علی ولی‌اللهی- از روزی که گفته شد مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش در نهاد ریاست‌جمهوری با سیدابراهیم رئیسی یا معاون اول او دیدار کردند یک ماه می‌گذرد. جدا از اینکه آن دیدار واقعاً اتفاق افتاد یا داستان چیز دیگری بود، از همان زمان شایعه برکناری اسکوچیچ کلید خورد. در روزهای بعدی این شایعه لحظه به لحظه رنگ واقعیت به خود گرفت تا جایی که کمیته فنی رسماً صلاحیت اسکوچیچ را زیر سوال برد و اعلام کرد یک گزینه داخلی هدایت تیم ملی را بر عهده خواهد گرفت، همان کمیته‌ای که سرپرست فدراسیون هم عضوی از آن به حساب می‌آید. اما درست در روزی که همه منتظر بودند حکم اخراج اسکوچیچ صادر و گزینه جانشین معرفی شود، سرمربی کروات در سمت خود ابقا شد تا آنها که تصور می‌کردند عجیب‌ترین رفتار مدیریتی یک فدراسیون را در ماه‌های گذاشته دیده‌اند و دیگر چیزی نمی‌تواند آنها را شگفت‌زده کند بار دیگر سورپرایز شوند.
عادی جلوه دادن همه چیز!
باور نکردنی بودن ابقای اسکوچیچ به این دلیل است که حالا عده زیادی از خودشان می‌پرسند چرا؟ چرا تمام این اتفاقات رخ داد و در نهایت تغییری شکل نگرفت؟ چرا چنین هیاهوی بزرگی برای هیچ رقم خورد؟ چه اتفاقاتی در پشت پرده رخ داد و چه کسانی منتفع شدند؟ ابقای سرمربی کروات چه پیامی در مورد آینده فدراسیون فوتبال دارد و مسائلی از این دست. آنچه همه به خوبی فهمیده‌اند این نکته است که دیگر پای هیچ گونه بحث فنی در میان نیست. احسان اصولی، سخنگوی خودخوانده هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال، بعد از جلسه تصمیم‌گیری نهایی در مورد ابقای اسکوچیچ طوری حرف زد که انگار فدراسیون هیچ نقشی در بروز این تنش یک‌ماهه نداشت و تنها شایعه‌سازی رسانه‌ها پشت موضوع بوده است، در حالی که حتی اگر ضرب‌المثل «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» هم مطرح نباشد، اصولی باید پاسخ دهد که شما چرا وارد بازی چند رسانه شایعه‌ساز شدید؟ شما از روز اول می‌گفتید خبری از تغییر سرمربی تیم ملی نیست و تمام! نکردید و نگفتید و تمام ارکان فدراسیون می‌دانستند قرار است تغییری رخ بدهد و حالا که تغییری اتفاق نیفتاده جلوی دوربین سعی در طبیعی جلوه دادن رخدادهای ماه گذشته دارید؟
ابقای موقت اسکوچیچ مساوی است با رفتن قطعی ماجدی
اولین پیامد ابقای اسکوچیچ در سمت سرمربی تیم ملی این است که به احتمال زیاد میرشاد ماجدی شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در هشتم شهریور ندارد. به طور خلاصه، گویا از نهادهای بالادستی فدراسیون به ماجدی اطلاع داده‌اند تو گزینه ما نیستی و بنابراین بهتر است هر گونه تغییر و تحولی را به رئیس واقعی فدراسیون در ماه شهریور واگذار کنی. از آنجا که فیفادی بعدی ۲۰ شهریور است و اردوی تیم ملی از ۱۲ شهریور شروع می‌شود، ممکن است رئیس بعدی بتواند در فاصله همان چند روز بعد از روی کار آمدن سرمربی تیم ملی را عوض کند، بنابراین تفاوتی ندارد که سرمربی به صورت رسمی از امروز عوض شود یا ۱۱ شهریور. بر این اساس، به نظر می‌رسد همه چیز به یک روز بعد از مجمع عمومی در تاریخ هشت شهریور موکول شده است.
هیات‌رئیسه اصلاً نمی‌توانست
بعد از عزل عزیزی‌خادم از سمت ریاست فدراسیون فوتبال و سپردن امور به سرپرست و بازداشت یکی از اعضای هیات‌رئیسه و غیرقانونی بودن فعالیت دو عضو منصوب شده توسط عزیزی‌خادم، هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال از رسمیت افتاد. برای همین هیچ مصوبه تازه‌ای از سوی این هیات در چند وقت گذشته صادر نشده، چرا که هر گونه جلسه‌ای غیررسمی است و تصمیماتش فاقد وجاهت قانونی. هیات‌رئیسه حتی نتوانسته در ماه‌های گذشته وضعیت عضو بازداشتی را تعیین تکلیف کند. اخراج اسکوچیچ هم یکی از تصمیماتی بود که اگر گرفته می‌شد و به امضای اعضا می‌رسید غیرقانونی به حساب می‌آمد. هیات‌رئیسه بعد از انتخابات هشتم شهریور و با اضافه شدن اعضای جدید دوباره سر و شکل رسمی به خود خواهد گرفت.
اسکوچیچ هنوز می‌لرزد
لرزان بودن وضعیت نیمکت تیم ملی از یک روز مانده به جلسه تعیین تکلیف تا به امروز هیچ تغییری نکرده و همچنان با یک احتمال قوی ممکن است سرمربی تیم ملی در جام جهانی قطر فرد دیگری باشد. باید توجه داشت که جایگاه اسکوچیچ به عنوان سرمربی در همین یک ماه گذشته چقدر نابود شده است. پیش از این اقتدار او توسط فدراسیون با فشار برای بازگرداندن طارمی، مهیا نکردن اردوی مناسب، خرید بلیط اکونومی و عدم حمایت قاطع در رسانه‌ها از بین رفته بود. حالا با انواع و اقسام مصاحبه‌ها از سوی کمیته فنی، برخی افراد داخل فدراسیون، اخباری که به رسانه‌ها درز پیدا کرده و از همه مهم‌تر بازیکنانی که تصور می‌کردند اسکوچیچ رفتنی است و بی‌پروا به اظهار نظر در مورد او پرداختند اسکوچیچ دیگر هیچ جایگاهی ندارد. به معنای واقعی کلمه او رختکن تیم ملی را از دست داده و تنها کاری که ممکن است بتواند اقتدار سابق او را بازگرداند- البته در صورتی که خودش ماندنی شود- کنار گذاشتن شورشیان تیم ملی؛ یعنی طارمی، جهانبخش و حاج‌صفی است. اما کدام مربی جرأت انجام چنین کاری را دارد؟ اسکوچیچ که عمراً! رئیس فدراسیون بعدی با همین استدلال می‌تواند خیلی انقلابی وارد عمل شود و دستور تغییر سرمربی تیم ملی را صادر کند.
چرا استیلی اخراج نشده؟
ممکن است فدراسیون بگوید چون اکثریت ترکیب اعضای هیات‌رئیسه بعد از انتخابات هشتم شهریور عوض نمی‌شود، حتی اگر رئیس جدید هم بیاید باز نمی‌تواند نظر شخصی‌اش را تحمیل کند و ابقای اسکوچیچ قطعی است. در این صورت باید گفت اگر اسکوچیچ ماندنی است باید یک سری تغییرات همین امروز و فردا انجام شود که یکی از آنها اخراج حمید استیلی، مدیر تیم ملی، است، فردی که شکی در دشمنی‌اش با اسکوچیچ نیست و در جلسه کمیته فنی هم یکی از مخالفین اصلی ادامه حضور او بوده است. استیلی در پرتنش‌ترین روزهای فوتبال ملی ما که بازیکنان تیم ملی علیه هم استوری می‌گذاشتند در جشن افتتاح کافه شرکت کرد و چند روز بعد به جای پیگیری وضعیت کادر فنی به افتتاحیه باشگاه بدنسازی لاکچری رفت. ماندن استیلی یعنی اسکوچیچ رفتنی است.
مردم حق دارند به فدراسیون بگویند سیرک!
تمام اتفاقات یک ماه اخیر باعث شده طرفداران تیم ملی به راحتی از واژه سیرک برای فدراسیون فوتبال استفاده کنند. بازندگان اصلی چنین نمایشی هم قطعاً همین هواداران هستند و مربیان ایرانی که در یک هفته گذشته به نیمکت تیم ملی وصل شدند، مربیانی که در ظاهر نشان می‌دادند علاقه‌ای به قبول سرمربی‌گری تیم ملی ندارند و در خفا مشغول لابی با نهادهای تاثیرگذار بودند. بازندگان همان بازیکنانی هستند که روابط‌شان با آقازاده‌های مقامات رسانه‌ای شد.
آخرین دیدگاه