مرد جوانی که مدعی است برای پایان دادن به عشق ممنوع مردی به همسرش دست به جنایت زده است جزئیات قتل را توضیح داد.
به گزارش اعتمادآنلاین، مرد جوان بعد از اینکه نتوانست مقتول را راضی کند تا از زندگیاش خارج شود و دست از سر همسرش بردارد، او را کشت.
این پرونده زمانی تشکیل شد که جسد مردی در اطراف یک روستا در غرب تهران پیدا شد. یکی از اهالی روستا به پلیس گفت: دو روز قبل مرد جوانی به روستا آمد. ماشینش در گل گیر کرد. به او گفتم میتوانم کمکش کنم و با تراکتورم ماشینش را از گل بیرون کشیدم. او هم بعد از کمک من به حسابم پول ریخت و بعد هم رفت.
وقتی ماموران شمارهحساب را ردیابی کردند متوجه شدند مرد جوان ارسلان نام دارد.
با شناسایی و بازداشت ارسلان مشخص شد مقتول از مدتی قبل با همسر ارسلان رابطه داشته و این جنایت در پی عشق ممنوعه رخ داده است.
اعتراف به قتل
متهم در بازجوییها گفت: من و همسرم فرشته چند سال است که با هم زندگی میکنیم؛ اما مدتی بود به رابطه همسرم با یک مرد غریبه پی برده بودم. همسرم را زیر نظر گرفتم و از او درباره این رابطه سوال کردم. تا اینکه فهمیدم مرد جوانی به نام آرین با همسرم رابطه برقرار کرده است. شماره تلفن آرین را پیدا کردم و با او تماس گرفتم. به او گفتم دست از سر همسر و زندگیام بردارد. گفتم من همسرم را دوست دارم و میخواهم با او زندگی کنم؛ اما آرین هر بار با قلدری میگفت این موضوع به من ارتباطی ندارد و او هر کاری که دلش بخواهد انجام میدهد. او با بیاعتنایی جوابم را داد و با رفتارهایش مرا تحریک کرد. آدمی نبودم که بخواهم کسی را بکشم و میخواستم این مساله را مسالمتآمیز حل کنم به همین خاطر هم با همسرم پیش روانشناس رفتیم و در نهایت همسرم قبول کرد رابطهاش را با آرین قطع کند؛ اما آرین دستبردار نبود، حتی چند جلسه هم با آرین پیش روانشناس رفتیم اما او زیر بار نرفت. به همین خاطر آخرین بار با او تماس گرفتم و با هم قرار ملاقات گذاشتیم. میخواستم با او صحبت کنم و متقاعدش کنم دست از سر زندگیام بردارد.
او ادامه داد: چون میدانستم آرین قویهیکل است از ترسم همراه خودم یک چاقو برداشتم، تا اگر لازم شد بتوانم از خودم دفاع کنم. من در ماشین با او صحبت کردم و گفتم فرشته متاهل است و بهتر است به این رابطه کثیف پایان دهد؛ اما او حرفهای نامربوط زد. آرین میگفت عاشق همسرم شده و با او رابطه برقرار کرده است. از من خواست فرشته را طلاق دهم. از شنیدن حرفهای او عصبانی شدم و چاقویی را که همراه داشتم بیرون آوردم و چند ضربه به او زدم. جسد را در روستایی اطراف تهران رها کردم و گریختم. چاقو را نیز در میان راه به جوی آب انداختم و به خانه برگشتم.
متهم گفت: در بین راه هنگام خروج از باغ وقتی ماشینم در گل گیر کرده بود از یکی از اهالی محل کمک گرفتم و در عوض به شمارهکارت مرد جوان پول واریز کردم و از همین طریق ماموران پلیس مرا ردیابی و بازداشت کردند.
به دنبال اعترافهای این مرد و بازسازی صحنه جرم برای او کیفرخواست صادر و پروندهاش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و او از خود دفاع کرد.
ادعای جدید در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، اولیای دم درخواست قصاص کردند. آنها گفتند ارسلان به دروغ مساله ناموسی را مطرح کرده است؛ اما آنها نمیدانند او با چه انگیزهای آرین را کشته است. به همین خاطر حاضر به گذشت نیستند.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و اتهام قتل را پذیرفت اما مدعی شد در دفاع از خودش دست به چاقو برده و آرین را کشته است.
متهم گفت: باور کنید من چند بار با آرین صحبت کردم تا دست از سر همسر و زندگیام بردارد اما او با قلدری حرف خودش را میزد و از من میخواست تا فرشته را طلاق دهم. حتی ما چند مرتبه با هم پیش مشاور رفتیم اما او دستبردار نبود. به همین خاطر آخرین بار با او قرار ملاقات گذاشتم. وقتی با هم درگیر شدیم او با چاقو به من حمله کرد و من برای دفاع از خودم چاقو کشیدم و چند ضربه به دستوپا و یک ضربه به پهلویش زدم. اگر من ضربات را نمیزدم حتماً خودم کشته میشدم. آرین مرد ثروتمندی بود، او میخواست با ثروتش و شرایط مالی خوبی که دارد همسرم را که عاشقش بودم از من بگیرد.
بعد از گفتههای متهم با توجه به پایان وقت اداری هیات قضات ادامه رسیدگی را به بعد موکول کردند.
آیا این خبر مفید بود؟ 3 2
نتیجه بر اساس 3 رای موافق و 2 رای مخالف
آخرین دیدگاه