پسری که بهخاطر نگاه یک جوان به دختر مورد علاقهاش دعوا راه انداخت و مرتکب قتل شد، پای میز محاکمه میرود.
به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد جوان ابتدا به کارگر میوهفروشی حمله کرد و او را کتک زد چون فکر میکرد به دختر مورد علاقهاش نگاه کرده است. او سپس دعوای خونینی راه انداخت که منجر به مرگ یک نفر شد.
گزارش این قتل یک سال قبل به ماموران پلیس داده شد و آنها متوجه شدند درگیری در یک پارک در جنوب تهران منجر به زخمی شدن مرد جوانی به نام کوروش شده است. با حضور ماموران و تشکیل پرونده تحقیقات آغاز شد اما ساعاتی بعد پلیس متوجه شد مرد مجروح جان باخته است.
به این ترتیب بازداشت متهم پرونده که کاوه نام داشت در دستور کار قرار گرفت این در حالی بود که کاوه فرار کرده و ردی از او نبود.
دختر مورد علاقه کاوه به پلیس گفت: من و کاوه در پارک نشسته بودیم که یکدفعه متوجه شدم او به جوانی حمله کرد و او را زد. خیلی تعجب کردم و پرسیدم چرا این کار را کردی؟ کاوه گفت آن پسر داشت نگاه میکرد. بعد همه چیز تمام شد و ما همچنان در پارک بودیم که این بار چند جوان به سمت کاوه آمدند و درگیری دوباره شروع شد. من دیگر متوجه نشدم کاوه کجا رفت. فقط بعد از درگیری او دستم را گرفت و فرار کردیم. من به خانه پدرم رفتم و او هم رفت و ما دیگر از هم خبر نداشتیم تا اینکه پلیس سراغم آمد و گفت پسر جوان کشته شده است. من اصلاً از کاوه خبر ندارم.
بازداشت متهم به قتل
دو ماه بعد از این حادثه در حالی که متهم در یکی از روستاهای اطراف تهران پنهان شده بود، شناسایی و بازداشت شد. کاوه به قتل اعتراف کرد و گفت: من و دختر مورد علاقهام در پارک بودیم. جوانی از کنارمان عبور کرد و به دختر کنار من زل زد. همین باعث شد عصبانی شوم. یک سیلی به او زدم. چند دقیقه بعد چند جوان سر من ریختند و حسابی کتکم زدند. من هم به ضرب چاقو یکی از آنها را مجروح کردم. اصلاً قصدم این نبود که او را بکشم یا آسیبی بزنم فقط خواستم کاری کنم که بتوانم از دست آنها فرار کنم. من نمیدانستم باعث مرگ کسی شدهام و از کاری که کردم پشیمان هستم.
در ادامه جوانی که متهم در ابتدا با او درگیر شده بود تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: من کارگر میوهفروشی هستم، روز حادثه داشتم برای یکی از مشتریها میوه میبردم و باید از پارک رد میشدم. ناگهان پسر جوانی به سمتم حمله کرد و سیلی به صورتم زد و گفت چرا به دختری که همراه اوست نگاه میکنم. من اصلاً به آن دختر نگاه نمیکردم. وقتی به میوهفروشی برگشتم یکی از دوستانم دید من ناراحت هستم و دلیلش را پرسید. من هم گفتم به خاطر اینکه جوانی به من سیلی زد و چون بزرگتر از من بود، ترسیدم جواب بدهم. بعد دوستانم در حمایت از من به پارک رفتند، وقتی کاوه ما را با هم دید بدون اینکه بداند برای چه به آنجا رفتیم با چاقو حمله کرد و دوستم سیامک را زد و سیامک هم فوت کرد.
در نهایت با درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص متهم کیفرخواست علیه پسر جوان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم به زودی پای میز محاکمه میرود.
آخرین دیدگاه