درباره استاد محمدرضا حکیمی و مکتب تفکیکی او
یکم. مکتب تفکیک بر جریانی پاگرفته از حوزه علمیه مشهد در چند دهه اخیر با فعالیت مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (متوفای 1365 ق) از شاگردان فقه و اصول میرزای نایینی در نجف و سپس شاگرد برجسته او آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی ( متوفی1346 ش ) و شاگردانش آیات سیدان، مرحوم مروارید، مرحوم میرزا جواد تهرانی، استاد حاج حیدر رحیم پورازغدی، مرحوم استاد حکیمی و… اطلاق می شود که به نقد و رد میراث فلسفی ارسطو و افلاطون ( که در فلسفه های مشاء و اشراق و حکمت متعالیه نمود یافته ) می پردازد و یافته های الهیاتی و متافیریکی این دو فیلسوف شهیر یونانی را در تعارض با مبانی الهیاتی قران و آموزه های اهل بیت ع می داند.
دوم. جریان نقد فلسفه یونانی (میراث ارسطو) و عرفان مصطلح و تصوف (میراث افلاطون و فلوطین) پس از ورود به جهان اسلام از عهد اموی و عباسی، عمری طولانی داشته و به گواهی متون رجالی، اولین ردیه را بر ارسطو، هشام بن حکم( متوفی 199 ق) شاگرد برجسته امامان صادق و کاظم ع نوشته است (شیخ طوسی، اختیار معرفةالرجال2/ 530) همچنین در آثار 180 گانه فضل بن شاذان (متوفی 260 ق) از کتابی با عنوان «الرد علی الفلاسفه» نام برده شده است (رجال نجاشی/ 307) و در دوران غیبت، کلام شیعه با آثار بزرگانی چون نوبختی، مفید، ابن زهره حلبی، طوسی، سید مرتضی، قطب الدین راوندی، علامه حلی، علامه مجلسی، میرزای قمی، ملا احمد نراقی و … متولی دفاع از الهیات عقلی شیعه و نقد مبانی فلسفی و عرفانی یونانی بوده است.
سوم. زنده یاد استاد حکیمی با نگارش مقاله ای با عنوان «مکتب تفکیک» در سال 71 در نشریه کیهان فرهنگی و انتشار کتابی با همین عنوان در سال 1375، تعبیر«مکتب تفکیک» را ابداع کرد. این تعبیر بدین معناست که فیلسوفان و عارفان مسلمان باید بین آموزه های فلسفی وعرفانی یونانی با آموزه های الهیاتی وحیانی (معارف قران و اهل بیت علیهم السلام) تفکیک کرده و با خلط این دو با هم دچار التقاط و امتزاجِ رهزن و زیانبار نشوند.
چهارم. مکتب تفکیک، مخالف عقلانیت و برهان آوری و قائل به تعبد در مسائل الهیاتی مانند توحید و نبوت و معاد و …نبوده بلکه مدعی است میراث الهیاتی ارسطو و افلاطون منطبق با موازین عقلی نبوده و طبعا از آنجا که الهیات قرانی و وحیانی مبتنی بر عقل و حجت باطنی خداوند است، الهیات یونانی در تعارض با وحی نیز می باشد.
پنجم. در برخی از عبارتهای مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، مطالبی در مخالفت با برهان و استدلال آوری، مطرح شده و مورد نقد و اعتراض موافقان و مخالفان فلسفه قرار گرفته اما اصحاب تفکیک این مطالب را ناظر به استدلال های فلسفی و نه براهین عقلی دانسته اند و البته برخی از منتقدان فلسفه، وجود برخی اشکالات را در این ارتباط در کلمات میرزای اصفهانی پذیرفته و آن را نقد کرده اند.
ششم. مرحوم حکیمی در نقد فیلسوفان وعرفای مسلمان، ادب نقد و گفتگو را رعایت کرده و هرگز به دنبال راه اندازی یک نزاع متعصبانه و آلوده به تکفیر و تخطئه شخصیتی بین مخالفان و موافقان فلسفه وعرفان نبود و بلکه در کمال احترام، بزرگان اهل فلسفه و عرفان را نقد می کرد.
این سنت نقد و گفتگوی احترام آمیز در میان دیگر بزرگان مکتب تفکیک از جمله آیات درگذشته حاج شیخ مجتبی قزوینی و میرزا جواد تهرانی و چهره زنده و برجسته دیگر تفکیکی آیت الله سید جعفر سیدان نیز پیوسته رعایت شده است.
هفتم. مشرب وسیع دانشمند فقید محمد رضا حکیمی علی رغم اصرارش بر خلوص اندیشه دینی، در برخورد و تعامل با اندیشمندان و روشنفکران با انواع گرایشها در پیش و پس از انقلاب، آشکار و زبانزد بود تا جایی که مرحوم دکتر شریعتی با وجود اختلافات نظری اش با مرحوم حکیمی او را وصیّ تام الاختیار خود در تصحیح و ویرایش محتوایی آثار صوتی و مکتوبش قرار داد. این خصیصه حکیمی می تواند برای نسل امروز و طلاب و دانشجویان در برخورد با اندیشه ها و اندیشوران گوناگون الگو باشد تا بتوان در ابهامات و تردیدهای عصرحیرت و غیبت هادی و حجت معصوم خداوند، هر چه بیشتر راهی به معرفت و اندیشه های صائب و قرین به علم و اطمینان گشود.
هشتم. برخی از آثار استاد حکیمی در نقد فلسفه و عرفان مصطلح عبارت است از: مکتب تفکیک، اجتهاد و تقلید در فلسفه، مقام عقل، الهیّات الهی و الهیّات بشری و معاد جسمانی در حکمت متعالیه. اما برجسته ترین اثر علمی او دانشنامه قرانی و حدیثی الحیات (12 جلد) است که تالیف مشترک او با دو برادر اندیشورش آیت الله حاج شیخ محمد حکیمی و زنده یاد آیت الله حاج شیخ علی حکیمی است. در الحیات به مباحثی چون معرفت شناسی، عقاید، انسان شناسی، اخلاق، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، سیاست و سبک زندگی از منظر قران و روایات معتبر اهل بیت علیهم السلام پرداخته شده است.
آخرین دیدگاه