بدون اصلاحات سیاسی داخلی هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد

یک روزنامه نگار در واکنش به قرارداد ایران و چین نوشت: بدون اصلاحات سیاسی داخل کشور هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد. علت شکست برجام منحصر به بدقولی امریکایی‌ها نمی‌شد بلکه ضعف پی‌ریزی‌های سیاسی داخ..

5f0949976b3cb_2020-07-11_09-39 یک روزنامه نگار در واکنش به قرارداد ایران و چین نوشت: بدون اصلاحات سیاسی داخل کشور هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد. علت شکست برجام منحصر به بدقولی امریکایی‌ها نمی‌شد بلکه ضعف پی‌ریزی‌های سیاسی داخلی آن هم بود.

عباس عبدی روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: این روزها خبر توافق راهبردی با چین موضوع بحث و جدل فراوان شده است. البته برخی از مخالفان براساس شایعات اظهارنظر می‌کنند. عده‌ای نیز برحسب ذهنیت تاریخی که از این قراردادها دارند آن را رد می‌کنند. برخی نیز طرفدار بی‌چون و چرای بلوک غرب هستند و هر توافق غیر از آن بلوک را به صورت پیش‌فرض رد می‌کنند.

بنده نیز مخالفم ولی از زاویه‌ای دیگر و بدون آنکه از جزییات آن مطلع باشم. این مخالفت درباره کلیت آن است و برای نقد جزییات باید متن نهایی را مطالعه سپس اظهارنظر کرد. ضمن اینکه هنوز معلوم نیست، نگاه چینی‌ها در این ماجرا چیست.

پیش از بیان علت مخالفتم بهتر است، نگاه مثبت خود را به این رویکرد کلی بیان کنم. ایران پس از انقلاب همواره به نحوی رفتار کرده که گویی تافته جدا بافته‌ای است و به جز توافق‌های محدود با برخی از کشورها از ورود به توافق‌های راهبردی پرهیز کرده و شاید یک علت آن بی‌اعتمادی به ثبات و پایداری سیاست‌هایش است. حکومتی می‌تواند وارد معادلات راهبردی شود که با تغییر دولت یا مجلس آن، این توافقات به فراموشی سپرده نشود. این ثبات مشروط به این است که مدیریت جامعه با مشارکت نسبی عموم نیروها انجام شود. هنوز فراموش نمی‌کنم زمانی که مجلس ششم برنامه چهارم توسعه را که یکی از بهترین برنامه‌ها بود، تصویب کرد ولی به محض تغییر آن مجلس و سپس دولت، آن برنامه به زباله‌دان قوانین! سپرده شد. بنابراین تنها می‌توان امید اندکی داشت که اگر توافق با دستور و حمایت عالی‌ترین مقام کشور منعقد شود، واجد حداقلی از پایداری خواهد بود. هر چند در این حالت نیز شلختگی رفتاری و بی‌نظم بودن عوامل اجرایی و تقنینی چنان است که هیچ تضمینی برای انجام آن نیست.

بنابراین نفس ورود به این توافقات به منزله رویکرد جدیدی در کشور است که از وضعیت تافته جدا بافته بودن خارج می‌شود و این نکته مهمی است. حتی آغاز آن با چین نیز مشکلی ندارد. هم به لحاظ امکانات و توانایی‌های چین و هم به لحاظ سوابق نسبی مثبت در روابط میان دو کشور این اقدام مطلوب است. البته مشروط بر اینکه این رویکرد محدود به چین نباشد و با بلوک غرب و روسیه و هند و همسایگان جنوب و سایر قدرت‌های منطقه‌ای و اقتصادی نیز می‌تواند یا بهتر است، گفته شود که ‌باید انجام شود.

ولی چرا مخالفم؟ یک علت آن را در بالا گفتم. فردگرایی و عوام‌گرایی غالب بر فرآیندهای سیاسی داخلی ایران چنان گسترده است که مانع از ثبات سیاستگذاری و پایبندی به هر نوع توافق بلندمدتی می‌شود. شکاف درون‌ساختاری نیز مزید بر علت می‌شود. در حوزه روابط خارجی هیچ نوع وحدت نظری وجود ندارد. در مجموع شرایط برای رسیدن به هیچ توافق راهبردی با کشورهای دیگر فراهم نیست و اگر به هر دلیلی و با فشار و دستور از بالا این توافق رخ دهد، پایدار نخواهد ماند. در نهایت هزینه‌هایش را می‌دهیم بدون آنکه از منافعش بهره‌مند شویم.

علت دوم مخالفتم این است که این رویکرد باید شامل همه کشورهایی شود که می‌توانند و می‌خواهند وارد این نوع توافقات شوند و اگر قرار است که فقط با یک کشور قدرتمند رخ دهد، نتیجه‌ای جز وابستگی نخواهد داشت.

