چند سالی است که با عزیزان برگزارکننده نمایش «میراٍث»، یا به عبارتی زیباتر، «نوا نمایش» در اراک آشنا بوده و گاه با لطف آنان در چگونگی برگزاری این نمایش، نظراتی هرچند اندک را به این عزیز برادران و عاشقان اهل بیت( علیهم السلام) داده ام.
نما نمایشی که روایت به آتش کشیده شدن درب خانه حضرت زهرا(ع) و رخدادهای رنج آور و مصیبت بار آن در پس رحلت و یا به عبارتی دقیق تر شهادت رسول خدا ص و غصب خلافت بلافصل یار و برادر و ابن عمً او ، یعنی امیر المومنین علی بن ابیطالب ع در رویداد هولناک( یوم الدًار ) و هجوم به خانه وحی الهی است. خانه ای که در آن بارها جبرئیل امین، بر رسول خدا ص و به روایتی پس از رحلتش بر بانوی دو عالم فرود آمده خانه ای که زادگاه حسنین علیهما السلام بوده و خانه ای که پروردگار در آیه ای، بشارت به طهارت و پاکیزکی و عصمت ساکنین آن داده بود.
ولی چه ها کردند، آنچه که نباید می کردند! و به گفته سلمان فارسی آن یار و صحابی بزرگ رسول خدا ص و امیر المومنین ع و حضرت زهرا ع ، چنین مشهور است که او در سرزنش بیعت برخی از صحابه با ابوبکر ، وپس از رخداد حمله به خانه حضرت زهرا ع و به آتش کشیدن درب آن و لگد زدن بدان و شکستن استخوان سینه بانوی دوجهان و سقط حضرت محسن که شش ماهه حامله آن بود ، .
نخستین بار در چهارشنبه ، نهم بهمن ماه سال ۱۳۹۸ شمسی در حاشیه برگزاری همایش سراسری فرهنگستان علوم پزشکی ایران ویژه جامعه پزشکی ، که به میزبانی دانشگاه علوم پزشکی اراک در دهم و یازدهم بهمن ماه برگزار می گردید ، توفیق یافتم که برای نخستین بار به دیار اراک گام نهاده و در نما نمایش درهای کج !! با گروهی از اساتید و اعضای فرهنگستان علوم پزشکی ایران حضور یافته و از نزدیک شاهد بخشی از تاریخ حزن آور اهل بیت علیهم السلام و به ویژه حمله به خانه وحی ، خانه دخت رسول خدا ص ، پس از رحلت ایشان را به گونه ای که تو گویی چهارده قرن تاریخ به عقب بازگردانیده شده ، و چندین صد نفر در سوز و گداز و اشک ریزان ، شاهد این رخداد هولناک باشیم!
امسال از چند ماه پیش از سوی برادر عزیز و همکار ارجمندم جناب آقای دکتر نیما حسینی خو که تهیه کننده این نوا نمایش های همه ساله بشمار می آیند ، مورد لطف مجدد قرار گرفته و بنا گردید که در روز پنجشنبه ۱۶ دی ماه سال ۱۴۰۰ شمسی ، در سالگشت شهادت بانوی دو جهان، حضرت زهرا ع در اراک حضور یافته و از نزدیک شاهد نما نمایش « میراث» باشم.
از آنجا که اجرای این نما نمایش در ایام فاطمیه ۱۴۰۰ شمسی ، مصادف با بدرقه نیم ضریح سرداب مقدس امام زمان ع ، ویژه بخش بانوان در سامراء گردیده بود ، مرا بر آن داشت که توفیق حضور در شهر اراک ، و حضور در میان مردم علاقمند و عاشق به اهل بیت ع ، و نیز بدرقه این نیم ضریح مبارک را که بیش از یک سال در انتظار پایان کار آن بودیم ، داشته باشم. گفتنی است که این پنجره ، و یا به عبارتی نیم ضریح سرداب مقدس ، به همًت هنرمندان استان مرکزی در کارگاه ستاد بازسازی عتبات شهر « زرندیه » ساخته شده و پس از پرده برداری از روی آن در اراک ، با بدرقه مردم استان مرکزی و جز اینها از دیگر عاشقان اهل بیت ع در مسیر ، به سوی سامراء روانه گردید. ابعاد این نیم ضریح ، دو متر و سی سانتیمتر ، در دو متر و نیم است.
وزن این پنجره هفتصد کیلو گرم است که بر روی آن هنرهای قلم زنی ، ریخته گری ، آبکاری طلا و جز این ها از تزیینات صورت گرفته است. در این نیم ضریح مقدار شصت و پنج گرم طلای خالص ، و دویست و بیست کیلو گرم نقره بکار گرفته شده است. سازه چوبی آن با ماندگاری ۴۵۰ سال و متناسب با شرایط آب و هوای شهر سامراء ساخته شده است.
