فروغ فرخزاد در ظهر ۸ دی ماه ۱۳۱۳ در خیابان معزالسلطنه کوچهٔ خادم آزاد در محلهٔ امیریه تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانی تبار به دنیا آمد.
هشتم دیماه زادروز فروغ شعر ماست. او گوهر اصلی زیستن را شعر دانست و این گوهر را در طبیعت جستوجو کرد. تکان و رقص برگهای درختان را در باد، پیمودن آب در رود، رقص موزون بالهای پرنده در پرواز و … را نوشت و خواند و در آیه آه کشید و به درخت و آب و آتش پیوند زد.
او با صدایی رسا و ماندگار قصهی زن ایرانی را فریاد کشید:
به لبهایم مزن قفل خموشی
که من باید بگویم راز خود را
به گوش مردم عالم رسانـم
طنیـن آتشیـن آواز خود را …
ازدواجش کمتر از ۴ سال دوام آورد و در پی جدایی، حضانت پسرش، کامیار، به پدر رسید. حاصل این دوری از فرزند افسردگی بود و «عصیان» دفتر سوم شعرش.
هماره از زندگی شکوه داشت چرا که میخواست کسی را دوست داشته باشد و بهدنبال گمشدهاش بود:
وقتی که زندگی من
هیچچیز نبود
هیچچیز بهجز تیکتاک ساعت دیواری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانهوار دوست بدارم
آرزویش آزادی زنان ایران و تساوی حقوقشان با مردان بود. او به رنجهایی که خواهرانش در این سرزمین در اثر بیعدالتیهای مردان میبرند کاملا واقف بود و نیمی از هنرش را برای تجسم دردها و رنجهایشان بهکار برد. شعر برایش احتیاجی بود بالاتر از خورد و خواب، چیزی شبیه نفس کشیدن! شعر بههیچوجه برایش سرگرمی نبود بلکه هدف بود و شعر را مسوولیتی برای خود میدانست و همیشه عنوان میکرد: باید در تمام لحظهها شاعر بود. نه فقط موقع شعر گفتن! بهعنوان یک شاعر روشنفکر به جنگ سنتگرایی رفت و همواره پرواز را بهخاطر سپرد. عشق را درمانگر میدانست، چرا که معتقد بود خوبی کن، فراموش کن، روزی رشد خواهد کرد.
۲۴ سالگی و آشنایی با ابراهیم گلستان نقطه عطف زندگیاش بود و در خلق آثار هنری و ادبی او هم تأثیر گذاشت. در ۳۲ سالگی هم سوار بر جیپ گلستان تصادف کرد و از دنیا رفت.
فروغ هیچگاه از زمین جدا نبود، ایمان آورد به فصل سرد و بخشی از تاریخ زنان ایران را به خود اختصاص داد. او به تنهایی زبان صریح و شیوای زن بیصدای ایرانی در قرنهای متمادی است. او فریاد رسای دردهای به آماس رسیدهی یک زن ایرانی است:
آه اینست آنچه میجستی به شوق
راز من ، راز زنی دیوانه خو
فروغ هیچگاه با واژهها بازی نکرد و خودش را همیشه از فرمالیتهگری و تجملات شعری دور نگه داشت!
او شعرش شعر مفهومست نه وسیلهای برای ظاهرسازی شاعرانه… و اوست زنی تنها در آستانه فصلی سرد، در ابتدای درک هستی آلودهی زمین! زادروزش فرخنده باد…
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه