رویداد۲۴ نوشت: حسن روحانی هم مثل ابراهیم رئیسی زمانی مسئولیت قوه مجریه کشور را بر عهده داشت که مثل همین دوران، شبکههای اجتماعی فراگیر شده بود. در دوران اول ریاست جمهوری او، منتقدان به روحانی به کنایه، «حسن کلیدساز» میگفتند. این جمله کنایهای بود به کلیدی که او در جریان تبلیغات انتخاباتی با خود همراه داشت.
چند روز قبل کلیپی از ابراهیم رئیسی منتشر شد که در آن بعد از صحبتهای فردی که از مشکلات اقتصادی میگفت، از او میپرسد آیا ناهار خورده است؟ البته اصل ماجرا این بود که ابراهیم رئیسی از فردی که نامههای مردمی را میگیرد، چنین سوالی میپرسد اما در شبکههای اجتماعی ماجرا اینگونه مطرح شد که رئیس جمهور در واکنش به یک کارآفرین چنین سوالی مطرح کرده است و همین موضوع هزاران شوخی در فضای مجازی با رئیس جمهور شد که تصاویر او را در موقعیتهای مختلف نشان میداد که به افراد مختلف ناهار تعارف میکند. البته سخنان رئیس جمهور در موقعیتهای مختلف و واکنشهای او به اتفاقات مختلف هم عاملی بود که به فراگیر شدن این فضا دامن میزد؛ چنانچه در یک مورد رئیسی «مقدس اردبیلی» و «محقق اردبیلی» را دو نفر انگاشته بود تا مدتی سوژه شبکههای اجتماعی بود. بیگدلی فعال سیاسی اصلاح طلب در مطلب طنزی نوشته بود «هفته بعد که زنجان تشریف میآورید حتما به خاطر بسپارید که شیخ اشراق، شیخ شهید، شیخ مقتول، شیخ شهاب و شهابالدین سهروردی اسم یک نفر است»
در مورد دیگر در ک سفر استانی، وقتی دختری به رئیس جمهور خوشامد میگفت، ابتدای سخنانش اسم خود را گفت، با این حال وقتی حرفهای او تمام شد، رئیسی از او میپرسید اسمت چیست!! در موارد دیگر اشتباهات لفظی ابراهیم رئیسی و استفاده از الفاظی مثل «مگاواماتا» به جای «مگا وات» حتی دستمایه شوخی در صداوسیما شد. «لوکوموتیر» (به جای لوکوموتیو)، «شیخ طوطی» (به جای شیخ البوطی یا شیخ بوطی) و «پرپکانی» (به جای پروپاگاندا) از دیگر سوتیها بود.
چندی پیش هم یک شوخی با سفر رئیس جمهور به روسیه، حاشیه ساز شد. زینب موسوی بلاگر اینستاگرامی با سفر رئیسی به روسیه شوخی کرد که به شدت مورد انتقاد اصولگرایان تندرو قرار گرفت تا جایی که صفحه شخصی او به خاطر ریپورت دسته جمعی مدتی بسته شد.
بیشتر بخوانید:
-
رییس جمهور: مردم باید از دویدن دنبال خدمات دولتی نجات یابند
-
رئیس جمهور: نگاه امام(ره) به مردم تشریفاتی نبود
شوخی با رئیس جمهور فقط منحصر به رئیسی نیست و در همه جای جهان سابقه داشته است. مثلا در آمریکا گفته میشد که دونالد ریگان گافهای بسیاری میداده است، به همین دلیل تیم ارتباطات او حتی جامعهشناسان و استادان ارتباطات را به کار گرفتند تا ایراد رئیس جمهور را اصلاح کنند یا به کمترین حد برسانند
حسن روحانی هم مثل ابراهیم رئیسی زمانی مسئولیت قوه مجریه کشور را بر عهده داشت که مثل همین دوران، شبکههای اجتماعی فراگیر شده بود. در دوران اول ریاست جمهوری او، منتقدان به روحانی به کنایه، «حسن کلیدساز» میگفتند. این جمله کنایهای بود به کلیدی که او در جریان تبلیغات انتخاباتی با خود همراه داشت.