برای دومین بار ، در ساعت ۲ بعد الظهر پنجشنبه شانزدهم دی ماه جاری که مصادف با روز شهادت بود ، پس از حضور در مراسم راهپیمایی همه ساله قم ، که با حضور مراجع و علماء و دیگر عاشقان حضرت به سوی آستانه حضرت معصومه ع ، به حرکت در آمده و در صحن و سرای این بانوی بزرگوار مراسم عزاداری برپا می نمایند ، به سوی منطقه سردسیر اراک در استان مرکزی حرکت نمودم. سوز سرمای خشک این منطقه ، مرا بیاد دوران نوجوانی وزندگی در سرزمین عراق و شهر مقدًس نجف أشرف انداخت ! شرایط جغرافیایی شهر اراک وقرار گرفتن آن در میانه کوههای نه چندان سربه فلک کشیده ، وپوشیده از برف ویخ ، به گونه ای که در میان یخچالی از یخ وبرف ، این پهنه را به گونه ای تغییر داده است که توگویی در بلندیهای توچال ویا در دامنه های البرز ، ویا بر تپه ها وبلندیهای کوهپایه ای دماوند ویا در دشت میشان کوه الوند همدان قرار دارید! از این رو بود که سرما وزمستان وسوز سخت آن را در مسیر ، و نیز حضور در اراک احساس نمودم.
پس از ورود به شهر اراک ، ابتدا به دیدار از نیم ضریح سرداب مقدس شتافتم و پس از دقت در چگونگی ساخت بخش های مختلف این پنجره زیبا ، و تبرک جستن به جای جای آن و گرفتن چند عکس نگاره در کنار این مسافر حریم عشق ، مسافر سرداب مقدس ، که به زودی هزاران زائر ، آن را در سرداب و مکان اصلی پنجره مقدس زیارتش می کنند ، به سوی سالن نوا نمایش گام برداشتم. بیش از هشتصد مرد و زن و نوجوان و جوان در فضایی پر روح و معنویت ! که تو گویی در یکی از رواق های اعتاب مقدسه قرار داری! در انتظار شروع برنامه بودند.
تعدادی از عزیزان برگذار کننده و نیز نوجوانان و جوانان حاضر در سالن را در آغوش گرفته و از تاخیر چند دقیقه ای که در شروع نمایش بوجود آمده بود ، پوزش طلبیده و در جایگاهی که برای من در نظر گرفته بودند ، نشستم!
نمایش با دکلمه ای از سوی تهیه کننده آغاز شد و یک ساعت و نیم شاهد نما نمایش « میراث » بودیم. بنیاد نشر معارف علوی و گروه نمایشی « أسما » ، برای یازدهمین سال پیاپی ، بیرق ماندگار عزای فاطمی را در قالب نوا نمایش ، با عنایت حضرت ولی عصر امام زمان (عج ) بر پا می داشت.
مزار امامان معصوم ع در بقیع پیش از انهدام
در این نوا نمایش به انهدام و تخریب جنًة البقیع در مدینه منوره پرداخته بود.تخریب بقیع ، اشاره به رویدادی است که طی آن ، وهابیان پس از دوبار محاصره مدینه در سال های ۱۲۲۰ ، و ۱۳۳۴ قمری ، سرانجام توانستند به هدف شوم و اهانت بار خود دست یافته و بارگاه های امامان چهارگانه مدفون در بقیع و نیز دیگر مزارهای بزرگان اسلام در طول تاریخ را منهدم سازند.
این اقدام موجب واکنش گسترده علماء ، و مردم کشورهای اسلامی از جمله ایران ، عراق ، پاکستان ، مسلمانان شوروی و جز اینها از دیگر مسلمانان و نیز اهل سنت کشورهای اسلامی گردید.
دولت وقت ایران ، در واکنش به این تخریب و اهانت به اماکن مقدس مسلمانان ، یک روز عزای عمومی در کشور اعلام کرد که در پی آن ، به رسمیت شناختن کشور تازه تاسیس سعودی را سه سال به تعویق انداخت.
در این نمایش به موضوع پهلوانی به نام عبد الحسین می پردازد که با خوابی که نسبت به بر آورده شدن حاجتش روی به مدینه آورده و در این هنگام سفر او با روزهای تخریب بقیع و ممانعت وهابیان از زیارت زائران در بقیع مصادف شده بود. عبد الحسین طی رویدادها و ملاقاتهایی ، با این روش به مخالفت بر می خیزد و با یاد آوری و نمایش حمله به خانه وحی و آتش زدن درب خانه بانوی دو جهان ، پس از رحلت رسول خدا ص ، مردم مدینه را مورد عتاب قرار می دهد که چرا هیچگاه از اهل بیت علیهم السلام چه در دوران أمیر المومنین ع ، و حضرت زهرا ، و چه در دوران تخریب بقیع ، بپا نخواسته و از ناموس اسلام و پیامبر حمایت نکردند؟
گفتنی است در گیرودار التهاباتی که جهان اسلام را به خاطر ماجرای سعودی ها و حمله و غلبه آنان بر مکه و مدینه گرفته بود و همه می شنیدند که قبرستان بقیع ویران شده و حتی به مرقد رسول الله (ص) نیز جسارت شده است، یک روحانی تهرانی بنام شیخ عبد الرحیم صاحب فصول به همراه چند صد زائر از طریق شام به حج رفت.
