النا پانایوتووا، کارگردان بلغارستانی تئاتر میگوید، زبان فارسی و داستانهای فوقالعاده زیبایی از طریق آن نوشته شده است هنوز هم بعد از هزار سال به گوش مخاطب جذاب میآید و این حقیقت که ما عاشق هنرمندی از فرهنگی دیگر؛ فردوسی، شدیم به علت احساس معاصر بودنی است که اثرش به ما میدهد.
نرگس کیانی: «ما داستان تولد شاهزاده زال را روایت میکنیم که توسط پدرش طرد شد و توسط پرنده اسطورهای نگهبان؛ سیمرغ بزرگ شد. زال بعدها از نو شخصیت داده شد و نقش پادشاه ایران را بر عهده گرفت اما عاشق رودابه، شاهزاده عرب شد و مجبور شد برای عشق خود بجنگد و بر موانع سیاسی غلبه کند.» این خلاصه داستان نمایشی به نام «شاهنامه، داستان زال» از کشور بلغارستان به کارگردانی النا پانایوتووا و از جمله مهمانان خارجی چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر است.
النا پانایوتووا از سال ۲۰۰۰ نقشی کلیدی در ظهور گرایشها و فرمهای جدید تئاتر در بلغارستان ایفا کرد. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در تئاتر است و هماکنون دکترای خود را در رشته هنرهای نمایشی و آموزش به پایان میرساند. گفتوگو با این کارگردان در هتل باباطاهر تهران انجام شد و ترجمه آن را فرهاد مطهریکیا بر عهده داشت.
شاهنامه و زبان فارسی
النا پانایوتووا در مورد زمینه آشناییاش با فردوسی و «شاهنامه» میگوید: «میدانیم که «شاهنامه»، ادبیاتی شاخص و جذاب برای انسانها دارد. من ابتدا آشنایی زیادی با فردوسی نداشتم اما به مرور چیزهایی در مورد زندگی، اثر بزرگش و مرگش خواندم و متوجه شدم «شاهنامه» بود که توانست زبان فارسی را حفظ کند و اگر «شاهنامه» نبود شاید زبان فارسی از بین میرفت؛ زبانی که بسیار زیباست و داستانهای فوقالعاده زیبایی از طریق آن نوشته شده است که هنوز هم بعد از هزاران سال به گوش مخاطب جذاب میآید و این حقیقت که ما عاشق هنرمندی از فرهنگی دیگر؛ فردوسی، شدیم به علت احساس معاصربودنی است که اثرش به ما میدهد.»
او ادامه می دهد: «من ۳۰ سال است که به عنوان کارگردان تئاتر کار میکنم و این شغلم است. من نمایشنامههایی کلاسیک از آثار غربی را روی صحنه بردهام اما همواره به تئاتر شرق و ایدههای آن علاقهمند بودم. همانطور که میدانید یونسکو سال ۲۰۱۰ را به عنوان پایان هزارمین سال سرایش شاهنامه اعلام کرد و همین توجه ما را به «شاهنامه» جلب کرد و باعث شد به این نتیجه برسیم که میتوانیم روی آن کار کنیم و اینگونه شد که اکنون در کنار شما هستیم.»
پانایوتووا در پاسخ به این که این نمایش قبلتر در بلغارستان اجرا شده است یا خیر، توضیح میدهد: «بله، ۲۱ ژوئن سال ۲۰۲۱ (۳۱ خرداد ۱۴۰۰) افتتاحیه این نمایش در صوفیا، پایتخت بلغارستان انجام شد.»
او در مورد چگونگی آشناییاش با جشنواره تئاتر فجر هم میگوید: «من کارگردان هستم و میدانم که چه جشنوارههایی در دنیا برگزار میشود اما در مورد جشنواره تئاتر فجر مشخصا از طریق رایزن فرهنگی سفارت ایران در بلغارستان نیز اطلاع پیدا کردم.»
