گوشهای نشستهام و گوش سپردهام به جدلی که در یکی از اتاقهای شبکه اجتماعی مجازی و نوظهور کلابهاوس به راه افتاده، بحث آنقدر جذاب شده که دلم نمیآید از آن دور شوم آنهم برای گشتن به دنبال هدفونی که احتمالا ته کیفم، سیمش طبق معمول به هم پیچیده و وقت میگیرد تا روبهراه شود. پس گوشی تلفن را نزدیک گوشم گرفتهام که صدایش مزاحم بقیه نباشد. همسرم از راه میرسد و با دیدن من از تصویری میگوید که در کودکی از پدر بزرگ و رادیوی کوچکش به یاد دارد و اینکه چقدر این وضعیت شبیه آن دوران است.
از اختراع صنعت چاپ تا ظهور رادیو و تلویزیون و سینما و پدیده اینترنت و تا به امروز و شبکههای اجتماعی، در هر مقطع که هر کدام از پدیدههای یاد شده به عنوان رسانه، کاربردی عمومی یافتهاند، همیشه این نگرانی از کمرنگ شدن و نابودی رسانه موجود به نفع رسانه نو ظهور وجود داشته و حتی عدهای ناقوس مرگ و پایان رسانههای قبلی را به صدا در آوردهاند. اما آن پیشبینی و نظریه پردازیها در اکثر مواقع درست نبوده و راه به خطا بردهاند.
به ابتدای سخن باز میگردیم، چند دهه پیش، رادیو، رسانه فراگیری برای کسب اطلاعات و خبر، گوش سپردن به موسیقی و سرگرمی بود. اخبار ساعت ۲ بعد از ظهر، برنامه موسیقی «گلها» ساعت ۱۵ و قصه شب ساعت ۲۲ رادیو، خاطرهای محو نشدنی از ذهن نسل متولدین دهه چهل به قبل است. اما بعد از آن با گسترش تلویزیون و اینترنت در سالهای اخیر، گوش سپردن به رادیو به مواردی محدودی که امکان دسترسی به سایر ابزارهای ارتباطی وجود ندارد و یا مشکل مینماید، مانند هنگام رانندگی، محدود شده است و شاید چنین تصور میشود که زمان کنار گذاشتن رادیو فرا رسیده، اما در اوج همین نا امیدی و آماده شدن برای سوگواری در عزای یکی از قدیمیترین رسانههای ارتباطی، به یکباره رسانهای سر بر میآورد و به سرعت جای خودش را در میان مخاطبان غرق شده در سیلاب رسانهها و اطلاعات باز میکند و سهم خود را از این بازار میگیرد، رسانهای که پایه و اساس آن بر صدا بنا شده و اگر نیک بنگریم به تعبیری که در ابتدای سخن به آن اشاره شد، فرمتی تازه و به روز شده برخی از قابلیتهای رادیو است، مانند سالهای اولیه رادیو، در آن همه اتفاقها در لحظه و زنده است و البته برآورده شدن یکی از خواستههای همیشگی برنامههای زنده رادیویی یعنی تعامل و مشارکت با مخاطب که به تمامی و کمال در شبکه اجتماعی کلاب هاوس انجام میشود.
پس تا تمنای بشر برای دانستن و ارتباط وجود دارد، رسانهها ماندنیاند و مرگ هیچ رسانهای را نمیتوان متصور بود. مدیومهای ارتباطی و رسانهها با تمام اشکالی که تاکنون ظهور کردهاند و احتمالا در آینده خواهند آمد، مورد نیاز هستند و پا برجا خواهند بود، گیریم که در دورههای مختلف بنابه ضرورت و نیاز، شکل عوض کنند یا گستره استفاده از آنها، کاهش یا افزایش یابند، اما همچون قانون بقای جرم و انرژی از بین نمیروند بلکه از شکلی به شکل دیگر درمیآیند.
۵۷۵۷
آخرین دیدگاه