این فقط داستان محمد محبی نیست؛ چه اینکه طی سالهای گذشته به شکل عجیبی شاهد سر و صداهای کاذب و غیرواقعی هنگام جذب بازیکنان مختلف به پرسپولیس و استقلال بودهایم. فضای بهشدت عجیبی است که بهنظر میرسد بخش مهمی از آن به استیلای شبکههای اجتماعی بر فوتبال ایران ربط داشته باشد.
به گزارش خبرورزشی، اصلا انگار کل اتمسفر این فوتبال، مثل جو اینستاگرام هیجانی و فلهای شده است. زمانی سر و صداها در فوتبال ایران بهخاطر این بود که نیکبختواحدی سر از پرسپولیس درمیآورد یا مجتبی جباری بعد از ناز و اداهای همیشگی قراردادش را با استقلال تمدید میکرد. اینها ارزش فنی بالایی داشتند، اما الان واقعا تناسب منطقی بین «اتفاق» و «بازتاب» برقرار نیست. نمونه آخرش هم همین قیل و قالی که سر جذب محبی به پا شده است.
پدیدهای با آمار نزولی
به هیچ عنوان قصد فرو کاستن از ارزشهای محمد محبی را نداریم؛ بازیکنی که تازهترین صید استقلال پیش از آغاز لیگ بیستودوم لقب گرفته است. او۳ سال پیش در قامت یک پدیده لیگ یکی سر از سپاهان درآورد و به سرعت چشمها را خیره کرد. محبی ظرف مدت کوتاهی ۳گل در ورزشگاه آزادی زد؛ یکی به پرسپولیس در لباس سپاهان و ۲تا به کامبوج با پیراهن تیم ملی. اعتماد به او، از معدود اتفاقات فنی دوران کوتاه مارک ویلموتس در تیم ملی بود. با این حال ستاره اقبال این بازیکن خیلی زودتر از حد انتظار افول کرد. او که فصل اول حضورش در سپاهان ۶گل زده بود، فصل دوم تنها موفق به زدن ۳گل شد و پس از آن به سانتاکلارا پیوست. بهنظر میرسد این انتقال، بخشی از تلاش سپاهان برای دریافت رضایتنامه شهریار مغانلو بوده است. محبی در پرتغال اغلب نیمکتنشین بود و نهایتا هم با به ثمر رساندن تنها ۲ گل به دوران حضورش در این تیم پایان داد.
شبیه بمبهای قبلی؟
در نتیجه همه این سر و صداها بهخاطر بازیکنی است که در ۳ فصل گذشته جمعا ۱۱گل به ثمر رسانده است. البته که محبی بازیکن بدی نیست و شاید حضور او در استقلال منجر به اوجگیری دوباره این فوتبالیست شود، اما این سر و صداهای اغراقآمیز آدم را اذیت میکند؛ مثل قیل و قالهای مشابهی که هنگام جذب رضا اسدی، امین قاسمینژاد یا حتی سعید صادقی بلند شد. به یاد بیاورید هنگام سرخابی شدن اسدی و قاسمینژاد چه بلوایی بلند شد. سعید صادقی هم البته فوتبالیست بدی نیست، اما بازیکنی بعد از چند هفته مذاکره با بنز و بادیگارد برای عقد قرارداد با پرسپولیس به این باشگاه رفت که در ۲۹سالگی حتی یک بازی ملی هم در کارنامه ندارد. او بعد از سالها بازی در تیمهای مختلف لیگ برتری و دسته اولی، یک فصل خیلی خوب در گلگهر داشت و این اتفاقی است که برای خیلی از بازیکنان رخ میدهد؛ یک مقطع درخشان در یک کارنامه طولانی. با این حال بازتاب جذب او طوری بود که انگار ژاوی هرناندز در اوج فوتبالش به پرسپولیس آمده است.
چقدر کمتوقع شدهایم
آیا حس نمیکنید سقف آرزوها و انتظارات هواداران فوتبال به شکل محسوسی پایین آمده است؟ بیایید فرض کنیم دوره یاغی شدن هاشمینسب، نیکبخت یا مرحوم علی انصاریان، اینستاگرام و همین کانالهای هوچی هواداری فعال بودند. فقط خدا میداند در قبال چنان انتقالهای خبرسازی، چه واکنشهای دیوانهواری ممکن بود نشان بدهند!
آخرین دیدگاه