در مورد دیگر بعد از اینکه حسن روحانی گفت صبح جمعه از افزایش قیمت بنزین با خبر شده، بارها و بارها با این مسئله شوخی شد. گروهی از اصولگرایان نیز طنز مشهوری به نام «دکتر سلام» میساختند که موضوع اصلی آن مضحکه کردن رئیس جمهور بود. این برنامه با لوگوی بنفش منتشر میشد و پر بود از کنایه به دولت روحانی. تلفظ واژههایی همچون «آب آشامیدنی» و «درصد» هم چندین بار سوژه کاربران شبکههای اجتماعی بود که البته اشتباهات لپی محسوب میشدند و برای هر فردی ممکن بود پیش بیاید اما درباره ابراهیم رئیسی موضوع فراتر از «اشتباهات لپی» بود؛ چنانکه این خطاها فضایی ایجاد میکرد که دانش رئیس جمهور را محل سوال قرار میداد و حتی موجب انتقاد نمایندگان مجلس شد و احمدی بیغش در مجلس خطاب به رئیسی گفته بود: «ضعف شدید در ادبیات گفتمانی جنابعالی در عرصههای مختلف، به هیچ وجه قابل توجیه نبوده و دستاویز قرار گرفتن این ادبیات در شبکههای متعدد اجتماعی و رسانههای داخلی و خارجی زیبنده کشور نیست. شایسته است هر چه سریعتر نسبت به اصلاح این روند اقدام کنید.»
احمدی نژاد هم بارها و بارها در شبکههای اجتماعی، سوژه شوخی کاربران قرار گرفته بود. به گزارش رویداد۲۴ در دوران احمدی نژاد، پیامک مهمترین شیوه شوخی با رفتار سیاستمداران بود. یکی از مهمترین شوخیهایی که با احمدی نژاد میشد، شوخی با شباهتهای احمدی نژاد با سریال یوسف پیامبر بود. بخش عمده مخاطبان معتقد بودند این سریال برای تبلیغ بیشتر احمدی نژاد ساخته شده است و سعی میکردند با مسائلی مثل پوشش متفاوت احمدی نژاد شوخی کنند.
حتی زمانی که در سریال یوسف به ولایتهای مختلف میرفت و به نیابت از پوتیفار به مشکلات رسیدگی کند، مردم این طنز را با سفرهای استانی احمدی نژاد تطابق داده بودند و میگفتند «سفرهای استانی یوزارسیف»
نوع انگلیسی صحبت کردن احمدی نژاد و استفاده از واژه «وان دقیقه» یا پاسخ به احوالپرسی مدودوف رئیس جمهور وقت روسیه با کلمه «یس» از سوتیهای او بود. در مورد دیگر او برای نابینایان دست تکان میداد.
احسان پیربرناش طنزپرداز زمانی گفته بود «راحتترین دوره نه تنها برای من بلکه برای تمام طنزپردازان، دوران احمدینژاد بود و بسیاری در آن دوره طنزنویس شدند چرا که سوژه زیاد بود و مشکلات و نقلقولهایی که سوژههای خوبی برای نوشتن بودند. صحبتهایی که اگر گوینده آنها را نمیشناختی فکر میکردی برای طنز نوشتن گفته شدهاند.»
قبل از ریاست جمهوری احمدی نژاد، شوخی با رئیسان جمهور صرفا در ادبیات شفاهی مردم بود و مجله طنز گل آقا (که تنها مجلهای بود که طنز سیاسی منتشر میکرد) برای شوخی با رئیس جمهور، عموما با معاون اول او شوخی میکردند. کیومرث صابری فومنی گفته بود بسیاری از سوژههای طنز را خود مرحوم حسن حبیبی از جلسات هیات دولت به او میداده و آنها آن را تبدیل به کاریکاتور میکردند. البته این طنز تنها محدود به مجله «گل آقا» بود و به خاطر اعتبار خود مرحوم صابری فومنی بود که تا این اندازه شوخی با مسئولان تحمل میشد؛ چه آنکه صابری فومنی نه تنها نزد اعضای دولت، بلکه نزد آیت الله خامنهای رهبر انقلاب هم جایگاه ویژهای داشت؛ چنانچه زمانی مرحوم علی اکبر سعیدی سیرجانی از وضعیت زندان خود گلایه داشت، انتقادها را در نامهای از طریق صابری فومنی به آیت الله خامنهای منتقل کرده بود؛ هرچند جوابی که گرفته بود، برایش خوشایند نبود، اما نکته این است که تحمل نشریه گل آقا عمدتا به خاطر جایگاه خاص مدیر مسئول آن بود.
با گسترش شبکههای اجتماعی و ظهور رسانههایی که مدیریت آن در اختیار حکومتها نیست، طبیعتا حجم شوخیهایی که میشود، بیشتر شده است. این در حالی است که خود ابراهیم رئیسی در ایجاد چنین فضایی نقش ویژهای دارد و تصور افرادی که مخاطب برخی سخنرانیها یا اظهارنظرهای او هستند، بر این است که او توانایی درک موقعیت را ندارد و به همین علت خودش سوژه طنز میشود.
