در کلاب هاوس امشب خبرآنلاین با موضوع"مذاکرات برجام؛ این هفته در وین چه خواهد شد؟" صاحب نظران و اساتید حاضر درباره موضوع مهم چشم انداز و مسائل مربوط به مذاکرات پیش روی وین به اظهار نظر پرداختند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شروع مذاکرات هسته ای پس از نوقف چند ماهه بار دیگر مورد توجه تمامی محافل قرار گرفته است و همگان منتظرند ببیند دور جدید گفتگوها در چه فضایی پیش خواهد رفت . به بیان دیگر صرف اعلام آغاز مدکرات می تواند متغیری مهمی در تحولات بین المللی باشد و نتایج آن بطور حتم تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، امشب در کلاب هاوس خبرآنلاین این اتفاق مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و مهمانان مدعو درباره دلایل و زمینه های این موضوع یعنی"مذاکرات برجام؛ این هفته در وین چه خواهد شد؟ " به اظهار نظر پرداختند.
برخی از کشورها تمایل به بحث درباره جزییات مذاکرات ندارند
امید سلیمی بنی حقوقدان
درباره این مذاکرات به دو نکته در حقوق عمومی داخلی مایلم صحبت کنم. موضوع کلاب، آینده پژوهی مذاکرات وین است در حالی که ما نمی دانیم در مذاکرات قبلی در دور اول چه اتفاقی افتاده است. طبیعی است در مذاکرات جدی که منافع ملی مطرح است، برخی از کشورها تمایل به بحث درباره جزییات مذاکرات ندارند و این حق طبیعی دولتهاست ولی باید بین این حق که مذاکرات را اسرار نظامی و دولتی می داند و بحث شفافیت یا ترانسپرنسی برای افکار عمومی باید تعادل برقرار کرد.
به نظر می رسد نه تنها در سطح افکار عمومی بلکه حتی در سطح دستگاه دیپلماسی رسمی کشور یعنی وزارت امور خارجه و در سطح مجلس هم اطلاع دقیقی از آنچه در وین گذشت ندارند و به نظر می رسد تیم مذاکرات به سطوح بالاتر نظام توضیح می دهد.
با این وجود، واکنش افکار عمومی را می توان در واکنش بازار نسبت به مذاکرات وین دید که دلار از مرز 30 هزار تومان فراتر می رود و باز هم احتمال افزایش قیمت ارز در بازار سیاه وجود دارد. به طعنه هایی که افکار عمومی می زند که 40 کارشناسی که به وین رفتند به خاطر سوغاتهای بلک فرایدی بود می گذریم.
بار دیگر توجه شما را به موضوع همه پرسی در مسایل بسیار مهم کشور که در قانون اساسی هم در اصل 59 قانون اساسی به این مساله تاکید شده است، جلب می کنم و امیدوارم روزی مساله هسته ای به همه پرسی گذاشته شود.
من توییت کردم در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، مقام معظم رهبری حتما ورود می کنند
علیرضا مستوفی کارشناس سیاسی
من توییت کردم در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، مقام معظم رهبری حتما ورود می کنندو احتمالا آقای ظریف را برای مذاکرات باز می گردانند. اصل فلسفه ولایت فقیه این است که از بن بست خارج شویم. درباره توییت خودم بیشتر از این نمی توانم جواب بدهم.
الان شنیده ها می گوید پیشنهادهای ایران با واکنش بسیار بد طرف مقابل روبرو شده است. به نظر می رسد آنها قبول کرده اند به قبل از 2015 برگردند. آمریکا می گوید ما به تحریمهای حقوق بشری و موشکی دست نمی زنیم. نمی دانیم چه کسی دروغ می گوید.
یکی از دلایل بن بسست مذاکرات این است که نمی توانیم دکمه عقب گرد هسته ای را بزنیم
هادی موسوی فعال سیاسی
نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مذاکرات به این زودی به نتیجه برسد. دلایل متعدد داریم ولی لازم است از نگاه فنی هسته ای هم به آن بپردازیم. مشکل غرب، پیشرفتهای هسته ای ما است. مصوبات مجلس از نظر هسته ای برای تیم مذاکراتی ما دست و پاگیر است. مسئله هسته ای مانند هیچ فناوری دیگری نیست. نمی توان به راحتی از آن بازگشت. مانند موشک و پهپاد نیست که بروید و عقب برگردید. چرخه غنی سازی 60 درصد دیگر برگشتی ندارد. این تلقی در ما هنوز وجود ندارد. کسی که به غنی سازی 90 درصد برسد دیگر برگشتی به عقب ندارد.
دوستان مجلس به دلیل عدم آشنایی با پارادایمهای هسته ای در دنیا فکر کردند هر چه پیشرفت عمودی و افقی ما در غنی سازی بیشتر باشد، دست مذاکره کنندگان بازتر است. یکی از دلایل بن بست مذاکرات این است که نمی توانیم دکمه عقب گرد هسته ای را بزنیم.