از طرف دولت حمایت نمیشویم
او در پاسخ به این سوال که بنیاد DEN GRI و تئاتر آذریان به عنوان تولیدکننده «شاهنامه، داستان زال» گروهی دولتی است یا خصوصی، میگوید: «ما یک گروه خصوصی هستیم و حمایت دولتی نداریم. ما گروههای مستقلی هستیم که برای هر پروژهای به هم ملحق میشویم و کار را انجام میدهیم. ما خودمان بیشتر ترجیح میدهیم پروژههای مستقل داشته باشیم و روی آنها کار کنیم.»
این کارگردان بلغاری در پاسخ به این سوال که حمایت دولتی از تئاتر در بلغارستان چه میزان است، میگوید: «خیلیکم. تنها ۱ و نیم درصد بودجه کل کشور، به مسائل فرهنگی تعلق میگیرد و هیچ حمایتی وجود ندارد. دقت کنید که این ۱ و نیم درصد از بودجه به همه فعالیتهای فرهنگی و نه صرفا تئاتر متعلق است.»
در کل کشور بلغارستان ۴۶ تئاتر وجود دارد
پانایوتووا در جواب این که در بلغارستان چند تئاتر وجود دارد، میگوید: «در کل کشور ۴۶ تئاتر وجود دارد که از دوره کمونیستها باقی مانده است، تئاترهایی بزرگ با استیجهایی بزرگ که در هر اجرا به عنوان مثال ۲۰ نفر روی صحنه هستند.»
او در این مورد که آیا مانند ایران، تئاتر در پایتخت به واسطه امکانات و توجه بیشتر فعالتر و پرجنبوجوشتر از دیگر شهرهاست، میگوید: «نمیشود اینگونه گفت اما تعداد سالنهای صوفیا بیشتر از شهرهای دیگر است. شهرهای دیگر ممکن است یک یا دو سالن تئاتر داشته باشند که این تعداد در صوفیا بسیار بیشتر است.»
تلاش کردیم به فرهنگتان احترام بگذاریم
پانایوتووا در پاسخ به این سوال که آیا برای اجرای «شاهنامه، داستان زال» در ایران با مشکلی مواجه شد یا خیر، میگوید: «ترجیح میدهم این سوال را پاسخ ندهم. شما وقتی قرار است در جشنوارهای در کشوری دیگر روی صحنه بروید همواره با مشکلاتی مواجه هستید و باید خود را با فرهنگ آن کشور وفق دهید و این به عنوان مثال در ایران، در مورد لباس بازیگران زن و… دیده میشود. این برای ما سخت بود اما تلاش کردیم به فرهنگ شما احترام بگذاریم. درکل این فرصتی خوب برای بازیگران بلغاری است که بیایند و از امنیتی که اینجا هست برای برقراری ارتباط با اهالی تئاتر ایران بهرهمند شوند.»
او در جواب این که چه میزان از هزینههای آمدنشان به ایران توسط جشنواره پرداخت شده است و چه میزان توسط خودشان هم میگوید: «جشنواره فقط هزینه هتل را پرداخت کرده است اما باقی هزینهها از جمله بلیت هواپیما بر عهده خودمان بوده است.»
اهالی تئاترتان را نمیشناسم اما سینمایتان را دنبال میکنم
پانایوتووا در پاسخ به آخرین سوال که آیا هنرمندی از اهالی تئاتر ایران را میشناسد یا خیر، میگوید: «نه. من فقط فیلمهای سینمایی ایران را دیدهام و تا به حال تئاتری از ایران ندیدهام. من فیلمهای ایرانی را دنبال میکنم و همین چند وقت پیش، دیماه ۱۴۰۰، در چارچوب چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم منار بلغارستان، «لاکپشت و حلزون» به کارگردانی رضا حماسی را تماشا کردم.»
۵۸۲۵۹
آخرین دیدگاه