در آنجا بود که با ملک عبدالعزیز دیدار کرد و از وی در باره بی توجهی به قبور بقیع و تخریب گنبد امامان و دیگر مزارات پرسش کرد.او از پادشاه سعودی اجازه خواست تا بقیع را از آن حالت وخیم بیرون آورد.
پادشاه سعودی به وی اجازه دارد و شیخ عبدالرحیم صاحب فصول به بقیع رفت و خاک هایی که ناشی از تخریب گنبد بر روی قبور بود کنار زد و حتی گفته شده است که دیوارچه ای هم دور قبور کشید که هنوز بقایای آن دیده می شود.
عبدالعزیز به مناسبت این که او جرأت کرده و به حج آمده بود ـ در حالی که مسلمانان سایر کشورها تحریم کرده و نیامده بودند ـ فرمان ملکی هم به نام وی صادر کرد. عبدالعزیز سعودی از این حرکت استقبال کرده و سعی کرد با استقبال از آنان نشان دهد که مشکلی با سایر مسلمانان ندارد و چنین نیست که آنان را کافر بشمارد. به هر روی این عالم دینی، در بحبوحه ماجرای منازعه و وهابیان با مسلمانان ، به همراه شمار زیادی از ایرانیان راهی حج میشود، و به چنین دستآوردی دست می یابد که تاکنون تمام شیعیان ، و بلکه مسلمانان از آن بهره می برند!
این فرمان ملک اکنون دراختیار خاندان صاحب فصول قرار دارد، این سند بسیار جالب، نشاندهنده دستوری است که بنیانگزار سلسله سعودی برای رسیدگی به بقیع داده است .
نوا نمایش زیبا و تاثیر گذار « میراث » که حدود یکصد و پنجاه نفر در تدوین و به صحنه آوردن آن نقش ایفا نموده بودند ، با اجرای هشت سانس در چهار روز که میزبان ۱۰۵۰۰ نفر از عزاداران حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها بود ، با هدف بیان رخدادهای پس از رحلت رسول خدا ص ، و تشکیل سقیفه ، و حمله به خانه وحی ، و رخداد عاشوراء ، و… همه و همه در نتیجه انحراف فکری و کودتایی بود که در نتیجه آن حوادث تلخ تاریخ اسلام یکی پس از دیگری روی داد ، که تاکنون با هدم حرمین امامین عسکریین ع ، و دیگر رخدادهایی همچون ظهور داعش در منطقه و ادامه یافته است، در شام غریبا شهادت حضرت خاتمه یافت.
در پایان این نوا نمایش با دعوت آقای دکتر حسینی خو ، دقایقی بر روی سن و در میان گردانندگان و اجرا کنندگان آن قرار گرفته و ضمن سپاس و قدردانی از تلاش این عزیزان ، به گوشه هایی از تاریخ غمبار شیعه در طول تاریخ ، از کودتای سقیفه ، و حمله به خانه وحی ، و رخداد عاشوراء و جز اینها پرداختم. همچنین به شرح کوتاهی از سرداب مقدس سامراء و نیم ضریح سخن رانده ، وحاضران را به روی آوری در مراسم پرده برداری از آن تشویق نمودم.
پیش از این مقداری از تربت ناب حسینی را به عزیزان تقدیم داشتم که در چای داده شده پس از نمایش ، به حاضران مخلوط نمایند که همه حاضران از برکات آن بهره مند گردند.
در این هنگام با برافراشتن پرچم متبرک و مقدس گنبد علوی در فضای نمایش که سعی دارم همواره این برکت عظیم و نشان علوی را همراه داشته باشم و عاشقان اول مظلوم عالم را با آن متبرک سازم ، با گردش آن در میان حاضران ، و تقدیم تربت پاک حسینی به تمامی دست اندرکاران و تهیه کنندگان نوانمایش ، و نیز برخی از نوجوانان دختر و پسر حاضر در سالن ، در میان موج احساسات پیر و جوان ، از زن و مرد ، جوان و نوجوان حاضر در سالن ، در ساعت هفت بعد الظهر شام غریبان بانوی دو جهان ، شهر اراک ، و مردم عاشق پیشه و دوست دار آل الله را به سوی تهران ترک نمودم.
* خادم افتخاری اعتاب مقدسه عراق و عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران
آخرین دیدگاه