برخی معتقدند شوخی با رئیس جمهور اشتباه است و برخی دیگر معتقدند این کار هیچ ایرادی ندارد. حقیقت آن است که شوخی و طنز تا زمانی که از دایره هنجارها خارج نشود و به هتک حرمت اشخاص نینجامد، هیچ ایرادی ندارد و سابقه تاریخی ایران و ظهور چهرههایی همچون کمال خجندی، عبید زاکانی، میرزا حبیب اصفهانی، سید اشرف الدین گیلانی، ایرج میرزا، رسول پرویزی، ایرج پزشکزاد، محمدعلی جمالزاده، ابوالقاسم حالت و … نشان میدهد ژانر طنز در ایران سابقه تاریخی داشته است؛ کما آنکه برخی معتقدند طنز در حقیقت انتخاب زبانی بوده تا بتوان توسط آن به مسائلی همچون استبداد و بیعدالتی و ظلم و … پرداخت و به عقوبت سختی هم گرفتار نشد؛ البته در برخی موارد نویسندگانی هم بودند که این اقبال را نیافتند که دچار عقوبت نشوند؛ آنچنانکه برای جلوگیری از نوشتههای اشرف الدین گیلانی، او را در عین سلامت به تیمارستان فرستادند!
نعمتالله فاضلی پژوهشگر اجتماعی معتقد است شوخی برای ایرانیان تنها جنبه سرگرمی ندارد، بلکه از آن برای بیان مسائل انسانی و اجتماعی و حل معضلات و مشکلات زندگی خود استفاده میکنند. او در گفتوگویی با روزنامه شهروند داشته گفته است: «شوخطبعی نوعی ژنتیک فرهنگی ایرانیان است؛ یعنی با استمرار تاریخی شوخطبعی در زندگی و شخصیت ایرانی، رمزگان و راهبردهای گوناگون شوخطبعی به نحوی در وجود ایرانیان استقرار یافته که گویی بخشی از فیزیولوژی و طبیعت ثانویه ما شده است، بهطوری که گرایش ایرانیان به طنز را میتوان بیشتر به ناخودآگاه ضمیر جمعی آنان نسبت داد.»
در حالت طبیعی برخی اتفاقات در جامعه باید تبعات بسیار سنگینی داشته باشد؛ مثلا هیچ شهروندی علاقه ندارد ببیند رئیس جمهور کشورش واژه «پروپاگاندا» را نتواند درست تلفظ کند و به آن «پرپکانی» بگوید یا ببیند که گوینده واژههایی همچون «لوکوموتیر» و «مگاواماتا» رئیس جمهور باشد. در حالت طبیعی نخستین مواجهه با چنین اتفاقاتی طرح این سوال است که چگونه فردی با چنین صفاتی رئیس جمهور شده است! و احتمالا با ادامه گافهایی از این دست، انتقادها افزایش مییابد، اما تجربه نشان داده در ایران هرچقدر گافها بیشتر باشد، دستمایه شوخی نیز بیشتر است؛ شاید همین موضوع عاملی باشد که گوینده به دنبال «رفع مشکل» نباشد و گستردگی طنز را به مثابه «تخریب شخصیتی خود توسط مخالفان» بپندارد. البته این نکته به مشاوران فرد و القای این دیدگاه به او نیز بستگی دارد.
محمدسعید ذکایی جامعهشناس معتقد است مردم سعی میکنند با هر چیزی که ظرفیت به شوخی کشاندهشدن داشته باشد، شوخی کنند و جوک بسازند. برای مثال از سیاستمداران در انتخابهای سیاسی، شخصیتهای کمیک میسازند. تمایل فزاینده و طولانیمدت برخی سیاستمداران را به قدرت مسخره میکنند، از گرانیها و مشکلات اقتصادی جوک میسازند و درواقع با این شیوه نقصها و نگرانیهای اجتماعی را دوباره برجسته میکنند. بدیهی است که شیوه این برجستهسازی آگاهانه نیست، یعنی مردم ناگهان تصمیم نمیگیرند که حالا مشکلات را به زبان طنز بازگو کنیم تا آنها را برطرف کنند. در فضای گفتمانی ایجادشده در زمان انتخابات، به واسطه ایجاد رقابت میان دستکم دو گفتمان رقیب در انتخابات و به این علت که معمولا فضای بازتری در جامعه ایجاد میشود، این امکان بیش از پیش برای مردم فراهم است تا با مشکلات و موضوعهای مورد توجهشان شوخی کنند.»
۲۱۲۱۹
آخرین دیدگاه