ایجاد ترس و… .

حالا نکته اساسی که در این میان وجود دارد این است که تکرار یک پیام می‌تواند منجر به شرطی شدن آن شود و سبب پاسخ مخاطب شود و این دقیقا روشی است که برنامه‌های تلویزیونی در پیش گرفتند و تلاش دارند با استفاده از روش تکرار صحت و سقم صحبت‌های خود را به مخاطبان اثبات کنند، اما واقعیت ماجرا این است که تکرار سبب نمی‌شود تا یک ماجرا قطعا درست باشد.

بیشتر بخوانید:

برادران قاسم‌خانی و سروش صحت حذف شدند؛ مانند «ساختمان پزشکان» را چه کسی بسازد؟

صداوسیما می‌خواهد مرجع باشد؟ به عمل کار برآید به سخندانی نیست!

توضیح جبلی درباره حمله سایبری به صداوسیما/ آیا دستمزد مهران مدیری را پس می‌گیرند؟

یکی دیگر از شیوه‌هایی که تلویزیون این روزها در پیش گرفته، ساخت برنامه‌های طنز برای اقناع‌سازی مخاطبان است. راهی که موجب می‌شود تا پیام آن‌ها با احساسی خوب و مفرح در ذهن مخاطب باقی بماند.

یکی از این برنامه‌هایی که تلویزیون به زعم خود در حوزه طنز ساخته تا مخاطب را اقناع کند، برنامه‌ای است که تقلیدی ناشیانه از یک برنامه‌ طنز ماهواره‌ای است که رسانه‌های فارسی زبان بیگانه آن را ساخته بودند تا بتوانند با استفاده از حرف خود را به مخاطب القا کنند. حالا هم صداوسیما با ساخت چنین برنامه‌ای می‌خواهد اتفاقات و رویدادهایی که در جامعه می‌گذرد را با زبان طنز بیان کند؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در این مورد هم ضعیف عمل کرده است. یکی از ایرادهای این برنامه عدم تفیک مرز طنز و تمسخر است. برنامه‌ای که در میان شوخی‌های خود، بعضا ممکن است مخالفان دیدگاه تلویزیون را خشمگین کند. در صورتی که طنز اگر همراه با توهین و تمسخر نباشد به سادگی می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند.

طنز این برنامه که مبتذل هم هست، بیش از آنکه مخاطب را با خود همراه سازد باعث ایجاد خشم و نفرت می‌شود چرا که مخالفان دیدگاه تلویزیون نه تنها تریبونی برای صحبت و بیان عقاید خود پیدا نمی‌کنند، بلکه باورها و دیدگاه‌هاشان نیز با نام طنز مورد تمسخر قرار می‌گیرد.

در گام بعدی بازهم تلویزیون خواسته با ساخت برنامه‌ای به نام «صبحانه ایرانی» به روز و در لحظه عمل کند که آن هم به نظر نمی‌رسد چندان موفق بوده باشد. برنامه صبحگاهی شبکه دو با عنوان «صبحانه ایرانی» از یک میز اصلی با حضور مهمانان مختلف و چندین میز تخصصی با عناوین گوناگون بهره می‌برد و با نگاهی عمیق‌تر به موضوعات مختلف سعی در بررسی تخصصی مباحث دارد. مجریان این برنامه وحید رونقی، مجید یحیایی و فاطمه افشاریان هستند.

میز تاریخ اسلام با کارشناسی حجت‌الاسلام طباخیان، میز سلامت (حکیم خیراندیش)، میز جهان (الهام عابدینی)، میز تاریخ معاصر (امیرحسین ثابتی)، میز سواد رسانه‌ای (محمد لسانی)، میز مصرف خانواده (نفیسه سادات موسوی)، میز طنز(محمدرضا شهبازی)، میز ورزش (مجید یحیایی) و … از جمله عناوین و موضوعات این برنامه هستند. کارشناس-مجریان این برنامه، تهیه گزارش میدانی، پلی‌بک، گفت‌وگو با مهمان برنامه و … را بر عهده دارد.

ماجرا این است که محمد لسانی که میز سواد رسانه‌ای را می‌گرداند، نمی‌داند وقتی قرار است یک روزنامه‌ای را نقد کند، هدف این نیست که با گوشه و کنایه به تحلیل محتوای آن بپردازد و نکته دیگر این است که به هیچ عنوان قرار نیست روزنامه‌هایی که عقاید هم سو با صداوسیما دارند مورد تشویق و تمجید قرار بگیرند و روزنامه‌هایی که دیدگاه همسو ندارند در رسانه‌ای که پسوند آن ملی است تخریب شوند، چرا که این روزنامه‌ها مجوزهای خود را پیش از این‌ها گرفته‌اند و قرار نیست که اگر فرد یا افرادی تریبون به دست دارند به ناشیانه‌ترین حالت ممکن آن‌ها را نقد و مورد بررسی قرار دهند.

۵۷۲۴۵

پست بعدی

واقعا شرم نکردید؟ / مجری برنامه‌تان هم بغض کرد / استفاده ابزاری تلویزیون از تصویر و صدای «کیان» یک روز بعد از شهادتش

ش نوامبر 19 , 2022
عصر ایران نوشت: آیا نباید هیچ کسی از برنامه‌سازان و یا طراحان سوال برنامه از خود بپرسد چنین سوالی در این زمان جایی از اعراب دارد؟ حال بعد از گذشت دو روز از این قضیه، کسی به اشتباه بودن چنین کاری اعتراف کرده است؟ کسی هست که مسولیت این خطا […]

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000