سیاسی/ مجلس علی خضریان، نماینده مردم تهران در مجلس
جایگاه علمی علامه مصباح یزدی در فلسفه و منطق، علوم فقاهتی و جایگاه استادی ایشان و تربیت شاگردان دینی، بر كسی پوشیده نیست؛ اما این تنها یك وجه از جایگاه این عالم فقید است كه در این روزها بسیار دربارهاش خواندهایم و شنیدهایم. اما حقیقت عملكرد این عالم بزرگوار كه موجب میشود لقب علامه طباطبایی یا شهید مطهری زمان را به او بدهند، چیز دیگری است؛ حقیقتی كه شاید «حجاب نورانی» تعریف از جایگاه علمی این عالم انقلابی، نگذارد به آن دست پیدا كنیم یا حتی موجب تحریف عملكرد ایشان شود.آنچه كه استاد مصباح را به بزرگانی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری مانند میكند، صرفا جایگاه علمی، فقاهتی و فضیلت اخلاقی ایشان نیست كه اگر چنین باشد، عالمان و فضلای بسیاری در گذشته و حال زندگی کرده و میكنند و محترم هم هستند. مرحوم علامه مصباح علوم دینی و فقهی را نه برای یك معنویت فردی، بلكه برای تعالی یك جامعه به كار گرفت؛ از ورود به عرصه سیاست تا تمدنسازی اسلامی. همین ویژگی وجه تمایز ایشان با برخی دیگر از علمای فاضل حوزه علمیه بود.نگاه ایشان به عرصه سیاست، نه یك نگاه مبتنی بر سود و ضرر یا كسب منفعت، بلكه یك نگاه متعالی، عقلانی و مبتنی بر تكلیف شرعی بود. به همین دلیل است كه در دهه ۷۰ و در اوج مظلومیت جایگاه رهبری نظام، مقابل جریان مهاجم به این جایگاه ایستاد و هزینه داد؛ چون به تعبیر شهید حاجقاسم سلیمانی، خامنهای عزیز را عزیز جان خود میدانست.نگاه به سپهر سیاست از دریچه عقل، شرع و اخلاق است كه موجب میشود تا علامه مصباح یزدی، سیاست را منهای حزببازیهای رایج بداند و فضای سیاسی كشور را نه در قالب چپ و راست، بلكه در قالب كارآمدی اصلح بودن تعریف كند.این نگاه مترقی به سیاست باعث شد تا حضرت علامه، ارتباط با جوانان را به پشتوانه تجربه كار تشكیلاتی در مدرسه حقانی و همكاری با شهید بهشتی، در چارچوب طرح ولایت آغاز كند. طرحی كه هدفش تربیت سیاستمدارانی بود كه نه دو قطبیهای كاذب سیاسی، بلكه مصالح كشور و آینده ایران را مدنظر قرار میدهند.
اما این منطق عقلانی علامه مصباح به مذاق برخی جریانات سیاسی خوش نیامد و موجب شد تا شاگردان جوان و انقلابی كه در طرح ولایت تربیت یافته بودند، از سوی آنها بهكارگیری نشوند و عملا به سمت یك حركت نمایشی در بهكارگیری جوانان حركت كنند. دلمشغولی علامه مصباح نسبت به این وضعیت مبهم و خطرناك و همچنین نگرانی ایشان نسبت به آینده سیاسی كشور، او را به فكر كنشگری مستقیم سیاسی، با هدف بسط تفكر عقلانی سیاست منهای حزب بازی، در دهه ۸۰ انداخت. با این تفاوت كه او در میدان سیاست همچون سایرین هضم در حزببازی و گروهگرایی نشد. نگاه و منطق روشن دینی و عقلانی او و نگاه كردن به سیاست از دریچه شرع است كه موجب میشود ایشان در حمایت از افراد، تعصب را كنار بگذارد و آغازگر مخالفت و ایستادگی در مقابل شخصی باشد كه روزی از او حمایت كرده بود.
توجه علامه مصباح در بهكارگیری علوم دینی برای تعالی جامعه، فقط به عالم سیاست ختم نشد. كار ویژه تربیتی ایشان كه در گذشته انقلابیشان ریشه داشت، موجب شد تا موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به مركزی فعال برای تدوین برنامههای مدون، با شناخت از نیازهای روز جامعه و مبتنی بر آموزههای دینی تبدیل شود. در این مسیر یقینا آن هدف غایی از پیوند میان حوزه و دانشگاه شكل میگیرد كه نه حوزویان، دانشگاهیان را دشمنان از غرب فرستادهشده میدانند و نه دانشگاهیان، حوزویان را متحجرانی دگماندیش میپندارند. به همین دلیل است كه علامه مصباح، جهد و جهاد علمی و دینی را نه از حجرهها و در گوشه عزلت، بلكه در وسط میدان علمی پیگیری و خود در سمینارهای دانشگاههای اروپایی و آمریكایی شركت میكند.جمیع عملكرد علامه مصباح است كه او را در تراز یك عالم اهل عمل قرار میدهد؛ عملكردی كه منطبق است با مكتب امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب.
اگر علامه مصباح را صرفا یك عالم دینی و یك فیلسوف مسلمان بنامیم، از شناخت حقیقت او غافل شدهایم و در حق او جفا روا داشتهایم؛ میراث علامه مصباح یزدی برای مردم و ایران، چیزی فراتر از یك جهد و جهاد علمی است؛ او مرد میدان سیاست عقلانی و شرعی و كنشگری براساس منافع جمعی مردم بود.باید هوشیار باشیم كه كدام مصباح را میخواهند معرفی كنند؛ یك معلم عالم و بااخلاق یا كنشگری كه پای ولایت ایستاد، منافع مردم برایش اصل بود و در این راه دوگانههای سیاسی را كنار زد؟
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه