ایلنا نوشت: فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: هرچه قدرت کمتر باشد، امکان صحبت و لابی کردن و به نتیجه رسیدن کمتر خواهد بود؛ اما اینکه به خاطر این موضوع اصلاً نباید صحبت کرد هم کار بسیار اشتباهی است و باید این راه باز بماند. چون زمان میتواند مشخص کند که معادلات قدرت چگونه است.
در حال حاضر اصلاحطلبان در ساحت قدرت توان اندکی دارند؛ لذا نمیتوانند انتظار داشته باشند که از یک حدی بیشتر تأثیرگذار شوند. بحث آشتی ملی هم از همین نوع است. خیلی از کسانی که در اردوگاه اصولگرایی هستند، ضرورتی در آشتی ملی نمیدانند یا حتی ممکن است بگویند که اصلاً موضوعیت ندارد.، یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: احزاب ما خیلی ضعیفتر از این حرفها هستند که بتوانند برنامههای گستردهتری داشته باشند و با مردم ارتباط برقرار کنند؛ در واقع احزاب در حد بحث و بررسی مسائل سیاسی روز بروز دارند. در حالی که ابعاد کار با مردم و جامعه مدنی طلب میکند که احزاب در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر از این کار کنند. هر چند که معتقد هستم که اصلاً کاری نکردهاند لذا احزابی که الآن در حاشیه هستند اگر بخواهند توانمند شوند و کارهای مؤثری کنند، ضرورت دارد که در زمینههای اجتماعی و فرهنگی فعال باشند و در زمینه مسائل اقتصادی کشور هم صاحب نظر باشند.
محمدرضا نعیمیپور فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از دیدار اخیر برخی از فعالان اصلاحطلب با رئیسجمهور، رئیس قوه قضاییه و دبیر شورای عالی امنیت ملی چیست، گفت: این دیدارها در هر صورت کار خوبی است و صرف نظر از این که چه نتایجی داشته باشد، باید با مقامات و مسئولان حاکمیت صحبت کرد. چون صحبت نکردن هیچ دردی را دوا نمیکند و بهتر است طرفین از نقطهنظرات همدیگر مطلع باشند.
وی افزود: البته باید رعایت شود که این گفتوگو بین طرفین باشد و از گفتوگوهای رسانهای فاصله بگیرد. گفتوگوهای رسانهای جایگاه خودش را دارد و قبلا هم انجام شده است. اما گفتوگوهای حضوری و خصوصی نیاز است برای اینکه احیانا در مورد مسائل کشور نتایجی کسب شود.
نعیمیپور در پاسخ به این سوال که آیا این دیدارها در وضعیت فعلی میتواند گشایشی به وجود بیاورد، گفت: وضعیت موجود خیلی پیچیدهتر از اینها است که با یکی دو جلسه گشایشی ایجاد شود. به هر حال مدتها بین مجموعه اصلاحطلبان و حاکمیت بیاعتمادی و چالشهایی وجود داشته که به سادگی قابل ترمیم نیست. اما اینکه بالاخره نظریات مجموعه اصلاح طلب به طور مستقیم و بدون ملاحظات خاص به حاکمیت منتقل میشود، کار خوبی است و شاید بتواند در آینده راهگشا باشد؛ اما اینکه فکر کنیم با یکی دو ملاقات و جلسه مسئلهای به این پیچیدگی میتواند حل شود، سادهاندیشی است.
نعیمیپور در پاسخ به این سوال در گذشته اصلاحطلبها و حتی شخص آقای خاتمی بارها بحث گفتوگوی ملی و حتی آشتی ملی را مطرح کردند که در زمان خود چندان مورد استقبال واقع نشد. فکر میکنید در نهایت این دیدارها به نتیجهای منجر شود یا خیر. اصلاحطلبان چقدر جدی هستند تا بتوانند این گفتوگوها را به نتیجه برسانند، گفت: بحث و گفتوگو در سطوح قدرت، کاملا به قدرت چانهزنی و نقشی که گروهها در ساحت قدرت دارند، بستگی دارد.
وی افزود: هرچه قدرت کمتر باشد، امکان صحبت و لابی کردن و به نتیجه رسیدن کمتر خواهد بود؛ اما اینکه به خاطر این موضوع اصلاً نباید صحبت کرد هم کار بسیار اشتباهی است و باید این راه باز بماند. چون زمان میتواند مشخص کند که معادلات قدرت چگونه است. در حال حاضر اصلاحطلبان در ساحت قدرت توان اندکی دارند؛ لذا نمیتوانند انتظار داشته باشند که از یک حدی بیشتر تأثیرگذار شوند. بحث آشتی ملی هم از همین نوع است. خیلی از کسانی که در اردوگاه اصولگرایی هستند، ضرورتی در آشتی ملی نمیدانند یا حتی ممکن است بگویند که اصلاً موضوعیت ندارد.
نعیمیپور تصریح کرد: البته این موضوع مهم است و همواره باید در برنامه باشد و در مورد آن صحبت شود. در سطوح مختلف حاکمیت باید راجع به اینکه همۀ معتقدین به جمهوری اسلامی بتوانند در کنار هم باشند و تصمیماتی را متأثر از صحبتهای یکدیگر اتخاذ کنند، رایزنی شود. لذا این کارها هیچ وقت نباید از موضع سیاست و سیاستورزی متوقف شود. در سختترین شرایط و شرایطی بدتر از این هم نباید متوقف شود تا معادلات قدرت اجازه بدهد که با یک توان و قدرت چانهزنی بیشتر این طور موضوعها پیش بیاید.
