✍ هرسال یلدا را در کنار عزیزانم از اقشار مختلف اجتماعی گذراندهام. در این سالها هر شب یلدا در کنار کسانی بودهام که به نوعی در تنهایی زیست میکنند، در کنار بچهها، سالمندان و ناتوانانی که تنها خودشان را داشتند و در کنار یکدیگر، خانواده ساختهاند.
امسال در مسیر جنوب شرق تهران، در سرمای یلدا به کسانی میاندیشم که از ناسازگاری زمانه و طرد شدگی ناشی از یک اعتیاد شدید و شاید اشتباهات فردی، سفره یلدا را تنها میتوانند در ذهن خویش بگسترانند….
من فکر میکنم آنها همه انسانند، ایرانیاند و بخشی از واقعیت جامعه ما هستند که همه ما نسبت به آنها مسئولیت داریم.
متاسفانه ما طردشدگان اجتماعی را از ذهن خود نیز طرد کردهایم و چقدر شریفند انسانهایی که این چنین نمیاندیشند و در سردی زندگی این طردشدگان، گرمابخشی، هرچند اندک دارند. جمعیت "طلوع بینشانها" نمونهای مثال زدنی از این جماعت است. روزی میخواستم در جلسه سمنها "اکبر رجبی" (بنیانگذار طلوع بینشانها) را به رئیس جمهور معرفی کنم. در باب معرفی عمو اکبر گفتم: "او نام ندارد، بلکه او یک داستان و روایت است."
در شادمانی شب یلدا، مسئولیت اجتماعیمان را فراموش نکنیم.
شادی حق همه انسانها از هر قشری است.
یلدایتان مبارک
از خدای مهربان در این شب طولانی، نور و شادی برای همه انسانها و به خصوص هموطنانم خواهانم.
۶۴۶۴
آخرین دیدگاه