آقای باقری گفته ما مذاکرات هسته ای نداریم. این دروغ است. اگر به غنی سازی 90 درصدی برسیم دیگر قابل برگشت نیست و غرب هم می گوید کشوری که به 90 درصد رسیده چرا باید تحریمش را بردارم؟ در کشور ما هم یک تلقی می گوید ما در آستانه بمب هستیم. چرا باید مذاکرات را پیش ببریم. ما شناخت درستی درباره مسیر خود نداریم. ما اگر بمب بسازیم دیگر نمی توانیم برگردیم. این اشتباهی است که ما کردیم و به این جا رسیدیم. الان اینجاییم و اشتباه بزرگتر رفتن به سمت بمب است.
غرب صراحتا گفته است غنی سازی 90 درصد با اورانیوم فلزی فقط کاربرد نظامی دارد. ایران گفته این سوخت را برای راکتور تهران می خواهم ولی همه می دانند این برای چانه زنی است. باید غنی سازی را کامل کنار بگذاریم هر چند بسیار هزینه بر است ولی باز هم هزینه اش از ادامه مسیر کمتر است.
استرالیا از سال 1970 تا 1980 سمت مطالعه برای رفتن سراغ غنی سازی اورانیوم انجام داد. 3 کشور در این باره مطالعه کرده است. استرالیا سومین منبع بزرگ اورانیوم طبیعی در دنیا است. این کشور از 1981 به این نتیجه رسید ریسک بسیار بالایی دارد. استرالیا دشمن کشوری نیست. اسراییل را هم نمی خواهد تهدید کند ولی به این نتیجه رسیده ریسک بسیار بالایی دارد. ما دیگر صرفه ندارد برگردیم و دچار قفل شدگی شدید از لحاظ فنی شده ایم و بعید می دانم به این راحتی مساله حل شود.
شاید کجدار و مریز پیش می رویم و آب باریکه برای فروش نفت خواهیم داشت ولی راه اصلی این است که دکمه بازگشت هسته ای را بزنیم. کره جنوبی هم به 70 درصد رسید ولی با فشار آمریکا به سمت صنعت راکتورسازی رفت. کره الان برنده مناقصه امارات شد و 20 میلیارد دلار برد. زمانی ما به این نتیجه می رسیم باید عقبگرد کنیم و وارد راکتورسازی شویم. 50 کشور دیگر دنیا راکتور دارند و سوخت را از خارج می گیرند. این مذاکرات نتیجه ملموسی ندارد چون عقبگردی برای دوطرف متصور نیستیم.
با اصل این قضیه مشکل دارم که چرا سراغ غنی سازی رفته ایم. ما فکر کردیم اگر وارد غنی سازی شویم بتوانیم بقیه مشکلات را حل کنیم و این ابزار است. اساسا تصور ما از ابتدا اشتباه بوده و غنی سازی با موشک هم فرق دارد. شما غنی سازی 3.5 درصد داشته باشید با غنی سازی 20 درصد بسیار برخورد متفاوتی می بینید.
جمهوری اسلامی که موشک بالستیک دارد وغنی سازی دارد، با کشوری که فقط موشک دارد خیلی تفاوت دارد. کشوری که غنی سازی 90 درصدی دارد مواجهه دنیا با مساله حقوق بشر آن بسیار متفاوت است با کشوری که غنی سازی ندارد ولی حقوق بشر را هم رعایت نمی کند. در دنیا 9 کشور غنی سازی دارد و 3-4 کشور آن هم با همدیگر همکاری می کنند.
کشوری که اقتصاد درستی ندارد و مجموعه انرژی فسیلی آن در دنیا اول است و معادن اورانیوم غنی ندارد، چرا باید سراغ اورانیوم برود؟ دنیا با این کشور مانند لیبی و پاکستان و کره شمالی برخورد نمی کند. این که می گویند هر چه در هسته ای جلوبرویم بازدارندگی بیشتر می شود، در نهایت نتیجه چه می شود؟ فرض کنید بمب اتم داریم. این بمب را می خواهیم چه کنیم؟ معامله کنیم؟ چه فرقی با الان دارد؟ در باتلاق بیشتر فرو می رویم. چیزی گیر ما نمی آید.
اگر مانند کره شمالی بگوییم من بمب اتم دارم و هیچ مهم نیست تحریم شویم، این مساله دیگری است. اگر سیاست نظام این است که دیگر بحث ارزشگذاری نداریم.
مهرداد پشنگ پور متخصص حقوق بین الملل
قبلا گفتم برجام حقوق بشری باید داشته باشیم. ما سر چیزهایی چنان هزینه داده ایم که پرداخت این هزینه ها بی جهت است. این کارها را به نحو دیگری داریم رتق و فتق می کنیم. از جمله اینها، تحریمهای حقوق بشری است که یکی از مشکلات ما در حوزه حقوق بشر است.
عملا خساراتی که بابت تحریمهای حقوق بشری می دهیم شاید کمتر از هزینه های هسته ای نباشد. آنجا هم هزینه هایی می دهیم که خیلی سریع و ساده می توانیم جمعش کنیم.