نعیمیپور در پاسخ به این سوال که آیا در ابتدا نباید احزاب و چهرههای سیاسی رابطه خود با مردم را ترمیم میکردند و بعد به فکر ترمیم رابطه خود با حاکمیت میافتادند، گفت: بزرگترین مشکل کشور و سیاستمداران، چه آنها که در قدرت هستند و چه آنها که خارج از قدرت یا در حاشیه قدرت هستند، این است که بتوانند با جامعه ارتباط برقرار کنند. برقرار کردن ارتباط با جامعه هم کار سادهای نیست. احتیاج به مهارتهای خاصی دارد و میتوان گفت که بخش عمدهای از مشکلاتی که الآن بروز کرده، ناشی از این است که امکان صحبت با مردم یا یک ارتباط منسجم مرتب وجود ندارد. نه از جانب حاکمیت و نه از جانب منتقدان حاکمیت.
وی تصریح کرد: به نظر من، متأسفانه اینکه در جامعه مدنی باید فعال بود و کار کرد، بیشتر یک لقلقه زبان بوده و هیچ وقت به طور عمیق در مورد آن فکر نشده و به طور کافی هم اقدام نشده است. متأسفانه بعضیها آن را در حد یک کار خیریه یا ایجاد سمن یا نهادهای تحت عنوان NGO میدانند. نه اینکه مفید نباشد؛ اما عملا این موارد نمیتوانند به طور گستردهای ارتباط با جامعه مدنی را فراهم کنند و متأسفانه حتی خودشان نمیتوانند با هم هماهنگی کرده و یک کار و هدف را به طور هماهنگ پیش ببرند.
وی تصریح کرد: احزاب ما خیلی ضعیفتر از این حرفها هستند که بتوانند برنامههای گستردهتری داشته باشند و با مردم ارتباط برقرار کنند؛ در واقع احزاب در حد بحث و بررسی مسائل سیاسی روز بروز دارند. در حالی که ابعاد کار با مردم و جامعه مدنی طلب میکند که احزاب در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر از این کار کنند. هر چند که معتقد هستم که اصلاً کاری نکردهاند و لذا احزابی که الآن در حاشیه هستند اگر بخواهند توانمند شوند و کارهای مؤثری کنند، ضرورت دارد که در زمینههای اجتماعی و فرهنگی فعال باشند و در زمینه مسائل اقتصادی کشور هم صاحب نظر باشند. صرف دادن یک سری بیانیه نمیشود عنوان کرد که ما حزب داریم. کار حزب سازماندهی و تشکیلات و ساماندهی مردم است که ما از این جهت دچار خلأ کامل هستیم.
نعیمیپور در پاسخ به این سوال که چرا خبر دیدارهای بخشی از حاکمیت و اصلاحطلبها خیلی با استقبال و توجه مردم همراه نشد، گفت: اولا اینکه مردم چه کسانی هستند. همۀ ما از مردم صحبت میکنیم؛ اما معلوم نیست که منظور از مردم چه کسانی هستند. در واقع ما به مخاطبان خود و کسانی که مسائل و حرفهای ما را دنبال میکنند، عنوان مردم میدهیم. غیر از ما کسان دیگر هم این کار را میکنند؛ بنابراین این حرف کلی که مردم این طور میخواهند یا این طور نمیخواهند، خیلی دقیق نیست و ما را به اشتباه و انحراف میاندازد؛ یعنی اصلاحطلبان و سایرین.
وی افزود: باید اول تکلیف این مسئله روشن شود؛ اما مهمتر از آن این است که این مباحث مربوط به افکار عمومی و واکنش آنها نیست. اینها در سطح سیاستورزی و سیاست است که شاید اصلاً مورد علاقه مردم هم نباشد فقط نتایج این کارها میتواند مورد توجه باشد. لذا سیاست مدار کسی است که ضمن اینکه به افکار عمومی توجه دارد، از افکار عمومی به عنوان ابزار در سیاست در جای خود استفاده میکند. نه اینکه تنها ابزار و تنها نقطه قوتش این باشد که بخواهد به طور مرتب و در هر موضوعی با افکار عمومی صحبت کند، قبل از اینکه نتایج کارها، صحبتها و اقداماتش روشن باشد.
نعیمیپور تصریح کرد: اتفاقا من اعتقاد دارم که خلط مبحث در این قضیه باعث شده است که اشتباهات فاحشی توسط سیاستمداران صورت بگیرد و به جای اینکه برای حل مسائل کشور پیش قراول باشند، دنباله رو فضایی هستند که بیشتر هم در فضای مجازی شکل میگیرد و این دنباله رویی برای سیاست مدار اشکال اساسی است.
بیشتر بخوانید :
خاتمی: ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد / ندیدن یا انکار وضع بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل می شود، نارضایتی را از بین نمی برد حجاریان: معترضان میگویند، میخواهیم زندگی کنیم / کاسترو گفته بود، وضع وحشتناکی در ایران دارید،همه راهها را بستهاید، لااقل یک راه را باز کنید
۲۱۲۲۰
آخرین دیدگاه