سوء استفاده صهیونیستها از واژه "ملت" و برابر سازی دروغین آن با برخی واژگان توراتی و عبری، باعث شکل گیری مفهوم ملت یهود، مهاجرت به "سرزمین موعود" و اشغال سرزمین فلسطین شد.
به گزارش خبر فوری، مفهوم ملت اسرائیل، قوم یهود یا چیزی شبیه آن، از آن جمله مفاهیمی است که بسیاری معتقدند منشا فکری درگیری فلسطین و هجوم صهیونیستها به آن شده است. اکنون بسیاری از مورخان از جمله "شلومو زند" معتقدند صهیونیستها با جعل واژه "ملت – قوم" یهود و نسبت دادن یک سرزمین افسانهای و تاریخی ساختگی به آن توانستند اسرائیل را به وجود آورده و چند ده سال مشغول جنگ باشند.
مروری بر واژگان اطلاق شده توسط اسرائیلیها و سیر تاریخی سرگذشت قوم یهود نیز ممکن است این مساله را مشخصتر کند. واژه " Nation" از آن جمله اصطلاحاتی است که معنای امروزی خود را در رنسانس پیدا کرد. در آن زمان بسیاری از امیرنشینها و پادشاهیهای اروپا قصد کردند از زیر سیطره کلیسا و پاپ بیرون بیایند. در همین زمان هم در مقابل دین وحدت بخش مسیحیت و امت مسیحی، واژه "ملت" یا nation به وجود آمد.
صهیونیستها زیرکانه از این واژه استفاده کرده و نوعی ملی گرایی یهودی در قرن 20 به وجود آوردند. این در حالی است که کتاب مقدس و عهد عتیق اصلا چنین تفسیری را قبول ندارد. در تورات هیچ واژه ای نیست که قابلیت ترجمه به کلمه "ملت" یا nation را داشته باشد.
تورات بارها از واژه Umah (امه) یا Leom (لئوم) یا am (ام) استفاده میکند و آن را به یهودیان نسبت میدهد اما هیچ یک از این واژگان مترادف ملت (nation) نیستند.
در این میان واژه "ام" مهم تر از سایرین است. این واژه اصولا به جمعیتی با عناصر و اعضائی مختلف، متفاوت و گوناگون که به قصدی واحد دور هم جمع شده اند اطلاق میشود. در عبری قدیم و تورات، این کلمه بر طایفه، عشیره، سپاه و حتی "جمیع مردان" اطلاق میشده است. یک بار نیز در کتاب یوشع به "اهل زمین"، "ام هاآرتص" گفته شده است.
با این حال، نباید فراموش کرد که این کلمه یک بار در کتاب (صحیفه) "تواریخ ایام" (33:25) به "جامعه مقدس" اطلاق شده است. برخی مورخان و مفسران معتقدند در این قسمت، کلمه "ام" بر قوم برگزیده یا بنی اسرائیل اشاره دارد. با وجود این، شلومو زند در کتاب "اختراع قوم یهود" معتقد است این کلمه هیچ ربطی به ملت یا قومیت ندارد و اصولا کلمه ای است که به جوامع کشاورزی – دامداری پیشامدرن اطلاق میشده و در آن دستگاه فکری معنا داشته است نه دنیای پسارنسانس شهرنشین پیشرفته. از این رو، زند تاکید دارد میان این کلمه و "ملت" سراسر تفاوت است.
با وجود این، صهیونیستها از کلمه ملت و تفسیر خاص آن استفاده کردند تا بتوانند قوم یهود را اختراع کنند. آنها در این میان، بیش از هر چیز از نظریات "آنتونی د.اسمیت" مورخ و نظریه پرداز انگلیسی بهره بردند. اسمیت معتقد بود واژه "ملت" (nation) بیش از هر چیز بر "قومیت" یا "نژاد" اطلاق میشود. او در تعریف واژه "ملت" عناصری چون سرزمین، جغرافیا، تاریخ و حتی زبان را کنار گذاشت و در عوض بر نژاد و قومیت تاکید کرد. اسمیت برای جبران خلاء سرزمین و زبان و تاریخ یک نظریه جالب مطرح کرد. او معتقد بود اعضاء یک ملت را یک تاریخ مشخص واقعی یا سرزمین واحد تشکیل نمیدهد بلکه آنچه بطن یک ملت را شکل میدهد باور به یک تاریخ یا سرزمین مشترک است. از نظر او، اعضاء یک ملت زمانی واحد میشوند که یک سرزمین مشترک در ذهنشان تداعی شود و یا به یک سری افسانه مشترک (به جای تاریخ) باور داشته باشند. این افکار و داستانهای مشترک عناصر یک ملت را میسازد.
پرواضح است که صهیونیستها از این نظریه چه بهره ای برده اند. هر چند نظریه اسمیت با نظریه قوم شناسی نوین تفاوت عمده دارد اما کاملا به درد نظریه پردازان جامعه یهود خورد. آنها مفهوم "سرزمین موعود" را به عنوان جغرافیای قوم جعلی خود و "تبعید یهودیان" را نیز به عنوان تاریخ مجعول قوم خود به دیگران قبولاندند.
"گیدون شیمونی"در کتاب مشهور "ایدئولوژی صهیونیست" مفصلا در این باره نوشته است. آنچه از نظریه او منتج میشود این است که صهیونیستها با جعل واژگان توراتی، برداشتی قوم گرایانه از ملت یا امت داشته و بر اساس نظریه اسمیت توانسته اند با یک سری جعلیات، گروهی از افراد را ذیل عنوان قوم یا نژاد یهود دور هم جمع کنند. این در حالی است که اصلا چنین قومی وجود نداشته و یهودیان به هیچ وجه قوم تبعید شده واحدی نبوده اند (در این باره اینجا بخوانید).
آخرین دیدگاه