ولی علت سوم مخالفتم مهم‌تر است. فارغ از اینکه جزییات این توافق چیست و از چه زمانی این توافق مطرح شده اکنون بدترین زمان برای نهایی کردن آن است. در واقع محدودیت‌های مالی کشور انگیزه اصلی برای ورود به چنین توافقی است. این محدودیت‌ها موجب می‌شود که انگیزه اصلی توافق را جبران کسر بودجه بدانیم. با توجه به ناکارآمدی و فسادی که در تخصیص منابع وجود دارد هر گونه ورود سرمایه به ایران در شرایط کنونی جز اتلاف آنها و بدهکار کردن کشور، نتیجه دیگری نخواهد داشت.

کافی است که بدانیم در دوره طلایی اصول‌گرایان یعنی احمدی‌نژاد(۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲) ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار درآمدهای نفتی را اتلاف کردند و هیچ اشتغالی نیز اضافه نشد. اکنون هم اگر هزار میلیارد دلار پول چینی‌ها وارد ایران شود هیچ اتفاق مهمی رخ نخواهد داد جز آنکه برخلاف گذشته، که آن ۸۰۰ میلیارد را از منابع زیرزمینی خوردند، این ‌بار هزار میلیارد باید بدهکار چین یا هر کشوری دیگری شویم. بدون اصلاحات سیاسی داخل کشور هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد. علت شکست برجام منحصر به بدقولی امریکایی‌ها نمی‌شد بلکه ضعف پی‌ریزی‌های سیاسی داخلی آن هم بود. بنابراین فارغ از اینکه این توافق با چین باشد یا کشوری دیگر و فارغ از اینکه جزییات آن چه باشد در شرایط کنونی و با وجود ضعف عمومی و نیز وضعیت ناپایدار سیاسی هر نوع توافقی از این گونه به زیان کشور است و ابتدا باید اصلاحات جدی داخلی را ایجاد کرد سپس به مسائل خارجی پرداخت.

یک روزنامه نگار در واکنش به قرارداد ایران و چین نوشت: بدون اصلاحات سیاسی داخل کشور هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد. علت شکست برجام منحصر به بدقولی امریکایی‌ها نمی‌شد بلکه ضعف پی‌ریزی‌های سیاسی داخلی آن هم بود.

پایگاه خبری خبر فوری (khabarfoori.com)

5f0949976b3cb_2020-07-11_09-39 سیاسی/ سیاست خارجی 21 تیر 1399 – 09:41

عباس عبدی روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: این روزها خبر توافق راهبردی با چین موضوع بحث و جدل فراوان شده است. البته برخی از مخالفان براساس شایعات اظهارنظر می‌کنند. عده‌ای نیز برحسب ذهنیت تاریخی که از این قراردادها دارند آن را رد می‌کنند. برخی نیز طرفدار بی‌چون و چرای بلوک غرب هستند و هر توافق غیر از آن بلوک را به صورت پیش‌فرض رد می‌کنند.

بنده نیز مخالفم ولی از زاویه‌ای دیگر و بدون آنکه از جزییات آن مطلع باشم. این مخالفت درباره کلیت آن است و برای نقد جزییات باید متن نهایی را مطالعه سپس اظهارنظر کرد. ضمن اینکه هنوز معلوم نیست، نگاه چینی‌ها در این ماجرا چیست.

پیش از بیان علت مخالفتم بهتر است، نگاه مثبت خود را به این رویکرد کلی بیان کنم. ایران پس از انقلاب همواره به نحوی رفتار کرده که گویی تافته جدا بافته‌ای است و به جز توافق‌های محدود با برخی از کشورها از ورود به توافق‌های راهبردی پرهیز کرده و شاید یک علت آن بی‌اعتمادی به ثبات و پایداری سیاست‌هایش است. حکومتی می‌تواند وارد معادلات راهبردی شود که با تغییر دولت یا مجلس آن، این توافقات به فراموشی سپرده نشود. این ثبات مشروط به این است که مدیریت جامعه با مشارکت نسبی عموم نیروها انجام شود. هنوز فراموش نمی‌کنم زمانی که مجلس ششم برنامه چهارم توسعه را که یکی از بهترین برنامه‌ها بود، تصویب کرد ولی به محض تغییر آن مجلس و سپس دولت، آن برنامه به زباله‌دان قوانین! سپرده شد. بنابراین تنها می‌توان امید اندکی داشت که اگر توافق با دستور و حمایت عالی‌ترین مقام کشور منعقد شود، واجد حداقلی از پایداری خواهد بود. هر چند در این حالت نیز شلختگی رفتاری و بی‌نظم بودن عوامل اجرایی و تقنینی چنان است که هیچ تضمینی برای انجام آن نیست.

بنابراین نفس ورود به این توافقات به منزله رویکرد جدیدی در کشور است که از وضعیت تافته جدا بافته بودن خارج می‌شود و این نکته مهمی است. حتی آغاز آن با چین نیز مشکلی ندارد. هم به لحاظ امکانات و توانایی‌های چین و هم به لحاظ سوابق نسبی مثبت در روابط میان دو کشور این اقدام مطلوب است. البته مشروط بر اینکه این رویکرد محدود به چین نباشد و با بلوک غرب و روسیه و هند و همسایگان جنوب و سایر قدرت‌های منطقه‌ای و اقتصادی نیز می‌تواند یا بهتر است، گفته شود که ‌باید انجام شود.

