حسن بهشتیپور در تحلیل روندی که امروز میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در جریان است و در پاسخ به این سوال که در حالی که آقای گروسی در چند روز گذشته در اظهاراتی تلویحا اعلام میکند که با توجه به خاموش بودن دوربینهای برجامی آژانس، زمان برای توافق در حال از دست رفتن است و رئیس سازمان انرژی اتمی نیز در پاسخ عنوان میکند که «اگر قرار است اتهامات پابرجا بماند، دلیلی ندارد که دوربین برجام وجود داشته باشد»، افق پیش روی همکاری دوجانبه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: واقعیت صحبت آقای اسلامی این است که ایشان کنایه میزند به قطعنامه قبلی آژانس که اگر ایران متهم شود، در این فضای اتهامزنی، شرایط برای همکاری فراهم نیست و در این فضا ایران هم خودش را متعهد به اجرای تعهدات برجامی نمیداند؛ چراکه آژانس تنها باید نظارتهای پادمانی بر ایران داشته باشد. نظارتهای پادمانی نیز منظور ترتیبات اجرایی NPT است که توافقش در سال ۱۹۷۳ امضا شده است اما آن انتظاری که آقای گروسی مطرح کرده در چارچوب برجام است و منطق ایران نیز این است که مادامی که طرف مقابل به تعهداتش عمل نمیکند چرا تهران باید متعهد باشد؟!
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: بنابراین آقای مدیرکل به جای گلهمندی از ایران، از طرف آمریکایی و اروپایی بخواهد که به تعهداتشان عمل کنند تا آژانس هم بتواند نظارتهای برجامی خود را تداوم ببخشد. بنابراین این منطق جمهوری اسلامی ایران است که اگر از ایران انتظار دارد تا به دوربینهای برجامی اجازه فعالیت بدهد از آن طرف از طرف غربی هم بخواهد که به تعهداتش عمل کند. اگر مدیرکل آژانس میخواهد بیطرف باشد شرط بیطرفی اقتضا میکند این فشار را تنها به ایران اعمال نکند.
وی افزود: علیرغم همه این توضیحات، روندی که الان پیش گرفته شده و اظهارات آقای گروسی زمینهسازی برای قطعنامه دیگری است که در سپتامبر علیه ایران صادر خواهد شد. قطعنامه هم اگر صادر شود دیگر مهم نیست که لحنش چگونه باشد اصل صدور قطعنامه یعنی پرونده و سندسازی علیه ادعاهایی که علیه ایران مطرح میشود. وقتی ادعایی تبدیل به قطعنامه میشود این به معنای سندسازی است و ما باید از وقوع آن جلوگیری کنیم. راه منطقی جلوگیری از این سندسازی نیز این است که ایران اختلافاتش با آژانس را حل کرده و بهانه به دست آمریکا و اسرائیل ندهد تا روند پروندهسازی علیه ایران را ادامه دهند.
این تحلیلگر مسائل هستهای در پاسخ به این سوال که موضوع پرونده ایران در آژانس به موضوع روند احیای برجام گره خورده است و به نظر میرسد که ایران نیز در ایجاد این وابستگی نقش داشته است، آیا این امکان وجود دارد که موضوع پرونده پادمانی ایران مستقل از احیای برجام قابل حلو فصل باشد، گفت: پادمان هستهای ترتیبات اجرایی NPT است و آژانس مدعی است در مکانهایی که مورد ادعای این نهاد است ذرات اورانیومی کشف شده که ایران باید به سوالات در این رابطه پاسخ دهد. این موضوع باید حل و فصل شود؛ این موضوع مربوط به ۱۸ سال قبل است و ذرات اورانیوم نیز کمتر از ۵ درصد بوده که این موضوع از طریق مذاکرات قابل حل است. آقای لاریجانی در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود توانست در توافق با البرادعی موضوع ۶ سوال را حل کند که به مراتب مهمتر از این مورد بود. این سوالات را هم میتوان در چهارچوب یک توافق دوجانبه مورد حل و فصل قرار داد.
وی در خصوص وابستگی این دو موضوع ادامه داد: دو نظر در این رابطه وجود دارد؛ یک نظر میگوید اگر در زمینه احیای برجام به توافق برسیم این پرونده نیز حل و فصل خواهد شد و استناد این افراد نیز این است که وقتی برجام امضا شد، آنها پرونده PMD را بستند و در این مورد نیز اگر توافق برای احیای برجام حاصل شود، این پرونده هم میتواند مانند پرونده PMD در یک جلسه شورای حکام بسته شود.
وی افزود: بنده اما معتقدم شما میتوانید هم موضوع را از بعد سیاسی حل کنید و هم میتوانید بصورت فنی به این پرونده خاتمه دهید. با این حال یک عده میگویند آژانس تحت سلطه آمریکا و صهیونیست است اما اگر اینطور بود چطور ۱۴ گزارش مدیرکل آژانس اعلام کرده بود که ایران به برجام پایبند است و آمانو علیرغم فشارهای ترامپ حاضر نشد خلاف این موضوع را در گزارشهای خود بیاورد چراکه هیچ بهانهای علیه ایران نداشتند. اینکه صرفا بگوییم آژانس تحت سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی است، مشکلی را حل نمیکند. همین آژانس در زمان ترامپ تحت فشار ترامپ بود اما اقدامی صورت نداد؛ چراکه همه اقدامات ایران در تعهد کامل به برجام بود. ما باید همه این موارد را با هم در نظر بگیریم.
آخرین دیدگاه