. من "اکبر رجبی" معروف به "عمو اکبر کارتنخوابها" ، "یوسف اصلانی" معروف به "داداش یوسف بچههای بهشت امام رضا(ع)" ، "خواهر نورای راهبه در خانه سالمندان حضرت مریم(س)" و صدها تن از این قهرمانان را میشناسم.
«عمو اکبر عشقه» «یوسف داداشه» «خواهر نورا پر از نوره»
این جملهها را در حلقههای دعا از کودکان و نوجوانان زیادی شنیدم.
گاهی بعضی از افراد، یکتنه نهاد میسازند و مرام .فرهنگ خیرخواهی را به میان جامعه میبرند. هم لذت خیرخواهی را به دیگران میچشانند و هم کام آدمهایی را که در این دنیای وانفسا هیچ کس را ندارند شیرین میکنند. در دورهمی حلول سال نو با کارتنخوابی که رنگ رخسارش به حالت طبیعی برگشته اما هنوز نقش زخمهای کهنه اعتیاد و کارتن خوابی بر وجودش نمایان بود، صحبت کردم. او که بعد از پانزده سال طرد شدن از طرف خانواده، مجددا پذیرفته شده بود، با چه لذتی از بازگشت به خانه صحبت میکرد. زن جوانی که ناچار به فروش کودک خود شده بود امروز پلههای افتخار و ترقی را در سطح ملی درمینوردد. دختری در خیابان مانده که امروز به تصویرگری مشغول است، گذشته تلخ خود را با امید دوباره به زندگی، نقش میزند. بعضی از آدمها اسم ندارند بلکه داستان هستند. قهرمانها را در دنیاهای فانتزی و خیالی جستجو نکنیم. من "اکبر رجبی" معروف به "عمو اکبر کارتنخوابها" ، "یوسف اصلانی" معروف به "داداش یوسف بچههای بهشت امام رضا(ع)" ، "خواهر نورای راهبه در خانه سالمندان حضرت مریم(س)" و صدها تن از این قهرمانان را میشناسم. بیایید بازکردن گرههای کوچک را به یک جنبش اجتماعی بزرگ تبدیل کنیم. همه ما میتوانیم یک گره کوچک را از زندگی خانواده، اطرافیان، هم محلهایها، همشهریان و هموطنمان باز کنیم. مگر نه اینکه خدای مهربانمان گفت که: "نجات یک انسان نجات همه بشریت است." ۲۱۲۱
آخرین دیدگاه