غزل حضرتی- دریاچه ارومیه در حال حاضر تبدیل به مهمترین موضوع محیطزیست ایران شده است؛ دریاچهای در شمال غرب کشور که بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه هم به حساب میآید و در آستانه خشکی کامل است. سازمان حفاظت محیط زیست که مسئولیت اصلی حفظ تالابها و حوضههای آبریز را دارد، تاکنون موفق به احیای آن نشده است. ستادی به نام ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولت قبل تشکیل شد که آن هم به دلایل متعدد به هدف نرسید و دریاچه به حال خود رها شد. تبعات خشک شدن این دریاچه با وسعت 5200 کیلومترمربع، بسیار بیشتر از آنچه در تصور ماست پیشبینی شده است. مهاجرت اجباری به واسطه بلند شدن غبار نمکی یکی از بحرانهای عدیدهای است که این منطقه به خود خواهد دید.
ستاد احیایی که امروز خبری از آن نیست و باید آن را تقریباً منحلشده حساب کرد، با چند هدفگذاری برای احیای دریاچه، گامهایی را در این زمینه برداشته بود که از جمله آنها تلاش برای کاهش سطح زیر کشت اراضی کشاورزی، تغییر الگوی کشت و لزوم تخصیص حقابه دریاچه از سوی وزارت نیرو بود که هیچکدام سرانجام درستی پیدا نکرد.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص سکوتی که درباره دریاچه ارومیه کرده توضیح داد: سازمان حفاظت محیط زیست درباره این موضوع سکوت نکرده است. نامهنگاریهای بسیاری با وزیر نیرو انجام شده، اما اینکه صرفاً نامه دهیم، کافی نیست و این نامهها باید با جدیت پیگیری شود.
سلاجقه در گفتوگو با ایسنا با تاکید بر اینکه رئیسجمهوری نیز بر مساله احیای دریاچه ارومیه تاکید دارد، گفت: در این حوضه آبریز اقداماتی انجام شده که باید به اتمام برسد و تمرکز ما نجات دریاچه است. قرار بر این بود ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۰ تونل انتقال آب از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه افتتاح شود و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب به دریاچه برسد، اما چهار کیلومتر از تونل مشکل دارد.
او ادامه داد: تصفیهخانههای شهرهای ارومیه و تبریز نیز به سرانجام رسیده، اما فاز دوم در ستاد احیا بحث نرمافزاری است که برای ما خیلی مهم است. از روزی که ستاد احیا شکل گرفته، سطح زیر کشت افزایش یافته که این دو مساله با هم تناقض دارند.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست همچنین در خصوص اصلاح الگوی کشت در منطقه افزود: حقابهای که داده میشود باید سر تالاب باشد چون در طول مسیر بهرهبردار زیاد است و حقابهای به تالاب نمیرسد. در این زمینه در حال پیگیری هستیم. در حوضه آبریز دریاچه الگوی کشت باید تصحیح شود تا از گونههای کمآببر بهره ببریم و سطح کشت کاهش یابد. مطمئن باشید دریاچه ارومیه با رویکرد سختافزاری و نرمافزاری پیگیری میشود تا دوباره آب به دریاچه برگردد و هفتهای نیست که در دولت موضوع دریاچه را پیگیری نکنیم.
سلاجقه معتقد است پژوهشی مفصل هم در زمینه انتزاعی و هم به صورت تلفیقی انجام شده تا مشخص شود چه اتفاقی در دریاچه ارومیه میافتد. کاربری اراضی یک اتفاق دیرینه است که تبدیل به یک عادت منفی شده و باید اصلاح شود و در این زمینه وزارت کشاورزی مسئول است که باید جلوگیری کند و کاشت محصولات آببر اصلاح شود، اما قبل از تغییر کاربری اراضی، تغییرات اقلیمی از اولویت بالایی برخوردار است.
توفان نمکی که در راه است میتواند بهراحتی بحرانی در سطح ملی برای کشور ایجاد کند، بحرانی که چندین استان را درگیر خود کند و باعث مهاجرتهای زیادی در منطقه شمال، شمال غرب و غرب کشور شود.
6 میلیون مهاجر را کجا جا بدهیم
علیرضا شریعت، مسئول سابق دفتر نظارت و پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه، در خصوص عوارض این توفان نمکی در ریزگردهای نمکی دریاچه ارومیه به ایسنا گفته: این ذرات حاوی ترکیبات کلسیم، آهن، آلومنیوم و منیزیم هستند. کلسیم موجود در محیط خطر ابتلا به سنگ کلیه، گرفتگی مجاری کلیه و رگهای خونی را بالا میبرد. آهن موجود در این ریزگردها نیز ممکن است منجر به ورم و بروز آسیبهای چشمی شود و جذب آن از طریق تنفس طولانیمدت نیز التهاب ریه را در پی دارد.
اوافزود: تنفس منیزیم موجود در ریزگردها باعث افسردگی، گیجی و ضعف عمومی میشود، اما درباره آلومینیوم وضع از این هم بدتر است و حتی تنفس کوتاهمدت ذرات حاوی آلومینیوم باعث سرفه، تحریک شش و صدمه به دستگاه تنفسی میشود. اگرچه خشکی دریاچه ارومیه طیف گستردهای از بیماریها یا اختلالات را موجب میشود اما مهمترین و شایعترین اختلالات متوجه ریه، مری، سیستم عصبی و دستگاههای داخلی خواهد شد.
بر اساس نتایج یک پیمایش آماری که در ستاد احیای دریاچه ارومیه و با همکاری پلیس راه منطقه انجام گرفت، پرآبی دریاچه ارومیه باعث کاهش بسیار تصادفات رانندگی در مسیر جاده حاشیه دریاچه ارومیه و حتی کاهش دعواهای خیابانی در شهر ارومیه شده و این روند به هنگام خشک شدن دریاچه ارومیه به طور کامل برعکس شده بود. این موضوع نشان میدهد که «آب» یک ماده چندوجهی است که علاوه بر جنبههای اقتصادی، بهداشت و سلامت و… وجه بهداشت روانی هم دارد.
او به گستره توفان نمک دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: توفان نمک دریاچه ارومیه علاوه بر تحت تاثیر قرار دادن استانهای همجوار دریاچه، تا هزاران کیلومتر دورتر یعنی تا شمال شرق ایران را هم تحت تاثیر قرار میدهد و گستره آن به استانهای تهران، قم، خراسان شمالی، خراسان رضوی و سمنان هم میرسد. در بهترین حالت حدود ۶ میلیون نفر از جمعیت ساکن در حاشیه این دریاچه را مجبور به ترک منطقه خواهد کرد. این پدیده علاوه بر مناطقی در ایران، کشورهای همسایه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. این ۶ میلیون به کجا مهاجرت خواهند کرد؟ هزاران میلیارد تومان باید صرف اسکان و زندگی این افراد در مناطق دیگر شود.
احیا نشدن دریاچه ارومیه دیگر صرفاً یک موضوع زیستمحیطی نیست که جنبه فانتزی برای دولتها داشته باشد، خشکی ارومیه گریبان همه کشور را میگیرد. توفان نمک فقط مردم آذربایجانهای شرقی و غربی را بیمار نمیکند، فقط گونههای گیاهی زنجان و تبریز را خشک نمیکند، فقط روستاییان و کشاورزان آذریزبان را مجبور به ترک زمینهایشان نمیکند، بلکه به چشم پایتختنشینان هم میرود و بحرانی ملی درست میکند.
آیا این خبر مفید بود؟ 1 0
نتیجه بر اساس 1 رای موافق و 0 رای مخالف
آخرین دیدگاه