ولی چرا مخالفم؟ یک علت آن را در بالا گفتم. فردگرایی و عوام‌گرایی غالب بر فرآیندهای سیاسی داخلی ایران چنان گسترده است که مانع از ثبات سیاستگذاری و پایبندی به هر نوع توافق بلندمدتی می‌شود. شکاف درون‌ساختاری نیز مزید بر علت می‌شود. در حوزه روابط خارجی هیچ نوع وحدت نظری وجود ندارد. در مجموع شرایط برای رسیدن به هیچ توافق راهبردی با کشورهای دیگر فراهم نیست و اگر به هر دلیلی و با فشار و دستور از بالا این توافق رخ دهد، پایدار نخواهد ماند. در نهایت هزینه‌هایش را می‌دهیم بدون آنکه از منافعش بهره‌مند شویم.

علت دوم مخالفتم این است که این رویکرد باید شامل همه کشورهایی شود که می‌توانند و می‌خواهند وارد این نوع توافقات شوند و اگر قرار است که فقط با یک کشور قدرتمند رخ دهد، نتیجه‌ای جز وابستگی نخواهد داشت.

ولی علت سوم مخالفتم مهم‌تر است. فارغ از اینکه جزییات این توافق چیست و از چه زمانی این توافق مطرح شده اکنون بدترین زمان برای نهایی کردن آن است. در واقع محدودیت‌های مالی کشور انگیزه اصلی برای ورود به چنین توافقی است. این محدودیت‌ها موجب می‌شود که انگیزه اصلی توافق را جبران کسر بودجه بدانیم. با توجه به ناکارآمدی و فسادی که در تخصیص منابع وجود دارد هر گونه ورود سرمایه به ایران در شرایط کنونی جز اتلاف آنها و بدهکار کردن کشور، نتیجه دیگری نخواهد داشت.

کافی است که بدانیم در دوره طلایی اصول‌گرایان یعنی احمدی‌نژاد(۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲) ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار درآمدهای نفتی را اتلاف کردند و هیچ اشتغالی نیز اضافه نشد. اکنون هم اگر هزار میلیارد دلار پول چینی‌ها وارد ایران شود هیچ اتفاق مهمی رخ نخواهد داد جز آنکه برخلاف گذشته، که آن ۸۰۰ میلیارد را از منابع زیرزمینی خوردند، این ‌بار هزار میلیارد باید بدهکار چین یا هر کشوری دیگری شویم. بدون اصلاحات سیاسی داخل کشور هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد. علت شکست برجام منحصر به بدقولی امریکایی‌ها نمی‌شد بلکه ضعف پی‌ریزی‌های سیاسی داخلی آن هم بود. بنابراین فارغ از اینکه این توافق با چین باشد یا کشوری دیگر و فارغ از اینکه جزییات آن چه باشد در شرایط کنونی و با وجود ضعف عمومی و نیز وضعیت ناپایدار سیاسی هر نوع توافقی از این گونه به زیان کشور است و ابتدا باید اصلاحات جدی داخلی را ایجاد کرد سپس به مسائل خارجی پرداخت.

منبع: روزنامه اعتماد

66

عباس عبدی
روابط ایران و چین

اخبار مرتبط

خبر فوری در شبکه های اجتماعی

khabarfoori in social networks coronavirus پیشنهاد ما

12 نکته درباره کرونا / همه باورهای غلطی که درباره ویروس مرگبار وجود دارد
ماجرای زنباره ترین شاه انگلیس/ شاهی که زن خود را به جرم زنای با محارم کشت!
داستان جالب عشق محمدرضا شاه به یک شاهزاده ایتالیایی + عکس
اردوغان کدام سلطان ترک را الگوی خود قرار داده است؟
واگذاری یا اجاره کوچکترین جزیره ایران خلاف قانون اساسی است / قرارداد ایران و چین در مجلس دهم مطرح نشد
باید به دولت کمک کنیم / اوضاع دلار مرداد و شهریور بهتر می‌شود
فروش نفت از 2.5میلیون بشکه در زمان برجام، به 200 تا 300 هزار بشکه در روز رسیده/ امیدی به تامین منابع ارزی نداریم

به روایت شما چرا در سامانه سهام عدالت امکان ویرایش اطلاعات وجود ندارد؟ 1399/4/20 گرانی سرسام آور هزینه درمان ! 1399/4/20 چه زمانی با گرانی مرغ برخورد می‌شود؟ 1399/4/20 چرا بیمه بیکاری را کامل پرداخت نمی‌کنید؟ 1399/4/20 چرا مسوولین بر قیمت خودرو نظارت ندارند؟ 1399/4/20 یک کارت ملی و هزار دردسر! + فیلم 1399/4/19 ادامه

پست بعدی

۱۸۸ فوتی کرونا در ۲۴ ساعت گذشته/وضعیت ۵ استان «قرمز» است

ش جولای 11 , 2020
سخنگوی وزارت بهداشت گفت: در ۲۴ ساعت گذشته ۱۸۸ نفر در کشور بر اثر کرونا جان خود را از دست دادند.

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000