هر روز که دیر می کنید شما یکسال و یک روز معیشت مردم را به تاخیر می اندازید
محمد مهاجری عضو شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین
مذاکرات وین قطعا بسیار مهم است. به اندازه این اهمیت باید افکار عمومی داخل و خارج تحت تاثیر قرار گیرد. برخی دوستان دولت انتظار دارند رسانه های ما با نوعی همدلی همراه تیم مذاکرات شوند. تا اینجا به دولت حق می دهم و حرف را می پسندم ولی برای این اتفاق، رسانه و افکار عمومی موم در دست ما نیست. الان این اتفاق نمی افتد. به لحاظ علم ارتباطات هم تعریف data تغییر کرده و هویت و ماهیت آن عوض شده است. اگر مدیریت افکار عمومی را در حد یک معادله خطی می دیدید الان با این معادله خطی نمی شود افکار عمومی را مهندسی کرد.
دولت باید لوازم این کار را فراهم کند. باید اگر در تیم مذاکره نقص رسانه ای وجود دارد باید این نقص را برطرف می کردند. الان در تیم حامی دولت، چندنفر را سراغ دارم به راحتی می توانستند اخبار را به نفع دولت جهت دهی کنند ولی این اتفاق نیفتاده است.
این سه شنبه که قرار است باز هم برای مذاکرات بروند، هر زمان فرض کنیم مذاکرات به امضای تضمین شده رسید و طرف مقابل از کنگره هم مجوز گرفت و همه هم به خط شدند و همه هر چه ما گفتیم را امضا کردند و خیلی هم قربان صدقه ما رفتند، با این فرض از زمان امضای قرارداد یا تفاهم نامه، تا زمان تبدیل شدن آن به نان در سفره مردم دست کم یک سال طول می کشد. هر روز که دیر می کنید شما یکسال و یک روز معیشت مردم را به تاخیر می اندازید.
س) این که خبر نداریم بسته پیشنهادی ایران چیست، جزو همان نقد اول شما به تیم هسته ای است؟
محمد مهاجری
موقعی که آقای ظریف مذاکره میکرد، اطلاعاتی که از جلسات بیرون می آمد، خیلی زیاد نبود. منظورم مدیریت افکار عمومی است. دولت می خواهد مردم امیدوار به مذاکرات باشد. باید لوازم این امیدواری ایجاد شود که بخشی اطلاعات و اخبار است. من نمی دانم چرا مصلحت نیست ولی شاید اگر مصلحت هم باشد، وقتی متن پیشنهاد را نداریم، اروپایی هم چیزی نمی گویند، شاید لازم نباشد منتشر شود. منظورم صرفا مدیریت افکار عمومی برای خوش بینی است. این ایجاد خوش بینی آدم متخصص می خواهد. لزوما این افراد جزو آن40 نفری که اعزام شدند نیست. یک سیاست افکار عمومی می خواهد.مردم باید بفهمند درآنجا چه خبر است. وقتی مردم نمی فهمند دلار می شود 30 هزار تومان و مردم نمی توانند امیدوار باشند.
س) مردم نباید از این بسته پیشنهادی خبردار باشند؟ چرا نباید خبردار شوند؟
محمد مهاجری
تخصصی ندارم. کلیات آن را هم گفته اند. وگرنه درباره تحریمها پیشنهاد داده اند. درباره مذاکرات هسته ای پیشنهاد داده اند ولی حتی اگر ما نباید بدانیم بسته چیست، نحوه برخورد با موضوع، چیزی نیست که حتی یک خبرخوان معمولی روزنامه بتواند آن را هضم کند.
حجت الله صیدی فعال اقتصادی
درباره افکار عمومی فکر می کنید تیم رسانه ای مردم را توجیه کنند یا امیدوار کنند؟ با توجه به احتمال طولانی شدن مذاکرات و طلب صبر زیاد، امیدوار کردن مردم ممکن است باعث واکنش منفی شود؟
محمد مهاجری
عرض نکردم مردم را امیدوار کنیم. دولت توقع دارد مردم نسبت به مذاکرات امیدوار باشند. توقع آنها را عرض کردم. حالا اگر قرار است مردم امیدوار شوند –ایجاد امید کار غلطی نیست- لازم نیست دروغ بگویید. ممکن است امید را در کوتاه مدت یا میان مدت یا دراز مدت بدهد.فکر می کنم هیچ بسته ای برای این کار وجود ندارد. در زمان مذاکرات 2015 می شد گفت حدود 50 میلیون ایرانی منتظر بودند بدانند ظریف چه می گوید.در مجموع مردم امید داشتند. این امید دو دلیل داشت. یکی وعده روحانی در سال 92 بود و دوم اطمینان درباره ظریف بود. او را از قطعنامه 598 می شناختند. الان اگر دولت می خواهد مردم را امیدوار کند لازم است سخنگوی قابل اعتمادی برای تیم مذاکره بگذارید که مردم او را بشناسند.
2323
آخرین دیدگاه